پوتین استقرار تسلیحات اتمی در بلاروس را رسماً تأیید کرد؛
مینسک، دیوار حائلِ ضداروپایی
فرشاد گلزاری
پرونده اوکراین به حدی طی بیش از یکسال گذشته با پیچیدگیهای گوناگون روبرو بوده که حالا به یک کلاف سردرگم تبدیل شده است و کسی نمیداند حرکت بعدی طرفین درگیر در این جنگ خانمانسوز چه خواهد بود؛ بهگونهای که دیگر تحلیلگران و ناظران بینالمللی سعی میکنند کمتر در این مورد قلم بزنند و به نوعی نظارهگر این روند باشند. آنچه در این میان طی هفتهها و روزهای اخیر به نوعی تمام روند جاری در پرونده اوکراین را بهم زد و آن را وارد فاز جدید کرد، فعل و انفعالات نظامی و تحرک سربازان دو طرف بود. چندی پیش بود که گروه واگنر اعلام کرد شهر باخموت را به صورت کامل به اشغال خود درآورده و به دنبال آن یکباره درگیریها در اطراف این منطقه افزایش پیدا کرد؛ چراکه ارتش اوکراین هم برای پس گرفتن این شهر وارد عمل شد و دو طرف یک درگیری تمام عیار را رقم زدند که البته در این خصوص اخبار ضد و نقیض زیادی منتشر شد که فضای تحلیل را غبارآلود کرد و مشخص نشد که کدامیک از طرفین در حال مخابره خبر صحیح از وقایع میدانی مذکور است. اما آنچه پس از این عملیات یکباره توجه همه را به خود جلب کرد، شکسته شدن سد کاخوفکا بود؛ سدی که به اذعان بسیاری از مقامات، توسط عوامل روسیه منفجر شده است و حتی برخی اعلام کردند که صدا و تصاویری موجود است که حکایت از به وجود آمدن یک انفجار مهندسی شده در بدنه این سد میدهد و در نهایت گویای آن است که عمدی در این کار بوده است. از منظر رسانههای آمریکایی و اروپایی، این فاجعه توسط روسها پدید آمده و از نظر مسکو و همپیمانانش، انفجار این سد از سوی دولت اوکراین و شاید غربیها برنامهریزی شده است. به گونهای که روز گذشته (شنبه) «او سونگ جین»، تحلیلگر انستیتوی مطالعات بینالملل کرهشمالی در مقالهای که در خبرگزاری کا.سی.ان.ای منتشر کرد، حادثه از بین رفتن سد کاخوفکا را تکرار دسیسه انفجار خط لولههای نورد استریم دانست و به حمایت از مسکو پرداخت. در این میان مهم تاثیر تخریب این سد و جاری شدن سیل بر معادلات نظامی است. بسیاری از تحلیلگران مسائل بینالملل معتقدند که این اقدام دقیقاً یک تاکتیک نظامی است که از سوی روسیه و با کمترین هزینه برای مسکو انجام شد تا بتوانند ارتش اوکراین را زمینگیر کنند. واقعیت این است که اگر فرض را بر این بگذاریم که مسکو به طور مستقیم یا غیرمستقیم دستور چنین اقدامی را صادر کرده است، به نوعی با این عمل زمینِ رزم و درگیری را غرق آب کرده تا ادوات زرهی و تانکهای اهدایی غرب و ناتو به اوکراین نتوانند حتی نیم متر جابهجا شوند. این دقیقاً همان اقدامی است که در جنگ جهانی دوم هم در اقصی نقاط دنیا به اشکال مختلف پیاده شد تا مانع پیشروی ارتش آلمان نازی شود.
اگر فرض را بر این بگذاریم که مسکو به طور مستقیم یا غیرمستقیم دستور انفجار سد کاخوفکا را صادر کرده، به نوعی با این عمل زمینِ رزم و درگیری را غرق آب کرده تا ادوات زرهی و تانکهای اهدایی غرب و ناتو به اوکراین نتوانند حتی نیم متر جابجا شوند
فرمان هستهای به مینسک!
شاهکلید سخنان پوتین در مورد استقرار تسلیحات هستهای تاکتیکی در مینسک آنجا بود که گفت «مسکو از آمریکا که تسلیحات اتمی تاکتیکیاش را در کشورهای اروپایی مستقر کرده، پیروی میکند» و این به معنای متضرر شدن اروپا از هر طرف است
مجموع این مسائل را اگر کنار یکدیگر قرار دهیم به این خروجی میرسیم که پرونده اوکراین درگیر یک منازعه میدانی بینالمللی شده است تا جایی که دیروز (شنبه) جاستین ترودو، نخست وزیر کانادا به همراه کریستیا فریلند معاونش به صورت سرزده و با هدف حمایت از اوکراین در جنگ، وارد کییف شدند و یکباره این اقدام به سرخط خبرها تبدیل شد. این دومین سفر ترودو به اوکراین از زمان آغاز درگیری است و او در یک مکان یادبود در مرکز کییف به سربازان اوکراینی که از سال ۲۰۱۴ در جنگ با نیروهای طرفدار روسیه کشته شدهاند، ادای احترام کرد. این دقیقاً همان پیام سیاسی همپیمانان کییف به مسکو است تا به پوتین و تیم وی بفهمانند علیرغم متوقف شدن پیشروی نظامی علیه ارتش روسیه، اما کانادا و متحدان غربی آن همچنان کنار اوکراین ایستادهاند. نکته مهمی که در این بین بیش از هر چیز دیگر خودنمایی میکند رفتار رئیسجمهوری روسیه است. تمام تحولاتی که در اوکراین طی روزهای گذشته به وقوع پیوسته، عموماً از جنس تحولات میدانی هستند و حالا آنچه کرملین به عنوان کارت بازی در دستور کار قرار داده، تهدید هستهای آن هم از جنس عملیاتی- تاکتیکی است. ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه روز جمعه در دیدار با الکساندر لوکاشنکو، رئیسجمهوری بلاروس در سوچی، گفت که «ساخت تاسیسات ویژه لازم برای استقرار تسلیحات هستهای قرار است تا هفتم و هشتم ژوئیه تکمیل شود.» پوتین افزود: «در مورد حساسترین موضوعاتی که بر سر آن به توافق رسیدهایم، همه چیز طبق برنامه پیش میرود؛ به گونهای که آمادهسازی امکانات مربوطه در تاریخ ۷ تا ۸ جولای به پایان میرسد و ما بلافاصله فعالیتهای مربوط به استقرار انواع تسلیحات مربوطه را در خاک بلاروس آغاز خواهیم کرد.» اینکه چرا یکباره روسیه چنین تصمیمی گرفت، به چندین ماه قبل مربوط میشود. اواخر ماه مه سال جاری میلادی بود که وزرای دفاع روسیه و بلاروس توافقی را امضا کردند که مربوط به استقرار تسلیحات اتمی روسی در خاک بلاروس میشد و در امتداد آن اوایل سال جاری میلادی نیز پوتین گفته بود که روسیه تسلیحات تاکتیکی هستهای خود را در بلاروس مستقر میکند و ساخت و ساز یک تاسیسات ویژه نگهداری از این تسلیحات را در بلاروس تکمیل خواهد کرد. حالا همان روز موعود است و روسها در حال تهدید علنی هستهای خود علیه اروپا هستند. شاهکلید سخنان پوتین درمورد استقرار تسلیحات هستهای تاکتیکی در مینسک آنجا بود که صریحا گفت: «مسکو از آمریکا که تسلیحات اتمی تاکتیکیاش را در کشورهای اروپایی مستقر کرده، پیروی میکند». این جمله به خوبی نشان میدهد که اگرچه میان آمریکا و روسیه نزاع بر سر اوکراین است؛ اما قربانی این تقابل اروپاییها هستند. این در حالیست که اخیراً فرستاده آمریکا به ائتلاف ناتو گفت که اوکراین فعلا شانس اینکه به این ائتلاف بپیوندد را ندارد. جولیان اسمیت اما وعده داد دستاوردهایی دیگر نصیب کییف خواهد شد. این مواضع واشنگتن در حالی اتخاذ میشود که وزارت دفاع اوکراین دیروز (شنبه) اعلام کرد، اوکراین در نشست آتی ناتو در ویلنیوس طرح اقدام عضویت در این ائتلاف را دریافت خواهد کرد و قرار است طی دو سال آینده پس از اتمام جنگ، عضو این بلوک نظامی شود. با این وجود، رفاقت لوکاشنکو با پوتین حالا باعث شده تا مینسک به دیوار حائل هستهای علیه اروپا تبدیل شود.
دیدگاه تان را بنویسید