فرستاده سازمان ملل پس از تشکیل شورای ریاستی یمن وارد صنعا شد؛
بازی جدید بنسلمان با کارت امنیتیها
فرشاد گلزاری
چندی پیش خبری در رسانههای عربستان و سپس خبرگزاریها و روزنامههای عربی منتشر شد که بسیاری از عوام و خواص را متعجب کرد و دلیلش به ظاهر استعفای عبدربه منصور هادی، نخستوزیر مستعفی یمن بود. بر اساس آنچه که خبرگزاری واس (پورتال رسمی دربار عربستان سعودی) منتشر کرد، منصور هادی حکمی را مبنی بر انتقال قدرت به شورای رهبری ریاست جمهوری صادر کرد. چند ساعت بعد هم اعلام شد که او علت این تصمیم را «تکمیل اجرای ماموریتهای مرحله انتقالی» عنوان کرده است. بر همین اساس تمام اختیارات او بر اساس قانون اساسی و ابتکارعمل کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، به این شورا واگذار شده است. چندی بعد هم منابع خبری ریاض به نقل از منصور هادی اعلام کردند که در حکم صادره از سوی وی آمده است شورای رهبری علاوه بر اختیارات او، تمام اختیارات معاون رئیسجمهور را دربرمیگیرد و همزمان، هادی در تصمیمی جداگانه از برکناری معاونش یعنی ژنرال علی محسن الاحمر از منصبش خبر داد. در این میان آنچه که باید مورد نظر قرار بگیرد، ترکیب شورای ریاستی یمن است که پس از کنارهگیری منصور هادی تشکیل شد. این شورا به ریاست رشاد محمد العلیمی بوده و هفت عضو به نامهای سلطان علی العرادة، طارق محمد صالح، عبد الرحمن أبو زرعة، عبدالله العلیمی باوزیر، عثمان حسین مجلی، عیدروس قاسم الزبیدی و فرج سالمین البحسنی دارد. این شورای ریاستی که حامیان سعودی و اماراتی به صورت توافقی دکتر رشاد العلیمی را به عنوان رئیس آن انتخاب کردند، متشکل از ۸ عضو است که چهار نفر آنها از شمال و چهار نفر دیگر از جنوب هستند و وجه اشتراک آنها داشتن پیشینه نظامی و امنیتی و اتخاذ مواضع علیه انصارالله یمن است. این ساختار یک ترکیب سیاسی، جغرافیایی و قبیلهای است که جداییطلبان، اسلامگرایان، قبایل، سکولارها، شیوخ قبایل و رهبران شبه نظامی را شامل میشود و تنها وجه اشتراک آنها عناد داشتن با جنبش انصارالله و نپذیرفتن همزیستی با آنها و یا نرفتن زیر بار رهبری آنها به عنوان قویترین طرف حاضر در معادلات یمن است. با این تفاسیر و با تشکیل شورای ریاستی یمن، حیات 10 ساله سیاسی منصور هادی به پایان رسید اما موضوع نهفته و مهم در این میان جغرافیای شکلگیری این شورا یعنی عربستان سعودی است. اظهارات اخیر منصور هادی در برابر دوربینها و خواندن بیانیه عزل و برکناری وی و همچنین اعلان تاسیس شورای ریاستی جدید و واگذاری بدون بازگشت تمام اختیاراتش، ما را به یاد موضع سعد الحریری، نخست وزیر پیشین لبنان میاندازد. همان گاه که در مقابل دوربینها و تحت اقامت اجباری سعودیها قرار داشت و اگر رئیسجمهوری فرانسه در این میان واسطه نمیشد سرنوشت او مشخص نبود. به همین دلیل باید گفت که اساساً کنارهگیری منصور هادی را باید یک «اجبارِ ابلاغی» از سوی حکومت ریاض دانست؛ چراکه عربستان به صورت مشخص این پیام را با تشکیل شورای ریاستی یمن مخابره کرد که دیگر منصور هادی استفادهای ندارد و باید به حاشیه برود.
تیم جدید که با عنوان شورای ریاستی یمن آن هم در خاک عربستان مشغول به کار شده، اساساً یک منظومه امنیتی - نظامی به شمار میآید که محمد بن سلمان قصد دارد از آن به عنوان عنصر هدایتکننده تحولات نظامی و سیاسی استفاده کند
فرار رو به جلو بنسلمان؟
اینکه منصور هادی پس از کنارهگیری از سمت خود به اجبارِ دربار سعودی، در تصمیمی جداگانه از برکناری معاونش یعنی ژنرال علی محسن الاحمر خبر میدهد در اصل نشانه شانه خالی کردن ریاض از بار مسئولیت این دو نفر است
بسیاری از کسانی که مسائل یمن را تحلیل میکنند و به سازوکار نفوذ عربستان در این پرونده واقف هستند به خوبی میدانند که از ابتدای حملات ائتلاف عربی به رهبری ریاض در سال 2015 علیه یمن، محمد بن سلمان، ولیعهد فعلی عربستان سعودی در این پرونده دخیل بود. او در آن زمان با عنوان وزیر دفاع عربستان به صورت یک تنه دستور داد تا میلیاردها دلار بمب و موشک را بر سر غیرنظامیان و حتی نظامیان این کشور بریزند، چراکه در ریاض اعتقاد بر این است که یمن صرفاً یک استان از چندین استانِ عربستان به شمار میآید و کشور مستقلی قلمداد نمیشود. بر این اساس برخی اعتقاد دارند که کنار گذاشتن منصور هادی و انتشار تصویرِ خوش و بِشِ بن سلمان با رشاد محمد العلیمی که ریاست شورای ریاستی یمن را به عهده دارد، در حقیقت متمایل شدن ولیعهد سعودی به سوی کسانی است که درونمایه امنیتی دارند. توجه داشته باشید که رشاد العلیمی از یک سو به آمریکاییها متصل است و عموماً دورههای نظامی قبل از جنگ در قاموس رئیس پلیس یمن و دهها پُست نظامی و امنیتی دیگر را یا مستقیماً زیر نظر افسران آمریکایی و بریتانیایی گذرانده یا با یک واسطه از تعالیم آنها بهره برده است. این در حالیست که اسناد دیگری وجود دارد که نشان میدهد او طی چند ماه گذشته با منابع اسرائیل هم ملاقاتهایی داشته یا به صورت غیرمستقیم با تلآویو در ارتباط بوده است. بر این اساس باید گفت که تیم جدید که با عنوان شورای ریاستی یمن آن هم در خاک عربستان مشغول به کار شده، اساساً یک منظومه امنیتی - نظامی به حساب میآید که دو دلیل برای استفاده از آن توسط محمد بن سلمان وجود دارد. دلیل نخست، شکستهای میدانی است که ائتلاف عربی به رهبری عربستان طی این مدت در یمن متحمل شده است و دلیل دوم چرخش احتمالی ریاض در پرونده یمن برای رسیدن به مذاکره سیاسی با انصارالله است. در این بین اما باز هم دو چالش اصلی در برابر این شورای ریاستی وجود دارد؛ اول اتحاد و تداوم همبستگی میان اعضای آن و کنار گذاشتن بلندپروازها برای رسیدن به قدرت و حذف یکدیگر در این راه است و دیگری که چالش مهمتری قلمداد میشود، موافقت جنبش انصارالله و دولت صنعا در به رسمیت شناختن این نهاد جدید و در نهایت مذاکره با این طیف است. این دو مساله در حالی مطرح میشود که روز گذشته (دوشنبه) هانس گروندبرگ، فرستاده ویژه دبیرکل سازمان ملل به یمن وارد این کشور شده است که نشان میدهد که بحث مذاکره با انصارالله از سوی شورای ریاستی یمن در حال قوت گرفتن است. اینکه انصارالله به صورت مستقیم فرستاده ویژه دبیرکل سازمان ملل به یمن را مورد انتقاد قرار داد، صرفاً بحث به میان کشیدن مذاکره نیست و اساساً هنوز چنین درخواستی از سوی وی مطرح نشده، بلکه دلیل انتقاد از وی این است که نماینده سازمان ملل اساساً هیچکدام از قولهایی که داده بود (مانند ازسرگیری فعالیت بانکی و پرداخت حقوق یا تسهیلات و همچنین انجام پروازهای پزشکی که سازمان ملل متعهد شده بود) را عملیاتی نکرده است و حالا مشخص نیست که او کمتر از یک هفته پس از تشکیل شورای ریاستی یمن چرا به صنعا رفته است. حال باید دید بازی بن سلمان با مهرههای امنیتی جدیدش در یمن چقدر هزینه به بار خواهد آورد؟!
دیدگاه تان را بنویسید