هشدار اندیشکدههای امنیتی درباره قدرت گرفتن داعش در غرب آفریقا؛
تولد دوباره اهریمن
فرشاد گلزاری
زمانی که نام تروریسم و اعمال تروریستی به میان میآید، ناخودآگاه تمام اذهان عمومی به سمت «داعش» کانالیزه میشود. گویی در دنیا فقط این تشکیلات تروریستی وجود دارد که میلیوها نفر را آواره کرده و هزاران نفر را از تیغ خود گذرانده است. اما با نگاهی عمیق به مبدأ پیدایش و همچنین نمودار فعالیتهای داعش میتوان به این مفهوم بنیادین دست پیدا کرد که این «ماشینِ ترورِ قرن بیست و یکم» خود به خود پدید نیامده که حالا انتظار داشتنه باشیم یکباره از بین برود.
کسانی که در حوزه مطالعات تروریسم و بنیادگرایی رادیکال فعال هستند به خوبی میدانند که تحلیلهای سیاسی در مورد داعش اساساً حدود 20 تا 30 درصد از پلانِ کلی تولد داعش را تشکیل میدهد و به همین دلیل است که در کشورمان تحلیل چندان دقیقی از رفتار، اهداف، ساز و کار و همچنین آینده داعش وجود ندارد یا اگر هم وجود داشته باشد با بزرگنمایی یا کوچک خواندن این جریان تروریستی همراه است. باید بپذیریم که داعش از دامان سازمان القاعده متولد شد و در ابتدا این جریان تا حد زیادی در حال پیروی از دستورالعملها و اساسنامههای نانوشته سازمانی که روزی تحت رهبری اسامه بنلادن بود پیروی میکرد.
سالها قبل زمانی که ابومصعب الزرقاوی برای شرکت در آنچه بنلادن جهاد علیه کفار (خارجیها) خوانده بود به افغانستان سفر کرد، هیچکس فکر نمیکرد که او روزی دست به انشعاب پنهان از این سازمان بزند. زرقاوی زمانی که به افغانستان سفر کرد، القاعده در تماسِ مستقیم با طالبان بود و اساساً این طالبانِ تحت رهبری ملاعمر بود که نیازهای بنلادن را رفع و رجوع میکرد. ایمن الظواهری که حالا رهبر القاعده است، در آن زمیان معاون و نفر دوم القاعده بعد از بنلادن بود و به زرقاوی گفته بود که اگر به دنبال به اصطلاح جهاد است، در افغانستان و در کنار طالبان دست به کار شود. فوأد ابراهیم محقق عراقی گروههای بنیادگرا در کتاب خود به نام «داعش نوستالژی خلافت» به این موضوع اشاره میکند که زرقاوی اساساً یک اردنیالاصل بود و به شدت از یک ایدئولوژی تند و افراطی پیروی میکرد که همین موضوع باعث شد تا پیشنهاد ظواهری در مورد قرار گرفتن در کنار طالبان را رد کند.
ایمن الظواهری پس از تولد داعش و بعد از آنکه ابوبکر بغدادی در مسجد نوری موصل اعلام خلافت خودخوانده کرد، به اطرافیانش گفته بود که تندروی داعش در کشتار مسلمانان این گروه را با مشکل روبرو میکند
او سپس به عراق آمد و بدون هماهنگی با بنلادن و ظواهری از تاسیس شاخه القاعده در عراق رونمایی کرد که باعث ایجاد اختلاف میان او و بنلادن شد. به هرترتیب القاعدة عراق تحت رهبری زرقاوی نه تنها آمریکاییها را پس از 2003 میلادی هدف قرار داد، بلکه او و یارانش در اقصی نقاط عراق به خصوص در فلوجه مسلمانکُشی راه انداختند.
همین موضوع باعث شد تا بنلادن بر او بتازد و اینجا بود که حرف و حدیثها در مورد انشعاب او و تشکیل داعش شدت گرفت. بر همین اساس که میگوییم داعش از دامان القاعده بیرون آمد اما کمی بعد با انتشار مانیفست این جریان که توسط ابوبکر ناجی، ایدئولوژیست جدا شده از القاعده تهیه و منتشر شد، عملاً داعش به سَلَفِ خود پشت کرد. جالب اینجاست که ایمن الظواهری پس از تولد داعش و بعد از آنکه ابوبکر بغدادی در مسجد نوری موصل اعلام خلافت خودخوانده کرد، به اطرافیانش گفته بود که تندروی داعش در کشتار مسلمانان این گروه را با مشکل روبرو میکند. تحلیل آن زمانِ ظواهری تا حد زیادی درست بود؛ چراکه عملاً این گروه در عراق، سوریه و لیبی با موانع جدی روبرو شدند و کمی بعد دستارهای سیاه آنها در افغانستان رویت شد. اما حالا به نظر میرسد که اوضاع تا حد زیادی به نفع داعش تغییر کرده است.
جایگیری پس از حذف بوکوحرام
چند هفته پیش اتفاقی در نیجریه رخ داد که بسیاری از اندیشکدهها، سرویسهای اطلاعاتی و حتی تحلیلگران و پژوهشگران حوزه امنیت و تروریسم را به شدت متعجب و حتی نگران کرد. داستان از این قرار بود که رسانههای نیجریه اعلام کرده بودند که ابوبکر شیکاو، رهبر گروه تروریستی بوکوحرام که اتفاقاً در بیعت با داعش به سر میبُرد، کشته شده است.
کمی بعد خبرگزاریها اعلام کردند که او خودکشی کرده است اما اخبار تکمیلی و گزارشهای تحلیلی نشان داد که او توسط اعضای داعش در جنگلهای به شدت متراکم سامبیسا واقع در نیجریه محاصره و کشته شده است.
حالا با گذشت حدود یک ماه از آن واقعه مشخص شده که داعش در داخل بوکوحرام مخبرها و عناصری را داشته که طی سالهای گذشته به صورت لحظهای گزارش عملکرد و تصمیمات ابوبکر شیکاو را به کادر مرکزی داعش مخابره میکردند و در نتیجه تصمیم بر حذف او گرفتهاند.
اینکه چرا شیکاو حذف شد داستان مفصلی دارد اما به صورت مختصر باید گفت که داعش از عملکرد او در نیجریه و غرب آفریقا راضی نبود و حالا شاهد آن هستیم که این گروه تروریستی، با دقت تمام در حال جایگزینی خود به جای بوکوحرام است.
اگرچه چند روز پیش باکورا مودو، ملقب به صحابا اخیراً در ویدئویی ادعا کرده که رئیس جدید بوکوحرام است، اما پیشروی داعش در نیجریه و غرب آفریقا نشان میدهد که بخش عمدهای از عناصر محلی و همچنین کادر مرکزی بوکوحرام در حال پیوستن به داعش هستند. در همین راستا روز گذشته (دوشنبه) روزنامه دیلی اکسپرس در سرمقاله خود نوشت داعش تهدید کرده که در پی گسترش موفقیتآمیز کنترلش بر مناطقی که پیشتر در اختیار بوکوحرام بود، قدرتش را در این مناطق تحکیم میبخشد.
از سوی دیگر رافائلو پانتوچی، کارشناس ارشد مرکز بینالمللی تحقیقات تروریسم و خشونت سیاسی هم به دیلی اکسپرس گفته است وضعیت به جایی رسیده که داعش مسیر برخی از شهرهای بزرگ نیجریه را از جادهها و مسیرهای اطراف خود قطع کرده است و این میتواند نوعی حمله به شهرها را نمایان کند.
او در مصاحبه خود اعلام کردئه که ما احتمالاً مدل مشابه با اشغال موصل را شاهد خواهیم بود که اگرچه به گستردگی آن نخواهد بود، ولی نمی توان انتظار داشت که اتفاق خاصی رخ ندهد. در بخش دیگری از مصاحبه پانتوچی او با ارائه اسناد موجود میگوید که داعش به آرامی کمپینی به راه انداخته و به دنبال کنترل و به خدمت گرفتن اعضای بوکوحرام است که نشان میدهد ما به زودی با یک فاجعه روبرو خواهیم بود.
اگر از سخنان پانتوچی هم عبور کنیم و به موقعیت نیجریه دقت کنیم، به خوبی میتوانیم درک کنیم که عدم استقرار دولت مستحکم و همچنین تشدید فقر و بیکاری خصوصاً پس از پاندمی کرونا، محیطِ مناسبی برای اعلام حضور داعش در نیجریه و غرب آفریقا به وجود آورده است. وضعیتی که «تولد دوباره اهریمن» را به ما گوشزد میکند!
دیدگاه تان را بنویسید