تخاصم آمریکا و روسیه بر سر پرونده اوکراین شدت گرفت؛
پناهجویان و لوکاشنکو؛ کارتهای بازی پوتین
فرشاد گلزاری
از حدود یکماه پیش تاکنون، بخش اعظمی از اخبار حوزه سیاست و امنیت بینالملل به پرونده اوکراین اختصاص یافته است که به نوعی باید این روند را یک وضعیت نادر و کمسابقه دانست. شاید عدهای مدعی باشند که مشابه این روند را در سال 2014 میلادی و زمانی که انقلاب اوکراین از میدان استقلال کییف آغاز شد، مشاهده کردهاند؛ اما از دو نظر این تحلیل و نگرش کاملاً مردود است. دلیل اول این است که آنچه سال 2014 در اوکراین رخ داد به نوعی در نمای اول یک تقابل پنهان میان آمریکا و روسیه بود که سپس به یک رویارویی سیاسی با درون مایه امنیتی منجر شد و درنهایت حکومت یانووکویچ که مورد حمایت مسکو بود سقوط کرد و او هم از طریق شرق اوکراین به روسیه گریخت. در آن زمان هیچ تقابل نظامی میان آمریکا و روسیه در پرونده اوکراین رخ نداد و در نهایت این کرملین بود که جداییطلبان مورد حمایتش را در شرق اوکراین مستقر کرد و اوضاع را به نفع خود تغییر داد. جالب اینجاست که روسها در آن زمان برای آنکه در اوکراین یک قدم جلوتر از آمریکاییها باشند، شبهجزیره استراتژیک کریمه را بنابر دیدگاه خود به خاک فدراسیون روسیه ضمیمه کردند که البته تحریمهای زیادی تا به امروز علیه آنها از سوی اروپا و آمریکا اعمال شد. دلیل دوم که میگوییم فضای تقابل فعلی روسیه و آمریکا با یکدیگر متفاوت به نظر میآید، سیاست خارجی ایالات متحده است. در سال 2014 باراک اوباما در کاخسفید حضور داشت و جو بایدن هم معاون وی بود و حالا بایدن کنترل کاخسفید را در دست دارد. شاید از نظر کلیات، سیاست خارجی بایدن شبیه اوباما باشد؛ اما در عمل اولویت فعلی آمریکاییها چین است، نه روسیه. بر این اساس آنچه در صحنه سیاسی و سپس میدانی میبینیم، کاملاً با سال 2014 تفاوت دارد اما اظهاراتی که طی دو سه روز گذشته در مورد اوکراین از سوی مسکو و واشنگن مطرح شده نشاندهنده پرده دیگری از تهدیدها علیه دو طرفِ این پرونده است. در همین راستا کارن دونفراید، معاون اروپایی و اوراسیایی وزیر امور خارجه آمریکا روز گذشته (شنبه) اعلام کرد که تمام گزینهها برای چگونگی واکنش به تجمع بزرگ و غیرعادی نیروهای روس در مرز اوکراین روی میز است و ناتو پس از رایزنیها، اقدامات بعدی را مشخص میکند. او از این گزینهها به عنوان یک جعبه ابزار علیه روسیه یاد کرد که نشان میدهد واشنگتن به دنبال استفاده از تمام اهرمهای فشار خود علیه مسکو است. همزمان با این مواضع وزارت خارجه آمریکا، شبکه سی.ان.ان به نقل از منابع آگاه گزارش داد آمریکا، پس از تقویت نظامی ادعا شده روسیه در مرز با اوکراین، ارسال تسلیحات، کمکهای نظامی و مشاوران نظامی بیشتر به کییف را در دست بررسی دارد. این کمکها شامل خمپاره و موشکهای ضدتانک و ضدزره جدید جاولین میشوند. سامانههای دفاع هوایی، مانند موشکهای استینگر نیز در دست بررسی هستند و وزارت دفاع آمریکا در حال اعمال فشار برای اعزام سلاحهایی مانند بالگردهای میل-۱۷ است که پیشتر قرار بود به افغانستان فرستاده شوند.
ایالات متحده نمیخواهد به تنهایی وارد چالش با روسیه بر سر اوکراین شود و در این راستا دبیرکل ناتو هم به صورت واضح اعلام کرده که اگر مسکو از زور در برابر اوکراین استفاده کند، این اقدام پیامدهایی برایش خواهد داشت
پناهجویان، قربانیان جنگ قدرتها
کرملین برای آنکه اروپاییها را از بحران دوبارة پناهجویان بترساند الکساندر لوکاشنکو، رئیسجمهوری بلاروس را به جان اتحادیه اروپا انداخته است تا باعث عقبنشینی آنها شود، چراکه او صریحا پیشنهاد سفر به مرزهای غرب را به پناهجویان داده است
پس از انتشار این اخبار، ینس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو اعلام کرد وزرای امور خارجه این ائتلاف در نشست سهشنبه هفته جاری درباره مهمترین مسائل امنیتی از جمله بسیج نظامی روسیه در نزدیکی اوکراین و بحران مهاجرت در مرز بلاروس مذاکره خواهند کرد. وی تصریح کرد که وزرای کشورهای عضو ناتو درباره ادامه بسیج نظامی روسیه در داخل و اطراف اوکراین که بیدلیل و غیرقابل توضیح است، رایزنی خواهند کرد. نکتهای که در این میان باید مورد توجه قرار بگیرد این است که دبیرکل ناتو و شرکای ایالات متحده در اتحادیه اروپا به دنبال آن هستند تا بحران پناهجویان در مرز بلاروس با لهستان را به آرایش نظامی روسها در مرز اوکراین نسبت دهند. این برآورد غربیها در مورد ارتباط دو پرونده با یکدیگر تاحدود زیادی درست است؛ چراکه کرملین برای آنکه اروپاییها را از بحران دوبارة پناهجویان بترساند و همچنین ترس از انتقال مجدد کرونا از مبدأ خاورمیانه را به بدنه این قاره تزریق کند، الکساندر لوکاشنکو، رئیسجمهوری بلاروس را به جان اتحادیه اروپا انداخته است تا باعث عقبنشینی آنها شود. پوتین در حقیقت با به راه انداختن بحران مهاجران خاورمیانه در مرز لهستان و بلاروس در حال آزار رساندن به اروپاییها و سپس ایالات متحده است تا به آنها بفهماند هرگونه اقدامی که علیه مسکو در پرونده اوکراین صورت بگیرد، با اهرم پناهجویان پاسخ داده میشود. به عبارتی دیگر روسیه همانند ترکیه در حال استفاده از اهرم پناهجویان علیه اتحادیه اروپا است اما اینبار صرفاً بزرگنمایی تهدید مطرح است، نه اینکه همانند آنکارا بخواهند از بروکسل بودجه هنگفت دریافت کنند. این دقیقاً همان دعوایی است که روسیه و آمریکا آن را شروع کردهاند ولی اروپاییها در حال هزینه دادن برای آن هستند. نکته بسیار مهم دیگر که در این راستا باید مورد نظر قرار بگیرد، بخشی از سخنان معاون اروپایی و اوراسیایی وزیر امور خارجه آمریکا است که پیشتر به آن اشاره شد. او در جایی از سخنان خود اعلام کرد که «ناتو پس از رایزنیها، اقدامات بعدی را مشخص میکند». این دقیقاً به معنای آن است که ایالات متحده نمیخواهد به تنهایی وارد چالش با روسیه شود. دبیرکل ناتو در این راستا به صورت واضح اعلام کرده که اگر روسیه از زور در برابر اوکراین استفاده کند، این اقدام بها و پیامدهایی برایش خواهد داشت؛ چراکه این دومین بار در سال جاری میلادی است که روسیه یک نیروی بزرگ و غیرمعمول را در این منطقه مستقر کرده است. اما در این میان به نظر میرسد که علیرغم بالا گرفت تنشها، کاخسفید تا حدودی راضی به شروع درگیری میان واشنگتن و مسکو نیست. اگرچه بایدن در جمع خبرنگاران اعلام کرده که متعهد به دفاع از تمامیت ارضی اوکراین است اما او از احتمال رایزنی با ولادیمیر پوتین و ولودیمیر زلنسکی، همتایان روس و اوکراینی خود در مورد تنشهای اخیر با محوریت کییف خبر داده است. این مواضع بایدن به نوعی میتواند به عنوان یک ترمز و مانع برای جلوگیری از برخورد نظامی و سخت میان دو ابر قدرت یعنی روسیه و آمریکا باشد اما این در حالیست که روسها اعلام کردهاند که به هیچ وجه نمیخواهند به اوکراین حمله کنند. حال باید دید انکار مسکو و اصرار واشنگتن راه به کجا میبرد.
دیدگاه تان را بنویسید