فیس بوک دروغ میگفت؛
یک غول خطرناک
سینا سبزیان
جسیکا پاول معاون ارتباطات پیشین گوگل در یادداشتی برای روزنامه بریتانیایی گاردین، نوشت: غول فناوری دنیا، فیسبوک، مدعی بود که میخواهد برای انسانیت، دنیا را گرد هم آورد؛ اما حقیقت بسیار دورتر از این فانتزی دوستداشتنی بود.
فیسبوک همچون بسیاری از شرکتهای دیگر سیلیکونولی همواره به ما میگفت که یک شرکت متفاوت است؛ نه یک شرکت چندان تجاری بلکه ابزاری اجتماعی است و همواره مدعی بود که جهان را در راستای دموکراسی و دوستی و ارتباطات بشری به هم مرتبط میکند.
دائماً بیانیههای مجلل صادر میکرد که دسترسی به اینترنت را به واسطه پنلهای خورشیدی ویژه به مناطق غیرشهری میکشاند. (پروژهای که اوایل سال جاری میلادی متروک ماند). به کشورهای رو به توسعه گفته بود که از طریق زیرساختهای رایگان، اینترنت رایگان را به آنها میبخشد. (وقتی که کاربران هندی دریافتند که خبری از اینترنت رایگان نیست و فقط حصاری از فیسبوک و سایتهای شریک است، به اعتراض برخواستند.) هرکسی در هر جایی میتواند برای اهداف تبلیغات هدفمند و رساندن داستانهای خبری خود به گوش جهانیان استفاده کند. (همه میدانیم که این داستان آخرش چه از آب درآمد. نه؟ داستان استفاده روسیه از فیسبوک برای تأثیر بر انتخابات آمریکا را که میدانید.)
حتی زمانی تیم بازرگانی فیسبوک ویدئویی منتشر کرد، تا ما را متقاعد کند که یک صندلی راحتی است که میتوانیم روی آن بنشینیم.
اما اتفاقات یکسال اخیر بهشدت به ما ثابت کرد که فیسبوک از چند شرکت بزرگ دیگر متمایز نیست. شرکتهایی که در ظاهر به ما خدمات میدهند و در واقع کاری غیر دوستداشتنی میکنند.
تحقیقات روزنامه نیویورکتایمز در این هفته روی اشتباهات متعدد فیسبوک در مواجهه با دستکاری روسها در زیرساخت این شرکت متمرکز شده بود و تدابیر سیاه شرکت برای آسیب رساندن به منتقدان و رقبایش را آشکار کرد. این روزنامه به تشریح همکاری شرکت فیسبوک با شرکت Definers Public Affairs پرداخته است. شرکت مشاورهای که مقالههایی را در اینترنت در انتقاد به گوگل و اپل منتشر میکرده است؛ این شرکت همچنین انتقاداتی را در اینترنت، علیه جوج سوروس، خیر میلیاردر که همیشه نسبت به شرکت فیسبوک و دیگر شرکتهای تکنولوژی سخن گفته، منتشر کرده است.
با وجود همه نوآوریهایش، این شرکت فکری برای پنهانکاری اشتباهاتش نکرد. اسناد دهه 1980 میلادی نشان میدهد که شرکتهای نفتی شل و اکسون از تأثیرات منفی پیشبینی شده محصولاتشان بر محیطزیست آگاه بودند. شرکت شیمیایی دوپونت میدانست که یکی از مواد شیمیایی تولیدی شرکت که در ساخت تفلون بهکار میرود، تأثیر جدی بر سلامت دارد، اما جلوی انتشار این اطلاعات را برای چندین دهه گرفت.
شرکتهای تنباکو در سال 2006 در آمریکا به دلیل منحرف ساختن افکار عمومی از تأثیرات سیگار بر سلامت، گناهکار شناخته شدند؛ و سیاستمداران از تحقیقات علیه مخالفان خود استفاده میکردند تا با استفاده از مسائل آنها و انتشار آن در زمان انتخابات خشم مردم را علیه آنها برانگیزند.
فیسبوک و هزاران کارمند مترقی آن قطعا به خود میلرزند اگر در شرکتهای بزرگ نفتی، کارخانجات شیمیایی، تولید کنندگان تنباکو و سیاستمداران دست داشتند؛ اما آیا خودشان از دیگران متفاوتند؟
البته اگر صادق باشیم، فیسبوک آنقدرها هم بد نبوده است. این شرکت به ما کمک کرد که با فامیل و دوست و آشنا در ارتباط باشیم؛ به ما اجازه داد که ویدئو پاندای بامزه را زمانی که در مطب دکتر به انتظار نشسته بودیم، به اشتراک بگذاریم. و حتی به ما اجازه داد، صدای خشمگین خود را به آن فامیلدوری که دیدگاههای بسیار متفاوت سیاسی با ما داشت برسانیم.
اما انجام یک یا چند کار خوب به معنای آن نیست که شما یک شرکت خوب یا دارای ارزشهای خوب هستید. حدس بزنید چرا؟ بله چون بسیاری از شرکتهای بزرگ مشکوک، که اکثر ما به آنها اعتماد نداریم، کارهای بسیار زیادی میکنند که زندگی ما را تسهیل کرده است. شرکتهای شیمیایی برای ما پلاستیک میسازند که به دلیل تطبیقپذیری و قیمت ارزان، همه جا در دسترس است. نفت بسیاری از ماشینهای ما را از اینجا به آنجا میبرد.
البته یک چیز است که همه این شرکتها به صورت مشترک دارند و فیسبوک ندارد؛ شرکتهای تنباکو، نفت و مواد شیمیایی همواره به حسابشان رسیده شده و قوانین و جرایم برای آنکه آنها را در مسیر مستقیمتر (اگر نه مستقیم) نگه دارد، به کار گرفته شدهاند.
اگر فیسبوک نمیخواهد به سرنوشت مشابه گرفتار شود، باید درک درستی از خودش داشته باشد. فیسبوک نه یک جنبش اجتماعی، نه ابزاری برای دموکراسی و نه قطعا یک صندلی است. فیسبوک یک شرکت است و همچون بیشتر شرکتها اول و در مجموع با منافع خود شناخته میشود. شرکتهای خوب شرکتهایی هستند که این مسئله را درک میکنند، اما همچنان از مسئولیتهای خود و الزام عملکرد اخلاقی و شفاف خود آگاه هستند. شرکتهای بد آنهایی هستند که خود را متمایز از دیگران میدانند. شرکتهایی که به خود و دیگران همواره میگویند فلان هستند و در واقع چیز بسیار متفاوتی هستند.
دیدگاه تان را بنویسید