رزمایش مشترک پنج کشور عربی - آفریقایی تحت رهبری عربستان برگزار شد؛
مانور قدرت ریاض و متحدین در تلاطم «موجسرخ»
فرشاد گلزاری
تحلیلهایی که از تحولات منطقه ارائه میشود عموماً دو منطقه یا دو جغرافیا را دربرمیگیرد. نخست منطقه خاورمیانه و دوم حاشیه خلیج فارس. بدون هیچ اغماضی باید گفت که تحولات این دو جغرافیا به صورت آشکار به هم پیوسته است و نمیتوان این دو را از یکدیگر جدا دانست. به عنوان مثال زمانی که ما در مورد تحولات لبنان تحلیل ارائه میکنیم، باید مولفههایی مانند دخالت عریان و پنهان عربستان سعودی، امارات، اسرائیل و حتی کشورهای خارجی را هم در نظر بگیریم؛ چراکه آنها (چه بخواهیم یا نخواهیم) در این کشور نفوذ دارند. در مورد سوریه، عراق و حتی در مورد یمن هم باید توجه شود که عموماً دولتهای حاشیه خلیج فارس یا به صورت مستقیم در تحولات این کشورها دخالت میکنند یا اینکه به وکالت از یک یا چند کشور خارجی وارد پروژههای منطقهای میشوند. مثلاً در قضیه برجام که کشورمان طرف اصلی به حساب میآید، شاهد آن هستیم که عمان و حتی کویت، در مقاطع زمانی مختلف به عنوان میانجی و پیک در قبال تهران و واشنگتن عمل کردهاند و این دقیقاً همان پیوستگی سیاسی است که در سطح منطقهای شاهد آن هستیم. اما از حدود دو دهه قبل تاکنون این مناسبات یک ضلع دیگر را هم به خود اضافه کرده که آن هم «شمال آفریقا» است. به داوری تاریخ و بر اساس تحولاتی که در این سالها به وقوع پیوسته، منطقه شمال آفریقا و به دنبال آن شاخ آفریقا (مشتمل بر چهار کشور اعم از اریتره، جیبوتی، سومالی و اتیوپی) به نوعی اهمیت بیش از حد برای دولتهای منطقه (خصوصاً اسرائیل) و سایر دولتهای غربی پیدا کرده است. کشورهای شاخ آفریقا به دلیل اشراف بر دریای سرخ و خلیج عدن، این روزها مورد نگاه ویژه غرب و کشورهای حاشیه خلیج فارس هستند و دلیل اصلی آن بحث امنیت کشتیرانی و عبور و مرور کشتیهای تجاری است. نکته دیگر این است که در این میان مصر (به عنوان بزرگترین ارتش عربی دنیا) و همچنین سودان به عنوان همسایه قاهره و کشوری که نظام آن پس از سقوط عمرالبشیر و اخوانالمسلمین به دست نظامیان افتاده، عملاً به نقاطی تبدیل شدهاند که نه تنها نفوذ عربستان و امارات در آنها قابل لمس است، بلکه حالا اسرائیل هم با هر دوی آنها روابط آشکار و پنهان مهمی در عرصه اقتصادی، انرژی و خصوصاً محور سیاسی - امنیتی دارد. اردن هم که در روابط بینالملل به چهارراه امنیتی - سیاسی منطقه و کشورهای غربی معروف است و همچنان زیرنظر بریتانیا مشغول حیات خود بوده، یکی از همین کشورهاست که میتوان آن را دارای جایگاه والایی در تحولات منطقه و پیوند آن به شمال آفریقا دانست. این منظومه به خوبی نشان میدهد که حالا شمال و شاخ آفریقا علناً دو مولفه استراتژیک به شمار میآیند که نمیتوانند در تحلیلهای منطقهای و پیوند آن با تحولات فرامنطقهای نادیده گرفته شوند. بر این اساس هر پروژهای که از سوی امارات و عربستان (به صورت انفرادی یا جمعی) کلید خورده، عملاً یک پای آن به صورت علنی یا غیر علنی، کشورهای آفریقایی است. به عنوان نمونه در پرونده یمن شاهد آن بودیم که سعودیها به دنبال جذب همکاری مصر، سودان، اریتره و حتی جیبوتی بودند که مصریها از این همکاری انصراف دادند ولی سودانیها مزدوران خود را در اختیار عربستان قرار دادند.
سعودیها با چراغ سبز آمریکا و همکاری پشت پرده اسرائیل سعی کردند ائتلاف موج سرخ را به گونهای راهاندازی کنند که درنهایت بتوانند یک جَوِ ضدایرانی و یمنی در بابالمندب، دریای سرخ و خلیج عدن به راه بیندازند
موج سرخ با تم ضدایرانی و یمنی
هر پروژهای که از سوی امارات و عربستان کلید میخورد، عملاً یک پای آن به صورت علنی یا غیرعلنی، کشورهای آفریقایی هستند و همین مساله نشاندهنده اهمیت ویژه منطقه شمال و شاخ آفریقا برای آنهاست
برخی از تحلیلگران معتقدند این ائتلافها که عموماً به رهبری عربستان سعودی شکل میگیرد، پس از جنگ یمن به نوعی از بین رفته یا حداقل دیگر ماهیت سابق خود را ندارد. یکی از دلایلی که این طیف به آن اشاره میکنند، اختلاف ریاض و ابوظبی در ماجرای یمن است. این دو کشور با تمام قوا و همبستگی وارد یمن شدند ولی دیری نپایید که دو طرف اختلافهای خود را بیش از هر زمان دیگر به رخ همدیگر کشیدند و حاصل این اختلاف بازگشت سربازان اماراتی به وطنشان بود. اما دراین میان ریاض به دنبال آن بود تا بتواند همچنان ائتلاف دیگری را (منهای امارات) تشکیل دهد و هدفش تسلط کامل بر خلیج عدن و دریای سرخ بود. در این میان عربستان سعودی ائتلافی را به نام «موج سرخ یا موج قرمز» تشکیل داد که متشکل از مصر، اردن، سودان، ارتش دولت مستعفی یمن و جیبوتی است. سعودیها در سال 2019 این ائتلاف را که یک ائتلاف نظامی به حساب میآید تشکیل دادند و در همان هنگام یک رزمایش مشترک نظامی زیر سایه خود و با حضور کشورهای مذکور برگزار کردند. یک سال بعد ریاض در ژانویه ۲۰۲۰ نیز از امضای منشور تاسیس شورای کشورهای عربی و آفریقایی مشرف به دریای سرخ و خلیج عدن با هدف حمایت از امنیت گذرگاههای دریای سرخ خبر داد که به نوعی میتوان آن را محاصره یمنیها و خصوصاً انصارالله دانست. این اقدام عربستان به نوعی یک هشدار به ایران هم ارزیابی میشد؛ چراکه انصارالله در طول این سالها ضربات سختی را به عربستان در نواحی شمالی یمن وارد کرد و در جنوب هم توانست نیروهای تحت استخدام امارات را مورد ضربه قرار دهد. بر همین اساس سعودیها با چراغ سبز آمریکا و همکاری پشت پرده اسرائیل سعی کردند تا ائتلاف موج سرخ را به گونهای راهاندازی کنند که در نهایت بتوانند یک جَوِ ضدایرانی و یمنی در بابالمندب، دریای سرخ و خلیج عدن به راه بیندازند. حالا هم منابع سعودی اعلام کردهاند که رزمایش جدید موج سرخ در آبهای مذکور دوباره کلید خورده است. پورتال خبررسانی واس (صفحه اطلاعرسانی دربار سعودی) روز گذشته (دوشنبه) اعلام کرد که پنج کشور واقع در ساحل دریای سرخ در شهر جده واقع در غرب عربستان، رزمایشی را برای تامین امنیت مسیرهای دریایی آغاز کردند که در آن برای اولین بار از بالگردهای آپاچی نیز استفاده شده است. به موازات اعلام این خبر یحیی عسیری، فرمانده تمرینات موج سرخ در بیانیهای اعلام کرد که نسخههای بعدی این تمرین بر اساس یگانهایی که در آن شرکت میکنند، توسعه بیشتری پیدا میکند و ارتش هر پنج کشور که در این رزمایش حضور دارند به صورت گروهی و در هماهنگی کامل با عربستان بحث تامین امنیت در عدن و دریای سرخ را پیگیری میکنند. برخی دیگر از منابع هم اعلام کردهاند که زمان پایان این رزمایش هنوز مشخص نیست. باید دید که سعودیها در پایان این رزمایش صرفاً به دنبال مانور قدرت با متحدین خود هستند یا اینکه قرار است در این میان سناریوی جدیدی از سوی غرب به این ائتلاف دیکته شود!
دیدگاه تان را بنویسید