آنچه دیدار اردوغان با مسئولان فتح و حماس و تمرکز بر پرونده فلسطین تداعی میکند
تکرار شعارهای داووس
فرشاد گلزاری
ورود و خروج بازیگران منطقهای و فرامنطقهای به پروندههای مختلف یک عرف معمول در روابط بینالملل و همچنین، رویدادهای مهم دنیا به شمار میآید که همچنان در جغرافیای جهان در حال رخ دادن است. دلیل اصلی این رویداد و اینکه یک یا چند کشور سعی میکنند در بزنگاههای حساس خود را وارد یک پرونده سیاسی یا نظامی کنند، به مسائلی از قبیل منافع اقتصادی، تعهد نسبت به حضور در یک اتحادیه یا پیمان جمعی و بینالمللی، اجبار در همکاری با شرکا، نفوذ ایدئولوژیک و امنیتی و بسیاری دیگر از مسائل خرد و ریز مربوط است و البته که این مساله ریشه در راهبردهای سیاسی و امنیتی دارد. مثالهای زیادی برای اثبات این ادعا وجود دارد. طالبان یکی از این موارد است که گرداننده آن یعنی «پاکستان» به دنبال آن است تا نفوذ خود را با بهرهگیری از آن در همسایه شمالی افزایش دهد و از سوی دیگر مانع تقویت حضور هند در کابل شود. در سوی دیگر، درگیری چین با هند در منطقه لَداخ را شاهد هستیم که باز هم ستون فقرات این منازعه را منافع محلی و مرزی تشکیل میدهد و تا به امروز هم این درگیری به قوت ادامه دارد. لیبی هم یکی دیگر از مناطقی است که تمام قدرتهای منطقهای و محلی در آنجا گرد هم آمدهاند تا بتوانند اوضاع را به نفع خود رقم بزنند. در آفریقا، عراق و حتی شرق آسیا هم وضعیت به همین گونه است و نمیتوان در این وادی، سوریه را از قلم انداخت. اگر در مورد سوریه کمی ریزتر شویم به راحتی میبینیم که یکی از برهمزنندگان توازن این مناقشة خونین، ترکیه است که اتفاقاً در لیبی هم حضور دارد. شاید سوریه و لیبی یکی از الگوهای مناسب برای این سخن ما باشد که تعدد منافع در یک پرونده، میتواند خطکشیها برای جداسازی دوست از دشمن را دقیقتر ترسیم کند. ترکیه دقیقاً مصداق بارز این سخن ماست؛ چراکه این کشور به رهبری رجب طیب اردوغان از حدود 4 سال پیش و حتی زمانی که او نخستوزیر آنکارا بود، تمرکز خود را بر ورود به پروندههای منطقهای و مناقشاتی معطوف کرد که به مذاق کشورهای عربی منطقه خصوصاً عربستان و امارات خوش نیامد. این در حالیست که قطر به دلیل داشتن تفکرهای اخوانی و همچنین حمایت از این جریان، تا حد زیادی به ترکیه نزدیک شد و حالا نه تنها در پرونده لیبی بلکه در تقابل با کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس با آنکارا عهد اخوت بسته است. درست است که ترکیه در پرونده سوریه به صورت یکجانبه وارد میدان شد و با برجسته کردن تهدید کُردی از شمال غرب سوریه تا شمال شرق عراق را زیر پنجة نظامیان خود قرار داده است، اما واقعیت این است که اردوغان حال به پرونده جدیدی نیاز دارد تا اذهان عمومی را از پرونده لیبی، سوریه و عراق دور کند و در فاز بعدی باز هم خود را «سلطانِ اسلامیِ منطقه» بنامد. همین چند ماه پیش بود که او بعد از 84 سال دستور داد تا مسجد ایاصوفیه را از موزه به عبادتگاه مسلمانان تبدیل کنند و دادگاه عالی ترکیه هم حکم آن را بدون کوچکترین توقفی، صادر کرد و در پی آن سیلی از انتقادها و حمایتها به سوی آنکارا سرازیر شد. در آن زمان همه تحلیلگران و کارشناسان صرفاً اردوغان را در مورد تغییر کاربری این مسجد ملامت کردند اما هیچکس توجه نکرد که او خود در صف اول و به عنوان پیشنماز ایستاده بود و در حال مخابره این پیام بود که باید اسلامگرایی در پایتخت توریسم منطقه یعنی «استانبول» مجدداً مرمت شود. همین اتفاق بود که امروز به ما میفهماند چرا پس از عادیسازی روابط امارات و اسرائیل، ترکیه تا به این حد واکنش نشان داد و باز هم سنگ فلسطین را به سینه میزند. اینکه چرا اردوغان تا به این حد در مورد پرونده فلسطین خود را به آب و آتش میزند، مولفههای زیادی دارد که جلوتر به آن اشاره میکنیم اما مساله اینجاست که دعوای امارات و ترکیه صرفاً در مورد فلسطین نیست؛ بلکه این منازعه حداقل به سه سال پیش بازمیگردد.
اینکه چرا اردوغان تا به این حد در مورد پرونده فلسطین خودش را به آب و آتش میزند، مولفههای زیادی دارد اما مساله اینجاست که دعوای امارات و ترکیه صرفاً در مورد فلسطین نیست؛ بلکه مبدأ آن، سیاستِ آمریکا برای به حاشیه راندن ترکیه در منطقه است
گرم شدن روابط ترکیه با نهادهای فلسطینی را باید نوعی از سهمخواهیِ نمادین با درونمایة برجسته کردن موقعیت آنکارا در کشورهای اسلامی دانست که صرفاً ما را به یاد شعارهای اردوغان در داووس میاندازد
حمله به امارات، همنشینی با اسرائیل در خفا!
دقیقاً 3 سال پیش و در ضیافت قصر یمامه عربستان سعودی، دونالد ترامپ و داماد او کوشنر در برابر ولیعهد عربستان سعودی و پدرش ملک سلمان، تاکتیکی به کار بستند که بر بسیاری از روابط کشورهای عربی تاثیر گذاشت. تاکتیک آنها، برجسته کردن نقش مصر و امارات به عنوان دو بازوی عربستان و آمریکا در منطقه، و در رده دوم قرار دادنِ اردن، مراکش و بحرین و بیاعتنایی به نقش ترکیه بود. از آن هنگام تاکنون اتحاد محکمی میان قاهره و ابوظبی رقم خورد ولی ترکیه به عنوان بازوی آمریکا در منطقه و عضو ناتو، به حاشیه رفت و همین مساله موجب شد تا آنکارا به سمت قطر، ایران و روسیه متمایل شود. در این میان هر پروندهای که یک سر آن مصر و امارات و حتی عربستان قرار داشته باشد، ترکیه و شخصِ اردوغان در مقابل آنها ایستادهاند. حالا که عادیسازی روابط میان امارات و اسرائیل به صورت علنی اعلام شده است، اردوغان فرصت را مغتنم شمارده و به دنبال میدانداری جدید در منطقه با تمرکز بر مساله فلسطین است. بر این اساس محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین در گفتوگوی تلفنی با اردوغان، او را در جریان مذاکرات میان حماس، فتح و سایر گروههای فلسطینی براساس توافقهای حاصل شده در نشست اخیر این گروهها و پافشاری همگان بر وحدت موضع با هدف تحقق آشتی و برگزاری انتخابات قرار داد. از سوی دیگر منیر الجاغوب، رئیس دفتر اطلاعرسانی کمیتة تنظیمات در جنبش فتح در توییتی اعلام کرد هیئتی از فتح شامل «جبریل الرجوب» و «روحی فتوح» برای دیدار با رئیس دفتر سیاسی حماس و معاونش و گفتوگو درباره پایان دودستگی و اجرای نتایج و توافقهای حاصل شده در نشست اخیر گروههای فلسطینی در بیروت و رامالله، وارد ترکیه شده است. این رفت و آمدها به خوبی نشان میدهد که ترکیه به دنبال آن است تا مجدداً در فضای کنونی دست به مانور سیاسی و تبلیغاتی بزند و نظر اسلامگرایان را به سمت خود جلب کند. اما مساله مهمتر این است که ترکیه و اسرائیل در پشت پرده با هم در ارتباط هستند! همه به یاد دارند که در کنفرانس داووس در سال 2009 اردوغان به شیمون پرز، رئیس وقت رژیم صهیونیستی تاخت و همه در کشورهای اسلامی و عربی بای او پایکوبی کردند اما همان هنگام میزان صادرات ترکیه به اسرائیل به گونه مداوم رو به افزایش بوده و در سال ۲۰۱۶ به حدود دو و نیم میلیارد یورو رسید. خرداد ماه امسال هم خبری منتشر شد که نشان داد یک هواپیمای «دریم لاینر» وابسته به شرکت هواپیمایی العال اسرائیل در فرودگاه استانبول به زمین نشسته و حدود 24 تن کمکهای بشردوستانه و تجهیزات را برای مقابله با کرونا به دولت آنکارا تحویل داده است. بر این اساس، گرم شدن روابط ترکیه با نهادهای فلسطینی را باید نوعی از سهمخواهیِ نمادین با درونمایة برجسته کردن موقعیت آنکارا در کشورهای اسلامی دانست که صرفاً ما را به یاد شعارهای اردوغان در داووس میاندازد.
دیدگاه تان را بنویسید