فرشاد گلزاری

پرونده قره‌باغ با تمام ابعاد و گستره‌اش همچنان در حالتی مبهم و گنگ به سر می‌برد. از سال 2020 میلادی که یک جنگ تمام عیار میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان رخ داد، بسیاری از اندیشکده‌ها و نهادهای تصمیم‌ساز در حوزه روابط بین‌الملل به این نتیجه رسیدند که ژئوپلیتیک منطقه قفقاز جنوبی در حال تغییر است و این موضوع می‌تواند پیامدهای گوناگونی برای همسایگان و همچنین روابط قدرت‌ها با یکدیگر داشته باشد.

مسکو برنمی‌تابد ایالات متحده که در حال رهبری ناتو است و همین حالا در اوکراین در موضع نبرد غیرمستقیم با کرملین قرار دارد، نفوذ خود را در حلقه پیرامونی‌ روسیه تعمیق کند

این تحلیل تا حد زیادی درست از آب درآمد؛ چراکه در سطح کلان ما شاهد زورآزمایی و رقابت ایالات متحده و سپس اروپا با روسیه هستیم و در فاز بعدی همسایگان ارمنستان و آذربایجان (ترکیه و ایران) هم وارد تقابل‌های آشکار و پنهان شده‌اند. در این میان آنچه اهمیت دارد بحث رویارویی قدرت‌ها با یکدیگر در قفقاز جنوبی و به خصوص پرونده قره‌باغ است. باید به این مفهوم توجه شود که مساله قره‌باغ و منازعه باکو - ایروان صرفاً یک موضوع تاریخی نیست، بلکه در این میان مولفه‌های قدرت، ثروت و امنیت دخیل است. اینکه ترکیه در جنگ سال 2020 قره‌باغ تسلیحات پیشرفته خود را در اختیار باکو قرار می‌دهد شاید صرفه اقتصادی و تجاری معنا شود؛ اما در بطن قضیه بحث فرهنگ، هم‌زبان بودن ترکیه و آذربایجان و بحث حوزه نفوذ آنکارا از طریق مجمع کشورهای تُرک مطرح می‌شود.

از سوی دیگر ترکیه نفوذ خوبی در بازار ارمنستان دارد و به همین جهت سعی دارد تا در قضیه کریدورها به نحوی عمل کند که ابتدا مشکل میان باکو و ایروان حل و فصل شود و در فاز دوم با عادی‌سازی روابط خود با ارمنستان، جاده زمینی میان دو طرف پس از 30 سال به صورت رسمی بازگشایی شود. بر همین اساس مولفه‌های اقتصادی و امنیتی علاوه بر مسائل سیاسی در این میان دخیل است و برای تمام بازیگران سطح اول و سطح دوم به همین روال ادامه دارد. اما در سطح بالاتر این پرونده ما شاهد میدان‌داری روسیه و آمریکا و سپس اتحادیه اروپا هستیم. به یاد داریم که روسیه در قضیه جنگ 2020 قره‌باغ در نهایت خود را به عنوان میانجی به دنیا معرفی و درنهایت با استقرار نیروهای حافظ صلح خود در منطقه لاچین سعی کرد تا اوضاع را کنترل کند. اما آذربایجان بار دیگر آغازگر درگیری و تنش در منطقه قره‌باغ شد و حدود دو هفته پیش در منطقه لاچین اقدام به برپایی ایست بازرسی کرد که همین موضوع به اختلاف سیاسی و حقوقی میان باکو و ایروان دامن زد.

در نهایت نیز ارمنستان در مورد ایجاد پست بازرسی در تنها جاده‌ای که ارمنستان را به قره‌باغ متصل می‌کند و به «گذرگاه لاچین» معروف است، از جمهوری‌ آذربایجان به دیوان بین‌المللی دادگستری شکایت کرد. قبل از این روند هم شاهد تبادل آتش میان دو طرف بودیم که مجموعاً حدود 10 نفر کشته و زخمی شدند و ملل متحد هم به صدور بیانیه در جهت خویشتنداری  بسنده کرد!

تلاش برای صلح در واشنگتن!

با نگاهی به این روند باید گفت که منازعه میان ارمنستان و آذربایجان نه تنها ادامه دارد، بلکه به نظر می‌رسد که هیچ چشم‌اندازی در مورد پایان آن وجود ندارد. بر همین اساس حالا دستگاه دیپلماسی ایالات متحده وارد میدان شده تا به زعم خود بتواند دو طرف را به سمت امضای توافق صلح سوق دهد.

روسیه به خوبی می‌داند که نخست‌وزیر ارمنستان علاقه شدیدی به برقراری و تعمیق روابط با ایالات متحده دارد و به همین دلیل در جنگ سال 2020 مسکو چندان از درگیری دو طرف با یکدیگر ناراضی نبود

در این میان دو روز پیش وزارت خارجه آذربایجان اعلام کرد که جیحون بایراموف، وزیر خارجه این کشور برای دیدار با آنتونی بلینکن همتای آمریکایی خود عازم واشنگتن خواهد شد. به موازات این روند، ایروان هم از سفر آرارات میرزویان، وزیر امور خارجه ارمنستان به واشنگتن خبر داد که اگر هر دو خبر را کنار یکدیگر قرار دهیم به این نتیجه می‌رسیم که تیم سیاست خارجی بایدن در حال ایجاد یک مانور جدید به نفع خود در قضیه قره‌باغ است.

رسانه‌ها گزارش کردند که وزیر خارجه آمریکا در دو تماس تلفنی جداگانه با نیکول پاشینیان، نخست‌وزیر امنستان و الهام علی‌اف، رئیس جمهوری آذربایجان از هر دو درخواست کرده که به سمت صلح با یکدیگر گام بردارند. بلینکن در تماس با رئیس‌جمهوری آذربایجان از اقدام این کشور علیه وضعیت فعلی گذرگاه لاچین ابراز نگرانی کرده است اما در این میان یک مولفه دیگر هم وجود دارد و آن روسیه است.

بسیاری از ناظران بین‌المللی معتقدند همانگونه که اروپا، آمریکا و سایر کشورها می‌گویند، تنها راه حل و فصل بحران قره‌باغ مذاکره است، اما در این میان اقدامات روسیه هم مهم ارزیابی می‌شود. از منظری دیگر،‌ ایالات متحده و اروپا به دلیل اشتراکات دینی با ارمنستان سعی دارند به نوعی در پرونده قره‌باغ نفوذ داشته باشند و از این وضعیت برای خود منافعی کسب کنند.

در مقابل روسیه به خوبی می‌داند که نخست‌وزیر ارمنستان علاقه شدیدی به برقراری و تعمیق روابط با ایالات متحده دارد و به همین دلیل در جنگ سال 2020 مسکو چندان از درگیری دو طرف با یکدیگر ناراضی نبود.

ازسوی‌دیگر، روسیه در شرایط فعلی درگیر یک بحران چند ضلعی به نام «اوکراین» است و حتی نمی‌داند آینده این منازعه نظامی- سیاسی به کجا می‌رسد و در سوی مقابل آمریکایی‌ها به دلیل مشغول بودن روسیه در چندین جبهه (خصوصاً اوکراین و سوریه) به دنبال آن هستند تا حضور خود را در حوزه نفوذ سنتی روسیه که همان قفقاز و جمهوری‌های جدا شده از شوروی سابق است، گسترش دهد.

خروجی دیدار وزرای خارجه آذربایجان و ارمنستان در واشنگتن، مشخص نیست، اما قدر مسلم اینکه مسکو برنمی‌تابد ایالات متحده که در حال رهبری ناتو است، نفوذ خود را در حلقه پیرامونی‌ روسیه تعمیق کند. به این جهت واشنگتن به دنبال آن است که مانور قدرت با محوریت صلح باکو و ایروان را در دستور کار قرار دهد و هرگاه بخواهد اقدام عملیاتی در این خصوص انجام دهد، روس‌ها هم باید در جریان قرار بگیرند.