حمایت ترکیه از مذاکره دمشق با مخالفان داخلی، صدای منتقدان اسد را درآورد؛
آنکارا و اجرای سناریوی خاکستری در سوریه
فرشاد گلزاری
با گذشت حدود یک دهه از وقوع بحران سیاسی- اجتماعی در سوریه و تبدیل شدن آن به یک مخاصمه مسلحانه داخلی و منطقهای، هنوز هم این کشور اسیر تحرک تروریسم و تجاوزهایی است که هیچکدام از آنها مجوز نداشته و ندارند. با وجود اینکه خلافت خودخوانده داعش در سوریه به مرکزیت رقه از بین رفته و طیف عظیمی از فرماندهان و عناصر این تشکیلات تروریستی کشته شده یا در زندانهایی که تحت مدیریت کردهای سوریه اداره میشوند، زندانی هستند، اما هنوز هم صدای عملیات انتحاری و انفجارها در سوریه به گوش میرسد. به عنوان مثال روز گذشته (شنبه) وزارت دفاع روسیه اعلام کرد که تروریستهای تحریرالشام (شاخه القاعده در سوریه) مستقر در منطقه کاهش تنش در ادلب، سه حمله انجام دادند. در گزارشهای تکمیلی اعلام شد که دو حمله از سه حمله مذکور در حلب و یک حمله در ادلب رخ داده است. نکتهای که در این میان باید مورد نظر قرار بگیرد این است که براساس توافق سال ۲۰۱۷ میلادی میان ایران، روسیه و ترکیه به عنوان کشورهای ضامن صلح آستانه، چهار منطقه امن در سوریه ایجاد شد. سه منطقه در سال ۲۰۱۸ میلادی به کنترل ارتش سوریه درآمد، اما منطقه چهارم که ادلب (استانی در شمال غربی سوریه) و مناطقی همچون لاذقیه، حماء و حلب را دربرمیگیرد هنوز در دست گروههای تروریستی قرار دارد و گفته میشود کنترل این منطقه بیشتر در اختیار گروه تروریستی تحریرالشام است.
به یاد داریم که در اواخر بحران سوریه، تمام عناصری که دستگیر یا تسلیم دولت میشدند، با اتوبوسهای سبز رنگ به ادلب اعزام میشدند و سوالی که از آن هنگام تاکنون مطرح بوده این است که با این جماعت که حالا در ادلب، کلکسیونی از تروریستها را تشکیل دادهاند قرار است چه کنیم؟ این سوال هنوز هم بیپاسخ مانده. ایرانیها و روسها به این سوال پاسخ ندادهاند و اساساً غرب هم هرگونه حمله به ادلب را (چه از سوی ارتش سوریه باشد چه از سوی روسیه یا کشور دیگری) نقض کامل حقوق بشردوستانه میداند! اما در این وضعیت تنها کشوری که به خوبی طی این سالها توانست از ادلب و دپوی تروریستها بهرهبرداری کند، ترکیه بود که هنوز هم با اهرم عضویت در ناتو به دنبال تامین منافع ملی خود است. ترکیه با استقرار این جماعت در نزدیکی مرزهای جنوب و جنوب شرقی خود به نوعی یک اهرم فشار بر دولت سوریه به وجود آورده و از سوی دیگر باید توجه کنیم که آنکارا بخش اعظمی از تروریستهایی که حالا در ادلب مستقر هستند را طی یک دهه گذشته حمایت مالی، آموزشی، اطلاعاتی و تسلیحاتی کرده است. به همین جهت ترکها از همین تروریستها علیه کُردهای سوریه در عفرین، جرابلس و سایر مناطق کُردی استفاده کرده و هنوز هم استفاده میکنند. از سوی دیگر باید توجه داشت که یکی از رادیکالترین جریانهای تروریستی حاکم بر سوریه که شنیعترین و خشنترین جنایات را در خاک سوریه انجام دادند، «ارتش آزاد سوریه» بود که تماماً توسط ترکیه و سرویس اطلاعاتی این کشور (میت) حمایت شده است. این جریان اما حالا خود را به عنوان اپوزیسیون سیاسی سوریه میداند و همچنان با ترکیه در مورد جایگزین نظام سوریه هماهنگ است.
غربیها از دیرباز هرگونه حمله به ادلب و پاکسازی آن را نقض کامل حقوق بشردوستانه میدانند اما در این وضعیت تنها کشوری که به خوبی طی این سالها توانست از ادلب و دپوی تروریستها بهرهبرداری کند، ترکیه بود
حمایت ترکیه از مذاکره و اعتراض مخالفان!
اینکه چاووشاوغلو میگوید ما به تمامیت ارضی سوریه احترام میگذاریم و بر پاکسازی این کشور از وجود تروریستها اصرار داریم، بدون شک یک موضع دوپهلو است؛ چراکه از نظر آنکارا، کردهای سوریه تروریست به حساب میآیند نه ارتش آزاد یا القاعده!
اینکه ترکیه در شرایط فعلی سوریه به دنبال چیست، امری مشهود است؛ اما توجه داشته باشید که هرگاه دستگاه دیپلماسی این کشور فعال میشود، پس از مدتی یک سناریوی مرکب نظامی- سیاسی به وقوع میپیوندد. مولود چاووشاوغلو، وزیر خارجه ترکیه روز پنجشنبه در نشست خبری در حاشیه سیزدهمین کنفرانس سفرای ترکیه گزارش یک روزنامه ترکیهای مبنی بر احتمال تماس تلفنی بین رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه و بشار اسد، رئیسجمهور سوریه را رد و اعلام کرد که ارتباطی بین ترکیه و سوریه در سطح ریاست جمهوری و وزیران وجود ندارد و این ارتباط فعلاً میان سرویسهای اطلاعاتی دو کشور برقرار است و نه بیشتر. آنچه در اظهارات چاووشاوغلو باید موردتوجه قرار بگیرد این است که او دستیابی به صلح بین دولت سوریه و مخالفان را ضروری دانست و اظهار کرد که در صورت تداوم اختلافات بین دو طرف، صلح پایداری حاصل نخواهد شد. او در جایی دیگر از سخنانش میگوید که برای جلوگیری از تجزیه سوریه، باید یک دولت قوی وجود داشته باشد تا بتواند کنترل خود را بر تمام سرزمینهای آن گسترش دهد و این تنها از طریق اتحاد و همبستگی حاصل میشود. این اظهارات وزیر خارجه ترکیه اگرچه یک موضع جدید تلقی نمیشود، اما به خوبی نشان میدهد که آنکارا همانند پروندههای قرهباغ، لیبی، افغانستان، اوکراین و غیره به دنبال آن است تا بتواند در شرایط فعلی باز هم خود را به عنوان میانجی میان دولت سوریه و مخالفان دمشق که روزی در بریدن گلو و سرهای مردم این کشور تبحر ویژهای داشتند و حالا کت و شلوار به تن کردهاند، به دنیا معرفی کند. اینکه چاووشاوغلو میگوید ما به تمامیت ارضی سوریه احترام میگذاریم و بر پاکسازی تمامی سرزمین این کشور از وجود تروریستها اصرار داریم، بدون شک یک موضع دوپهلو است؛ چراکه از نظر آنکارا، کردهای سوریه در شرایط کنونی تروریست به حساب میآیند و باید با آنها مقابله شود اما باز هم میبینیم که هیچ موضعی از سوی ترکیه در مورد تروریست های ارتش آزاد سوریه و هزاران تروریستی که در ادلب حضور دارند گرفته نمیشود؛ چراکه مدیریت ادلب و به کارگرفتن پلیس نظامی در اطراف این شهر، تماماً توسط ترکیه انجام میشود و همین جماعت به ابزار رزم و تقابلهای مسلحانه غیرمستقیم ترکیه در لیبی و قفقاز تبدیل شدهاند. اینکه ترکیه از مخالفان دولت سوریه درخواست مصالحه با دمشق را کرده یک موضوع جدا به حساب میآید، اما جالب اینجاست که همین جریانها حالا از طرح ترکیه برای مذاکره و مصالحه با دمشق خشمگین هستند، بهگونهای که در ادلب و حلب دست به تظاهرات زدند و حتی پرچمهای ترکیه که در مقرهای نظامی و ساختمانهای اداری نصب شده بود را پایین کشیدند. اینکه این جماعت حالا خود را مخالف دولت سوریه مینامند یک موضوع است، اما مساله اصلی این است که چنین سناریویی که ترکیه طراح آن است و از یک طرف هنوز بر طبل حمایت از مخالفان اسد میکوبد و از سوی دیگر پیشنهاد مصالحه را به آنها میدهد، یک سناریوی خاکستری است که ترکیه به دنبال عملیاتی شدن آن است.
دیدگاه تان را بنویسید