فرشاد گلزاری

عربستان سعودی یکی از آن کشورهایی است که شاید مطالعه تاریخ آن برای بسیاری از پژوهشگران و مورخان خسته‌کننده باشد و حتی ممکن است در میانه راه از ادامه کنکاش درباره سرزمین حجاز منصرف شوند؛ چراکه سر تا پای تاریخ این کشور را قبیله‌گرایی، جنگ قدرت و رقابت‌های درون خانوادگی و چالش با همسایگان فرا گرفته است. کشوری که بزرگترین تولیدکننده و فروشنده نفت دنیا محسوب می‌شود و به دلیل ثروت بی‌انتهایی که در این سرزمین وجود دارد، عربستان به «قُلَکِ دنیا» مشهور شده است. این کشور همیشه مورد نظر اروپا و آمریکا بوده و به همین دلیل سعودی‌ها در تمام معادلات سیاسی و اقتصادی و حتی نظامی و امنیتی منطقه حضور داشته و خواهند داشت، که این البته سناریوی آمریکایی‌ها برای دخیل کردن ریاض در تحولات منطقه است تا بتوانند از این طریق تامین اعتبار پروژه‌های خود را پیش ببرند.

چند روز پیش یک اتفاق نادر در المپیک 2020 ژاپن رخ داد و همه را شوکه کرد، به گونه‌ای که اعلام شد تهانی القحطانی، جودوکار عربستانی در مقابل هرشکو راز، جودوکار اسرائیلی قرار خواهد گرفت که این اتفاق برای اولین بار در تاریخ ورزشی دو طرف رخ می‌دهد

این همراهی عربستان با غربی‌ها آنهم در منطقه خاورمیانه، حاشیه‌خلیج فارس و شمال آفریقا به نوعی یک تضمین دو طرفه بود. سعودی‌ها از این طریق، سعی می‌کردند میوه خود را در منطقه بچینند و به رقبای خود مانند امارات و قطر بفهمانند که حمایت بی حد و مرز ایالات متحده را با خود دارند و از سوی دیگر آمریکایی‌ها هم سعی می‌کردند با جوازِ ریاض در منطقه سناریوهای خود را پیش ببرند. بدون شک در مورد این همکاری‌ها در داخل عربستان سعودی هم اختلاف‌نظرهایی وجود داشته و دارد. برخی از خاندان‌های حاضر در ساختار قدرت عربستان سعودی معتقدند که نزدیک شدن به حد و رمز به آمریکایی‌ها و تبدیل شدن عربستان به پیمانکار واشنگتن در منطقه می‌تواند وجهه ریاض به عنوان خادمین حرمین مکه  و مدینه را با مشکل روبرو کند و برخی دیگر هم موافق تعمیق و ادامه رابطه با ایالات متحده بودند.

توجه داشته باشید که به دنبال فتح ریاض توسط فهد عبدالعزیز در 15 ژانویه 1902 میلادی و تداوم مبارزه برای کسب قدرت که تا سال 1932 برای فتح کامل سرزمین عربستان ادامه داشت، یک رژیم سیاسی مبتنی بر پادشاهی در قالب قبیله‌ای و با تکیه بر اصول وهابیت در سرزمین حجاز استقرار پیدا کرد. این رژیم سیاسی که در چارجوب نظام‌های استبدادی قبیله‌ای - سلسله‌ای طبقه‌بندی می‌شود اساساً دچار مشکلاتی در خود است که باعث شده نظام سیاسی عربستان سعودی به عنوان یک حکومت استبدادی و به شدت محافظه‌کار شناخته شود.

در طی سالیان گذشته این محافظه‌کاری‌ها برای مردم عربستان بسیار گران تمام شده ولی پس از آنکه محمد بن سلمان، ولیعهد این کشور در سال 2017 وارد سلسله جبالِ قدرت در عربستان شد، این روند تا حدودی تغییر کرد. واقعیت این است که از زمان ولیعهدی بن سلمان، او به نوعی توانسته است خود را به عنوان ناجی عربستان سعودی و نسل جوان این کشور معرفی کند که البته این موضوع هم می‌تواند یک طرح‌ریزی مشخص از سوی بریتانیا و آمریکا باشد. او در ابتدای ورودش به ساختار قدرت عربستان با به راه انداختن جنگ یمن سعی کرد تا در وهله اول قدرت منطقه‌ای خود را به رخ بکشد اما تبدیل شدن این پرونده به یک باتلاقِ بی سر و ته موجب شد تا مشاوران خارجی او راهی برای تطهیر چهره‌اش پیدا کنند که البته این تمام ماجرا نبوده و نیست.

از زمان ولیعهدی بن سلمان، او به نوعی توانسته است خود را به عنوان ناجی عربستان سعودی و نسل جوان این کشور معرفی کند که البته این موضوع هم می‌تواند یک طرح‌ریزی مشخص از سوی بریتانیا و آمریکا باشد

فشار از داخل و تغییر رویکرد

راه حلی که مشاوران و نزدیکان بن‌سلمان برای او پیدا کردند، بحث ایجاد یک اصلاحات ساختاری در حوزه فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی بود که در عربستان بسیار سر و صدا کرد. بسیاری از مخالفان هنوز هم معتقدند که این طرح به جایی نمی‌رسد ولی به هر ترتیب اتفتقی رخ داده که نمی‌توان از کنار آن بی‌توجه گذشت. به عنوان مثال اولین گامی که در این کشور برداشته شد، آزادی رانندگی زنان در سراسر عربستان بود که یک به تیتر اول رسانه‌های دنیا تبدیل شد و به نوعی آنرا جهش بزرگ اصلاحاتی در عربستان نامیدند. این تابو شکنی اما به اینجا ختم نشد، بلکه ادامه پیدا کرد و جهات مختلفی به خود گرفت.

کمی بعد محدودیت سفرهای خارجی زنان عربستان برداشته شد و در همین راستا بود که یکباره شاهزاده ریما دختر بندر آل سعود، به عنوان سفیر عربستان در آمریکا انتخاب شد و گویی چرخ اصلاحات در حال تندتر چرخیدن بود. در همین راستا یکباره روزنامه مترو چاپ انگلیس در گزارشی نوشت که تعداد اندکی از زنان عربستانی به تازگی تصمیم خطرناکی گرفته، چادر عربی را کنار گذاشته و در راستای حرکت به سوی آزادی‌های اجتماعی از پوشیدن آن خودداری می‌کنند. چندی بعد یک شاهزاده زن سعودی به عنوان مدیر پیگیری اخبار یکی از شبکه‌های مهم تلویزیونی انتخاب شد و یکباره خبر آمد که در عربستان بزرگترین مسابقه ورق‌بازی (پاسوربازی) جهان برگزار شد. کمی بعد هم کنسرت‌های مختلط در عربستان برگزار شد و سپس کافه‌هایی در سطح ریاض افتتاح شد و زنان و مردانی که با خود سگ به همراه داشتند، می‌توانستند به گپ و گفت با یکدیگر بپردازند.

قطار اصلاحات در عربستان البته مخالفانی در درون خود داشت که اصولاً طیف محافظه‌کار و سنتی‌های مذهبی را دربرمی‌گرفت، اما گویا ولیعهد ریاض گوشش به این انتقادها بدهکار نیست؛ چراکه چند روز پیش یک اتفاق نادر در المپیک 2020 ژاپن رخ داد و همه را شوکه کرد. بر اساس گزارش رویترز، تهانی القحطانی، جودوکار عربستانی در مقابل هرشکو راز، جودوکار اسرائیلی قرار خواهد گرفت که این اتفاق برای اولین بار در تاریخ ورزش دو طرف رخ می‌دهد. گفته شده مقامات ورزشی عربستان به این ورزشکار زن برای رویارویی با حریف اسرائیلی چراغ سبز نشان داده تا از هرگونه تحریم از سوی کمیته بین‌المللی المپیک در امان بمانند، اما تحلیلگران نظر دیگری دارند. بسیاری از کارشناسان حوزه عربستان و منطقه معتقدند که این اقدام به صورت مهندسی شده از سوی اسرائیل طراحی و اجرا شده تا بتواند ریاض را در دولت بایدن برای عادی‌سازی روابطش با تل‌آویو تحت فشار بگذارد. برخی دیگر معتقدند که عربستان هم از این موضوع چندان ناراحت نیست و به نوعی در حال مخابره پیام دوستی به تل‌آویو است.

همچنین در فضای مجازی بسیاری از کاربران از ورزشکار سعودی خواسته بودند که مقابل اسرائیل حاضر نشود اما برخی دیگر گفته‌اند که این امکان وجود ندارد و نمی‌توان تصور کرد که جودوکار عربستانی انصراف دهد؛ چراکه بن سلمان راضی به اهانت اسرائیل نمی‌شود! به هر ترتیب گمان می‌رود که این اقدام به نوعی در جهت همان اصلاحات ساختاری در عربستان تلقی می‌شود؛ چراکه داده‌ها حکایت از دور جدید اقدامات ولیعهد ریاض برای رویارویی با محافظه‌کاران دارد.