حزبالله لبنان کشتیهای استخراج گاز اسرائیل را به هدفگیری مستقیم تهدید کرد؛
چانهزنی سخت برای تثبیت مرزها
فرشاد گلزاری
زمانی که بحران سوریه در سال 2011 و 2012 میلادی شروع شد هیچکس جرأت نداشت که بگوید چه اتفاقی قرار است در این کشور رخ دهد. حتی هیچ شخصی بر روی کره زمین وجود نداشت که بتواند اعلام کند که قرار است چه بر سر عراق و حتی مرزهای مشترک لبنان و سوریه آید؛ چراکه یک بحرانی در حال شکل گرفتن بود که همین حالا و با وجود گذشت یک دهه از آن نمیتوان اعلام کرد که قرار است چه اتفاقی رخ دهد یا آینده سوریه و همسایگانش چه خواهد شد. در همان زمانه که تمام دنیا مات و مبهوت بودند و رسانههای مهم دنیا سعی میکردند صرفاً به تحولات میدانیِ روزانه بپردازند، توماس فریدمن، ستوننویس روزنامه نیویورکتایمز مقالهای را منتشر کرد که به نظرم تا همین حالا میتواند برای تحلیل بسیاری از منازعات ملی، منطقهای و فرامنطقهای «قطبنمای تحلیلی» باشد. این ستوننویس مشهور که اتفاقاً متخصص تحولات خاورمیانه هم به حساب میآید و تاکنون سه بار برنده جایزه پولیتزر شده، در مقاله ان روزهای خود به این موضوع اشاره کرد که باید برای تحلیل درگیریهای نظامی (اعم از محدود یا گسترده) به نقشه استقرار چاههای نفت و میادین گازی آن کشور توجه کنید! عدهای میدانستند که فریدمن به طور غیرمستقیم در حال مخابره این پیام است که جنگ در سوریه و به طور کلی خاورمیانه باز هم بر سر انرژی است که خیلیها سخنان او را در ان سالها به سخره گرفتند اما ترامپ حدود 7 تا 8 سال بعد سخنان فریدمن را به صورت دیگری تایید کرد. شاید خوانندگان این متن به یاد نداشته باشند و شاید همه با کمی کنکاش متوجه شوند که ترامپ در ماههای آخر ریاست جمهوریاش و به خصوص در ماه می 2020 صراحتاً برای آنکه بتواند رای کهنهسربازان را به سمت خود جلب کند اعلام کرد که «ما برای محافظت از نفت به سوریه رفتیم». این دقیقاً همان حرف فریدمن است اما به گونهای دیگر از زبان رادیکالترین رئیس جمهوری آمریکا جاری شد. حالا هم همین مساله مجدداً در اوکراین به چشم میخورد و روسیه به عنوان غول حوزه انرژی در حال بازی با کارت نفت و گاز علیه آمریکا و اروپا است. اما در لبنان و در آبهای سرزمینی این کشور هم نمونهای عینی از نزاع بر سر انرژی و منابع زیرزمینی را شاهد هستیم؛ با این تفاوت که حالا در یک سوی این مجادله اسرائیل ایستاده و در سوی دیگر حزبالله لبنان قرار دارد. از یکسال و نیم گذشته تاکنون ما شاهد آن هستیم که گفتوگوهای غیرمستقیمی با عنوان «مذاکرات ترسیم مرزها» میان بیروت و تلآویو شروع شده که برخیها میگویند در گذشته هم این موضوع وجود داشته اما حالا ضریب صعودی به خود گرفته است. در این میان ایالات متحده به عنوان میانجی و واسط این مذاکرات عمل میکند و حالا هم این روند ادامه دارد اما در این بین به نظر میرسد که حزبالله لبنان هم ساکت ننشسته و علاوه بر آنکه به دنبال جلوگیری از پایمال شدن منافع کشورش است، حالا به این جمعبندی رسیده که رژیم صهیونیستی به دنبال ایجاد یک شیطنت در مرزهای آبی مشترک است.
جنبش امل با اشاره به وخامت وضعیت اقتصادی لبنان بر این موضوع تاکید کرد که نه تنها باید میدان کاریش از بستر خط آبی لبنان جمع و به آبهای متعلق به اسرائیل منتقل شود، بلکه باید حق بهرهبرداری تمام عیار از این میدان گازی برای لبنان محفوظ بماند
هشدار گرم به تلآویو
به رخ کشیدن توانایی نظامی حزبالله و رژیم صهیونیستی و همچنین تحرکات آمریکا به خوبی نشان میدهد که اگر خطایی در این میان رخ بدهد، ممکن است هرج و مرج غیرقابل کنترل در مدیترانه به وجود بیاید
حدود یک هفته پیش یائیر لاپید، نخستوزیر رژیم صهیونیستی از بیم وقوع درگیری فراگیر با حزبالله از عاموس هوکشتاین، میانجیگر آمریکا در مذاکرات ترسیم مرزهای میان لبنان و اراضی اشغالی، خواست تا جهت دستیابی به توافق با این کشور در خصوص ترسیم مرزهای آبی، در نزدیکترین زمان ممکن اقدامی اتخاذ کند. این درخواست در حالی از سوی تلآویو مطرح شد که در حاشیه سفر اخیر جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا به اراضی اشغالی، هوکشتاین در دو نشست جداگانه با یائیر لاپید و همچنین کارین الهرار، وزیر انرژی رژیم صهیونیستی دیدار کرد و همانجا آمریکاییها به مقامات اسرائیل گوشزد کردند که یک فرصت مناسب برای دستیابی به توافق وجود دارد. اما در این میان برخی از رسانههای آمریکایی اعلام کردند که اسرائیلیها در حال اعمال فشار به واشنگتن هستند تا هرچه زودتر این توافق عملیاتی شود ولی سوال این است که چرا تلآویو تا به این حد به دنبال امضا شدن این توافق است؟ پاسخ به این سوال را باید در عملکرد و اظهارات مقامات حزبالله و حتی برخی از جراین های سیاسی لبنان جستوجو کرد. علاوه بر تهدیدهای سیدحسن نصرالله در مورد احتمال هرگونه اقدام سخت علیه «سکوی گازی کاریش»، برخی دیگر از جریانهای سیاسی لبنان مانند جنبش امل هم طی روزهای اخیر با اشاره به وخامت وضعیت اقتصادی لبنان بر این موضوع تاکید کرد که نه تنها باید میدان کاریش از بستر خط آبی لبنان جمع و به آبهای متعلق به اسرائیل منتقل شود، بلکه به صورت مستقیم به سیاسیون و کسانی که در حال مذاکره با آمریکا هستند هم اعلام کردند که حق بهرهبرداری تمام عیار از این میادین گازی باید برای لبنان محفوظ بماند. این واضع اما حالا به صورت دیگری از سوی حزبالله نمایان شده است. به عنوان مثال روز گذشته (یکشنبه) رسانه نظامی حزبالله لبنان فایل ویدئویی از موقعیت جغرافیایی سکوها و کشتیهای استخراج گاز اسرائیل منتشر کرد که در اطراف سکوی کاریش حضور داشتند و در انتهای این ویدئو اعلام کردند که در کسری از ثانیه میتوانند این کشتیها را مورد هدف قرار دهند. کمی بعد هم رسانههای اسرائیل اعلام کردند که گردان چتربازان اسرائیلی رزمایشهای نظامی را در روستایی در قبرس برای تمرین چگونگی جنگ با حزبالله لبنان در روستاهای لبنانی و خروجشان از مخفیگاهها و مجبور کردنشان به جنگ برگزار کردند که به گفته برخی از تحلیلگران به نوعی دو طرف در حال چنگ و دندان نشان دادن به یکدیگر هستند. پس از انتشار این اخبار هم سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد که آموس هوکشتاین، میانجی آمریکا در پرونده ترسیم مرزهای دریایی میان لبنان و اسرائیل بعد از سفرهایی که به پاریس، بروکسل و آتن برای بررسی امنیت انرژی اروپا داشته برای بررسی راهکارهای پایدار برای بحران انرژی در لبنان و مذاکرات میان بیروت و تلآویو درباره مرزهای دریایی، به بیروت سفر میکند که نشان میدهد آمریکا و اروپا هم از هرگونه برخورد احتمالی میان دو طرف نگران هستند. این نگرانی تا جایی مشهود است که وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد که مشکل میان اسرائیل و لبنان صرفاً باید از طریق مذاکره و دیپلماسی حل و فصل شود. اینکه در روزهای آینده چه اتفاقی رخ خواهد داد مشخص نیست اما به رخ کشیدن توانایی نظامی هر دو طرف و همچنین تحرکات آمریکا به خوبی نشان میدهد که اگر خطایی در این میان رخ بدهد، ممکن است که هرج و مرج غیرقابل کنترل در مدیترانه به وجود بیاید. با این وجود به نظر میرسد که حزبالله چانهزنی سخت را برای تامین منافع لبنان در دستور کار دارد!
دیدگاه تان را بنویسید