با تشدید جنگ در بلخاب، شورای جهانی هزاره خواهان دخالت مجامع جهانی شد؛
طالبان و تشدید تمامیتخواهی قومی
فرشاد گلزاری
کمتر از دو ماه دیگر سالگرد سقوط مجدد کابل به دست طالبان فرامیرسد. سقوطی که با فرار محترمانه محمد اشرف غنی، رئیسجمهوری پیشین افغانستان تکمیل شد و تا به امروز هم مشخص نیست که چه اتفاقاتی در پشتپرده رخ داده بود. بسیاری از ناظران، تحلیلگران و حتی مقامات غربی و شرقی (اعم از مقامات نظامی و دیپلماتها) که سالهای سال در افغانستان حضور داشتند یا طی 21 سال گذشته این کشور را به صورت تخصصی رصد میکردند، همان هنگام که طالبان وارد کابل شد به صورت شفاف نتوانستند دلایل این روند را واکاوی کنند و در مورد آن سخن بگویند، اما حالا که بیش از 10 ماه از آن روزها میگذرد تمامی آنها نظرشان را به صورت ادواری مطرح میکنند. دلیل انتشار نظرات و تحلیلهای آنها به صورت ادواری این است که آنها به خوبی درک کردهاند افغانستان همانند هیچ کشوری نیست جز خودش! افغانستان عملاً به دلیل اینکه سرزمین مادری بنیادگرایان رادیکال به حساب میآید، نه تنها مورد نظر کسانی است که پیرو اسلام سیاسی هستند، بلکه 11 سپتامبر این موضوع را به تابلوی امنیت بینالملل تبدیل کرد که افغانستان و سپس پاکستان مهد ناامنی جهانی بوده، هست و خواهد بود.
این تحلیل نه تنها در شرایط کنونی بلکه از سالها قبل به صورت علنی مطرح بوده و حالا که طالبان این کشور را در دست دارد و به آرزوی دیرینه خود یعنی «برپایی امارت اسلامی» رسیده، بیش از هر زمان دیگر نگرانیهای داخلی و خارجی در مورد این جماعت که حاکم بر کابل هستند، افزایش پیدا کرده است. آنچه در این میان هنوز به عنوان یک علامت سوال بزرگ مطرح است و هیچکس به آن پاسخ نمیدهد این است که آمریکا و همچنین شرکای اروپایی آنها که دو دهه در افغانستان بودهاند و از نزدیک با پوست و گوشت و استخوانشان طالبان و رفتار تمامیتخواه آنها را تجربه کردهاند، چرا این کشور را دو دستی به این جریان که همین حالا و به داوری و شهامت آمریکا، سازمان ملل و جامعه اطلاعاتی اروپا با القاعده هماهنگ هستند، تحویل دادند؟ شاید شما هم بارها و بارها در 10 ماه اخیر شنیده باشید که آمریکاییها و اروپاییها و حتی روسها، طالبان را به عدم رعایت حقوق بشر محکوم کرده و از این جریان خواستهاند تا به حقوق زنان و قومیتها و حتی اقلیتها احترام بگذارد، اما آیا واقعاً طالبان این مطالبات جامعه ملل را جامه عمل پوشانده است؟ پاسخ مشخص متاسفانه منفی است. هنوز این جریان در بسیاری از ولایات و شهرستانهای تابع آنها خشونت عریان را به رخ میکشد و واشنگتن هم با همین بهانه سعی کرده تا بودجه افغانستان را بلوکه کند. مجموع این رفتارها باعث شده تا افغانستان بیش از قبل درگیر یکسری از مشکلات و اختلافات شود اما حالا اوضاع به جایی رسیده که طالبان علیه تنها فرمانده ناراضی خود از قوم هزاره قیام کرده و قصد دارد به هر ترتیب که شده او را در زادگاهش یعنی شهرستان بلخاب دفن کند!
ناظران محلی اختلاف بر سر عواید معدن زغال سنگ بلخاب که امارت میخواهد آن را تحت کنترل خود درآورد را به عنوان علت واقعی درگیری میان مولوی مهدی و طالبان در این منطقه مطرح کردهاند که البته این بخشی از دلایل درگیری به حساب میآید
دعوای درون تشکیلاتی؟!
اینکه چرا هزارهها در افغانستان از قدرت کنار گذاشته شدهاند؛ پرسش بسیاری از بزرگان و سیاسیون این قوم است؛ اما باید توجه داشت که طالبان، مذهبی اصلی افغانستان را حنفی معرفی کرده و از این نظر آنها را در مقابل فقه جعفری قرار میدهد
کمتر از یک هفته پیش اخباری از سوی رسانههای افغانستان منتشر شد که نشان میداد اوضاع در شهرستان بلخاب از توابع ولایت سرپل که در شمال افغانستان قرار دارد، همانند گذشته آرام نیست. کمی بعد منابع خبری رسانههای خارجی در داخل افغانستان به آنها اعلام کردند که بوی باروت و خون در بلخاب بلند شده است و آنجا بود که تمام رسانهها توجه خود را به این نقطه از افغانستان جلب کردند. بر اساس اخباری که مورد تایید طالبان هم قرار گرفته این درگیریها میان نیروهای طالبان و افراد مهدی مجاهد، فرمانده ناراضی طالبان در منطقه معروف به «مولوی مهدی» حدود 4 روز پیش آغاز و گفته شده که نیروهای طالبان وارد «ترخوج»، مرکز ولسوالی بلخاب شدهاند. طالبان یکشنبه هفته جاری به صورت رسمی اعلام کرد که عملیات مشترک با تصرف مناطقی که در آن نیروهای مولوی مهدی حاضر بودند پایان یافت، و عملیات پاکسازی همچنان در مناطق دوردست این ولسوالی بدون موانع ادامه دارد. در مقابل افراد نزدیک به مولوی مهدی گفتند که آنها به نیروهای طالبان تلفاتی وارد کردهاند. به گفته آنها، شمار زیادی از نیروهای طالبان در این حملات کشته و زخمی شدند و حملات هوایی با هلیکوپتر طالبان به اقامتگاه مولوی مهدی انجام شد که آسیبی به او نرسید. العربیه هم دیروز (دوشنبه) اعلام کرد که طالبان یک فرمانده مخالف خود به نام مختار و 8 تن از سربازان وی را پس از تسلیمشدن تیرباران کرده است. همچنین اعلام شده که این فرمانده و نیروهای تحت فرمان وی با پادرمیانی یکی از فرماندهان طالبان به این گروه تسلیم شده بودند ولی طالبان آنها را تیرباران کرد. اینکه چرا چنین درگیری خونینی میان طالبان و مولوی مهدی در شهرستان بلخاب صورت گرفته، موضوعی است که به نظر میرسد ریشه در عایدات مالی در این شهرستان و ولایت سرپل دارد. برخی ناظران محلی از اختلاف بر سر عواید معدن زغال سنگ بلخاب که امارت میخواهد آن را تحت کنترل خود درآورد، به عنوان علت واقعی درگیری یاد میکنند. برخی دیگر هم به نقل از مولوی مهدی میگویند که اختلاف او با کابل بر سر حقوق هزارههاست و از این شکایت دارد که چرا هزارهها تا حد زیادی از اداره طالبان کنار گذاشته شدهاند. اینکه چرا هزارهها از قدرت کنار گذاشته شدهاند مطالبه بسیاری از بزرگان این قوم است اما باید توجه داشت که طالبان مذهبی اصلی افغانستان را حنفی معرفی کرده و از این نظر آنها را در مقابل فقه جعفری قرار میدهد. اما مساله مهمتر این است که شورای جهانی هزاره وضعیت بلخاب را فاجعهبار توصیف کرده و از شورای امنیت سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری خواسته تا مانع از گسترش این فاجعه شوند. در بیانیه این شورا آمده است که طالبان بعد از عملیات نظامی علیه مولوی مهدی، غیرنظامیان را در بلخاب هدف قرار داده و مرتکب نقض گسترده حقوقبشر شده است که نشانههای قوی جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت در آن دیده میشود. همچنین این شورا با استناد به اسناد محلی اعلام کرده که طالبان در مدت 48 ساعت گذشته یک مرد کهنسال را سر بریده و 12 نفر دیگر را به قتل رسانده است. مجموع این مولفهها نشان میدهد که علیرغم آنچه در کابل گفته میشود، طالبان هنوز هم تمامیتخواهی قومی را در دستور کار دارد و هیچ صدای مخالفی را برنمیتابد.
دیدگاه تان را بنویسید