نزاع جدید آمریکا و روسیه بر سر بهکارگیری تروریستهای سوری در اوکراین؛
نیابت به رادیکالها برای کاهش هزینه!
فرشاد گلزاری
حمله نظامی روسیه به اوکراین روز گذشته (سهشنبه) سیزدهمین روز خود را پشتسر گذاشت و اخبار و تصاویر حکایت از تداوم حملات ارتش کرملین دارد. در این میان سومین دور مذاکرات صلح بین هیاتهای روسیه و اوکراین پیشرفت اندکی داشت و به راهحل قطعی منجر نشد. روسیه چهار شرط برای توقف حملهها در اوکراین اعلام کرده است که شامل توقف اقدام نظامی از سوی اوکراین، تغییر قانون اساسی، به رسمیت شناختن کریمه به عنوان بخشی از خاک روسیه و به رسمیت شناختن استقلال جداییطلبان دونستک و لوهانسک است که بعید به نظر میرسد دولت این کشور چنین درخواستی را قبول کند. در این میان اما بسیاری از فعالان رسانهای و مدنی در حال ارسال و انتشار گزارش در مورد خسارتهایی هستند که اوکراین در این 13 روز متحمل شده است. الکساندر کوبراکوف، وزیر زیرساخت اوکراین گفته که از زمان حمله روسیه به این کشور حدود ۱۰ میلیارد دلار به زیرساختها خسارت وارد شده است که بدون شک آمارها در آینده بیشتر خواهد بود. به موازات این وضعیت، فرانچسکو روکا، رئیس فدراسیون بینالمللی صلیب سرخ و هلال احمر طی یک نشست خبری در ژنو پیشبینی کرد که درگیری در اوکراین به بزرگترین وضعیت اضطراری بشردوستانه در اروپا برای سالهای آینده تبدیل میشود؛ چراکه جابهجاییها و نیازها گسترده هستند و این نیازها هم در داخل اوکراین و هم در خارج از آن، اضافه خواهند شد. مقامات امدادی اوکراین هم اعلام کردهاند که میلیونها انسانی که در این کشور ماندهاند، نیاز فوری به آب آشامیدنی و غذا دارند و با صعبالعبور بودن جادهها و قطع شبکههای آب و برق؛ مردم به مراقبتهای فوری پزشکی، دارو، آب پاکیزه و سرپناه نیاز مبرم دارند. از سوی دیگر وزارت دفاع روسیه هم از باز کردن دالانهای بشردوستانه برای فراهم شدن امکان تخلیه غیرنظامیان از پنج شهر بزرگ اوکراین یعنی کییف، چرنیهیف، سومی، خارکیف و ماریوپل برای خروج غیرنظامیان خبر داد. وزارت دفاع روسیه در بیانیه خود یادآور شده است که نیروهای نظامی مستقر در اوکراین از ساعت هفت صبح دیروز به وقت گرینویچ، «رژیم سکوت» را که به آتشبس اشاره دارد، رعایت کردهاند، اما بسیاری از گزارشگران، خبرنگاران و حتی مقامات محلی اعلام کردهاند که روسها همچنان در حال هدف قرار دادن مواضع غیرنظامیها در اقصی نقاط اوکراین به خصوص اطراف کییف هستند. در همین رابطه موسسه مطالعات جنگ آمریکا در تحلیلی اعلام کرده که نیروهای روسیه در حومههای شرقی، شمال غربی و غربی کییف برای حمله به پایتخت در ۲۴ تا ۹۶ ساعت آینده متمرکز شدهاند. این موسسه اعلام کرده که نیروهای روسیه تدارکات، تجهیزات کمکی و همچنین انجام حملات توپخانهای، هوایی و موشکی را برای تضعیف دفاع و ترساندن نیروهای اوکراینی پیش از حمله و پیشروی به سمت پایتخت انجام میدهند. این آمار شاید برای بسیاری از مخاطبان به مثابه دروغ باشد اما دادههایی به موازات این «جنگ کلاسیک» وجود دارد که نشان میدهد روسها و هچنین مقامات ایالات متحده که حالا در نقش کفیل اوکراین وارد میدان شدهاند، به دنبال باز کردن و تشدید یک «جبهه موازی» طی درگیریهای نظامی هستند.
موسسه مطالعات جنگ آمریکا اعلام کرده که نیروهای روسیه در حومههای شرقی، شمال غربی و غربی کییف برای حمله به پایتخت در ۲۴ تا ۹۶ ساعت آینده متمرکز شدهاند و همچنین برای ترساندن نیروهای اوکراینی پیش از حمله به پایتخت حملات ابتدایی انجام میدهند
از ادلب به حومه کییف!
سه جناحِ موازیِ غیررسمی (چچنیها، نئونازیهای اوکراینی و تروریستهای در حال کوچ از سوریه) در زمین اوکراین قرار دارند که نشان میدهد دو طرف (روسیه و آمریکا) در حال تحمیل هزینه به یکدیگر با «قیمتِ تمام شده ارزانتر» هستند که اتفاقاً ترکیه هم با هر دو طرف در این راستا زد و بند خواهد کرد
آنچه در بحران فعلی اوکراین باید مورد نظر قرار بگیرد و به صورت دقیق واکاوی شود، بحث «اقتصاد جنگ» است. اساساً زمانی که چنین پروندههایی با درونمایه بحرانهای نظامی و سیاسی پیش میآید، کمپانیهای اسلحهسازی از ادامه این روند خوشحال میشوند، اما دولتها برای کاهش هزینههای جاری خود در حین ادامه نبرد نظامی، به دنبال کاهش و تقلیل هزینههای خود هستند. یکی از راههای کاهش این هزینهها استفاده از «دور برگردانها» است. پرونده اوکراین به دلیل بافت موقعیتی که در اروپا دارد، شاید با بحرانهایی مانند لیبی، عراق، افغانستان، سوریه، یمن و غیره فرق کند؛ اما واقعیت این است که اهرمهایی در اختیار دولتهای دخیل در این پرونده مانند روسیه، ترکیه و آمریکا وجود دارد که به نوعی یک پیوند غیرمستقیم میان اوکراین و خاورمیانه و شمال آفریقا به وجود آمده که آن هم مساله استفاده از تروریستهای مستقر در سوریه است. در سال 2015 و زمانی که روسها وارد معادله نظامی بحران سوریه شدند، ترکیه هم به نوعی منافع خود را در تجاوز به دمشق دید و هر دو طرف به صورت مجزا و بعداً به صورت جمعی، به دنبال کسب دستاورد در سوریه رفتند. ترکیه در همین حین با آمریکاییها که در حال حمایت از کردهای شمال سوریه بودند وارد یک چالش شد و روسها هم به نوعی منافع خود را مقابل منافع آمریکاییها دیدند. حالا همین مثلث به دنبال آن هستند تا بتوانند هزینههای خود را در جنگ اوکراین کم کنند. برای این امر دو دیدگاه به وجود آمده است. روسها و همپیمانان آنها مانند سوریه، بلاروس و غیره دائم در رسانههای خود اعلام میکنند که اوکراین با هماهنگی ایالات متحده 500 فرد مسلح دارای تابعیت عربی و خارجی که از استان ادلب سوریه برای مشارکت در نبرد علیه نیروهای روسیه عازم هستند را پذیرفته است و انگشت اتهام را به سمت واشنگتن نشانه میروند. در مقابل، غربیها هم چنین استدلالی را علیه روسها دارند. به عنوان مثال روز گذشته (سهشنبه) جان کربی، سخنگوی وزارت دفاع آمریکا اعلام کرد که روسیه در حال استخدام تروریستهای سوری باتجربه در جنگهای چریکی و شهری برای جنگ در اوکراین است. نکتهای که در اینجا باید مورد اشاره قرار بگیرد این است که ادعاهای مذکور در حالی مطرح میشود که روسیه در همان اوایل جنگ از گردانهای چچنی در اوکراین رونمایی کرد که اتفاقاً بخشی از این افراد در شاخه القاعده واقع در قفقاز (ولایت قفقاز) فعال بوده و هستند؛ اما هیچگاه کسی نسبت به این موضوع اعتراض نکرد. از سوی دیگر جنگجویان راستگرای افراطی اوکراین که با نام «گردانهای آزوف» شناخته میشوند هم یکی دیگر از جریانهای موازی جنگِ کلاسیک در اوکراین است. این جماعت که پوتین آنها را نئونازی خوانده است طی این 13 روز مقابل ارتش روسیه و حتی چچنیها جنگیدند و حالا هم به نظر میرسد که باید مقابل تروریستهایی ایستادگی کنند که قرار است از ادلبِ سوریه وارد خاک اوکراین شوند. بر این اساس حالا سه جناح موازی (چچنیها، نئونازیهای اوکراینی و تروریستهای در حال کوچ از سوریه) در زمین اوکراین قرار دارند که نشان میدهد دو طرف (روسیه و آمریکا) در حال تحمیل هزینه به یکدیگر با «قیمتِ تمام شده ارزانتر» هستند که اتفاقاً ترکیه هم با هر دو طرف در این راستا زد و بند خواهد کرد؛ چراکه این جماعت سالهای سال است که توسط آنکارا آموزش دیده و حمایت میشوند.
دیدگاه تان را بنویسید