با وجود شکست در سیاستهای داخلی مطرح است
ایدههای ناپلئونی ماکرون برای تحول اروپا
سیدمحمد میرزامحمدزاده
اتحادیه اروپا هر روز کمتر از گذشته متحد به نظر میرسد، سیاستهای نخبهگرایی این اتحادیه منجر به دور شدن مردم از سیستم شده و هر روز تفکرات ناسیونالیستی در اتحادیه بیشتر تقویت میشود، کشورهایی ازجمله ایتالیا، لهستان و مجارستان جلوی سیستم نخبه گزین اروپا ایستادهاند و برای انتخابات آتی اتحادیه در ماه مارس برنامهریزی میکنند؛ نهادهای دموکراتیک اتحادیه اما، انگار چندان به فکر نیستند و میاندیشند که همواره قدرت را در دست دارند.
حالا ماکرون برخواسته و تلاش دارد سیاستهای خود را برای انتخابات آتی بر دیگران القا کند. او که خود درگیر سیاستهای شکست خورده داخلیاش در فرانسه است، برنامهها و طرحهای حزب خود را برای اتحادیه تدوین کرده است و قصد دارد آنها را برای دیگران تشریح کند. سیاستهایی که به سمت بروکراسیهای بیشتر در دل اتحادیه تأکید دارند؛ در حالی که مردم اتحادیه ثابت کردهاند که اتحادیه با بروکراسی کمتر و ساختاری کوچکتر و شفافتر، میتواند نیازهای آنها را رفع کند. پایگاه خبری بلومبرگ در تحلیلی به تشریح برنامههای ماکرون پرداخته و نوشته است: امانوئل ماکرون، در مسیر تحول فرانسه شکست خورده است؛ تاکنون که اینگونه بهنظر میرسد، اما او ایدههای ناپلئونی برای تحول اروپا در سر میپروراند. حزب وی موسوم به ائتلاف بازسازی سیاست، کارزار انتخابات مجلس اروپای خود را آغاز کرده و ماکرون برنامههای خود را در قالب 22 زبان در روزنامههای اتحادیه اروپا منتشر کرده است.
در کنار درخواست احساسی برای مقاومت علیه ناسیونالیسم و دفاع از پروژه اتحادیه اروپا، بیانیه انتخاباتی ماکرون شامل چند طرح ویژه است. همه این طرحها ساختار بروکراتیک جدید اتحادیه اروپا را شکل میدهند: آژانسی در اتحادیه موسوم به آژانس حفاظت از دموکراسی به دولتهای عضو کمک خواهد کرد از انتخابات خود علیه دستکاری و حملات سایبری محافظت کنند؛ یک نیروی مرزی مشترک و یک اداره مهاجرت اتحادیه، سیاستهای متحد مهاجرتی را در منطقه شنگن به اجرا میگذارد؛ شورایی موسوم به شورای اتحادیه برای امنیت داخل که بهنوعی شامل بریتانیا پس از برگزیت نیز میشود، تصمیمات جامع در مورد مسائل دفاعی اتخاذ میکند؛ بانکی با نام اقلیم اروپا میتواند سرمایه تقابل با تغییرات زیستمحیطی را تأمین کند، یک نیروی امنیت غذایی اتحادیه، کنترل غذا را بهبود میبخشد؛ یک شورای نوآوری اروپا، بودجهای را در اشتراک با ایالاتمتحده برای پیشرفتهای فناوری تأمین میکند.
ایده تحول اروپای ماکرون مانند آن است که اتحادیه را با نهادهای بیشتری بازسازی کنیم، این در حالی است که اتحادیه خود آنقدر نهاد دارد که اگر کسی بخواهد همه را از حفظ به یاد بیارود، شکست میخورد
برای صحبت کردن در مورد این طرحها و موضوعات دیگری که ممکن است در آینده پیش بیاید (بهطور مثال طرح اولیهای که او در سخنرانی سوربون در سال 2017 به آن اشاره کرد با طرح اخیر متفاوت است)، ماکرون قصد دارد اجلاسی را برای نمایندگان نهادهای اتحادیه اروپا، کشورهای عضو، کارشناسان، کسبوکارها و مجامع عمومی برگزار کند که حتی نسبت به اصلاح توافقات نیز دیدگاه بازی خواهد داشت.
این ایده مانند آن است که اتحادیه را با نهادهای بیشتری بازسازی کنیم، این در حالی است که اتحادیه خود آنقدر نهاد دارد که اگر کسی بخواهد همه را از حفظ به یاد بیاورد، شکست میخورد؛ تا آنجا که حتی یک وبسایت ویژه برای آژانسهای اتحادیه اروپا وجود دارد که تعداد آنها به بیش از 40 موسسه میرسد.
چنین رویکردی برای ماکرون طبیعی است؛ کسی که دوست دارد همه چیز را امتحان کند تا ببیند کدام جواب میدهد، پروژه ماکرونمتر، طرحی است که از سوی اتاق فکر iFRAP انجام شده که نشان میدهد رئیسجمهور 60 اصلاح خانگی را طرحریزی کرده است که از این تعداد سه مورد رد و بقیه به قانون تبدیل شدند و برخی در حال طی مراحل هستند.
در اجرای این قوانین البته بسته به وعدههای انتخاباتی ماکرون، درجه عملیاتی شدن متفاوت است؛ به تخمین iFRAP، 27 درصد از این طرحها نقض میشوند، 40 درصد کم و بیش اجرا میشوند و 33 درصد بهطور کل رعایت میشوند.
ماکرون از این به اصطلاح هرج و مرج رعدآسا راضی نیست؛ چراکه فرانسویان نیز راضی نیستند؛ با وجود اینکه رئیسجمهور موفق شد اعتراضات سخت جلیقهزردها را با بذل و بخشش، اندکی آرام کند، حزب او محبوبیت صرفاً 22 درصدی دارد. بنابراین او تلاش میکند این آشفتگی را با برگزاری هزاران جلسه محلی و آنلاین در بین مردم حل و فصل کند.
اصلاحات معنیدار در اتحادیه اروپا، آن نوعی که منجر به خرسندی شهروندانش شود، باید بهگونهای باشد که میزان بروکراسیهای موجود را بکاهد، آن را شفافتر و کاربردیتر کند؛ نه آنکه بروکراسیها را توسعه دهد
در انتخابات اتحادیه جایگاه ماکرون به دلیل بیتوجهی او به پیوستن به احزاب مطرح اتحادیه، پیچیده است. حزب وی به حزب ALDE مرتبط است، فرقه لیبرال که چهارمین فرقه بزرگ کنونی پارلمان اروپا بهشمار میرود؛ اما به نظر میرسد که حزب ماکرون در حال شکلدهی اتحادی جدید است که شامل برخی اعضای ALDE میشود. حزب وی تلاش دارد 22 کرسی از 705 کرسی پارلمان را از آن خود کند تا با سیاستهای حزبساز بتواند تأثیر لازم را برای اجرای سیاستهای بلندپروازانه ماکرون بدست آورد.
اگر حزب ماکرون به بزرگترین گروه راست میانه EPP پیوسته بود، پیشرفتش بسیار واقعیتر بود؛ ضمن آنکه مهمترین متحد ماکرون در سطح اتحادیه اروپا یعنی آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان بخشی از حزب EPP است؛ ولی ظاهراً ماکرون اساساً علاقهای به پیوستن به احزابی که خودش ایجاد نکرده ندارد.
این موضوع مایه شرمندگی است. اصلاحات معنیدار در اتحادیه اروپا، آن نوعی که منجر به خرسندی شهروندانش شود، باید به گونهای باشد که میزان بروکراسیهای موجود را بکاهد، آن را شفافتر و کاربردیتر کند؛ نه آنکه بروکراسیها را توسعه دهد تا مشکلات خود را که در حل آنها شکست خورده، حل کند؛ مشکلاتی که عمدتاً به دلیل مقاومت دولتهای ملی ایجاد شده است. تلاش برای اصلاح اتحادیه با افزودن بروکراسی و قوانین جدید در بهترین حالت صرفاً آرمانگرایی است و در بدترین حالت منجر به آسیب به اتحادیه میشود. برای دستیافتن به نتیجهای عملی، آلمان و فرانسه که اخیراً یک بسته همکاری امضا کردهاند، باید بر یک طرح جامع و واقعی توافق کنند و این طرح باید بیشتر حزبهای سیاسی اصلی را در بر داشته باشد و نه صرفاً دولتهای حاضر. چنین طرح مشترکی با لفاظیهای انتخاباتی ایدهآلگرا به دست نمیآید؛ بلکه باید به رأیدهندگان میانهرو اثبات کنند که در ازای حمایتشان از احزاب چه چیز به دست میآورند.
با در نظر داشتن این موارد، رویکرد ماکرون در واقع مهمات جبهه احزاب مخالفش را که علیه یکپارچگی اتحادیه هستند، تأمین میکند. اگر اتحادیه بیشتر از هم گسیخته بهنظر میرسد؛ شاید بهتر باشد به کمتر اکتفا کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید