فرشاد گلزاری

 پس از سال‌ها دست به عصا راه رفتنِ امارات، بالاخره عصر روز پنجشنبه تمام پرده‌ها کنار رفت و روابط علنی ابوظبی با تل‌آویو آغاز شد. بدون تردید این موضوع همانگونه که نتانیاهو گفت، «یک روز یا لحظه تاریخی» برای تمام یهودیان عالم به حساب می‌آید؛ اما بدون تردید نتانیاهو و تیمش بیش از هر شخص یا گروهی در روی کرة زمین از این موضوع خرسند و شادمان هستند. بر اساس آنچه اخبار و داده‌های فعلی نشان می‌دهد، روابط دو طرف با یک پیش‌فرض شروع شده که آن هم توقف طرح الحاق کرانه باختری رود اردن به مناطق اشغالی است. در این راستا محمد بن زاید، ولیعهد ابوظبی و حاکم دوفاکتوی امارات در پیام توئیتری اعلام کرد که با بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل و دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا «گفت‌وگوی تلفنی» داشته و در این تماس‌ها سه طرف توافق کردند که اسرائیل الحاق سرزمین‌های فلسطینی به اراضی اشغالی را متوقف کند. شاید برای بسیاری از مخاطبان این سوال پیش بیاید که آیا تماس اخیر، اولین رویارویی غیرحضوری نتانیاهو و بن‌زاید بوده است یا خیر؟ پاسخ  این سوال تا حد ممکن توسط روزنامه اسرائیل الیوم پاسخ داده شده است. این روزنامه در گزارش روز گذشته (جمعه) خود نوشته است که بنیامین نتانیاهو، طی دو سال گذشته حداقل دو مرتبه به صورت محرمانه به امارات سفر کرده و هرکدام از این سفرهایش ساعت‌ها طول کشیده و رئیس امنیت داخلی اسرائیل هم همراه او بوده است.

این روزنامه در جای دیگر از گزارش خود نوشته است که توافق روز پنجشنبه میان امارات و اسرائیل، معادله تاریخی را تغییر خواهد داد؛ چراکه خاورمیانه جدید این بار به شکلی کاملاً متفاوت از آنچه تلاش داشتند به ما بفروشند، ظهور کرده است. نکته جالب دیگر اینکه یکی از تحلیلگران پس از اعلام این توافق، در شبکه 12 اسرائیل در مصاحبه‌ای تحلیلی صریحا اعلام کرد که «اسرائیل (این قدرت منطقه‌ای)، توافقنامه صلح را امضا کرد، بدون اینکه سر خَم کند و مناطقی را به عنوان امتیاز ببخشد!». این مدل از سخنان به خوبی نشان می‌دهد که تل‌آویو در حال طرح‌ریزی‌های بعد از توافق است. بر اساس منابع اسرائیلی، هفته جاری یک هیئت اسرائیلی به ریاست یوسی کوهن، رئیس سازمان اطلاعاتی اسرائیل (موساد) برای دیدار با مسئولان امارات، به ابوظبی می‌رود. شاید همه فکر می‌کردند که قرار است اولین دیدار، میان بن‌زاید و نتانیاهو اتفاق بیافتد، اما این درست نیست؛ چراکه نتانیاهو، ساعاتی بعد در توییتی نوشت که «با یوسی کوهن، رئیس موساد تماس گرفتم و از او به خاطر کمک به تقویت روابط با کشورهای شورای همکاری خلیج (فارس) در طول چند سال گذشته و به ویژه کمک به امضای توافق با امارات قدردانی کردم».

اگر قدردانی نتانیاهو از رئیس موساد را در کنار اولین سفر کوهن به امارات که قرار است به زودی انجام شود، قرار دهیم، به خوبی درمی‌یابیم که یوسی کوهن فقط رئیس موساد نیست، بلکه به عنوان وزیر خارجه اسرائیل هم در حال ایفای نقش است. این دو مولفه بسیار کوچک نشان می‌دهد که نوع نگاه تل‌آویو به این پرونده و به طور کلی عادی‌سازی روابط با اعراب، اساساً امنیتی است تا سیاسی.

اینکه ترامپ پس از این توافق با تاریخی خواندن آن اعلام می‌کند که رهبران اسرائیل و امارات برای آغاز روابط علنی و مستقیم توافق کرده‌اند و این توافق را مهمترین دستاورد 25 سال اخیر می‌خواند، به خوبی ما را به یاد سخنان کارتر در زمان امضای کمپ دیوید می‌اندازد

اسرائیل به دنبال آن است تا از محیط امارات (به خصوص دُبی)، منافع اقتصادی ایران در خاک امارات را مورد هدف قرار دهد و از سوی دیگر به دنبال آن است تا این کشور را با جهت‌دهی‌های تجاری و تکنولوژیک، به قطب اقتصادی دنیا تبدیل کند. نمونه بارز آن را باید رونمایی از نیروگاه اتمی امارات در سه هفته گذشته دانست که بدون تردید اگر چراغ سبر اسرائیل نبود، این نیروگاه اتمی در محیط حیات رژیم، افتتاح و راه‌اندازی نمی‌شد! از این جهت تل‌آویو تمام تمرکز خود را بر پیشبرد اهداف امنیتی و همچنین محکم کردن جای پای خود در منطقه (خصوصاً حاشیه خلیج فارس) معطوف می‌کند که یکی از آنها قبض و بست دادن این رابطه به کشورهایی مانند عربستان و بحرین است.

به‌هم‌ریختگیِ منطقه‌ای؛ پیامدهای یک رابطه!      

همگان به یاد دارند که مصر و اسرائیل در ۲۶ مارس ۱۹۷۹ معاهده صلح را امضا کردند. این توافق در مراسمی با حضور انور سادات، رئیس‌جمهور مصر و مناخیم بیگن، نخست‌وزیر وقت رژیم صهیونیستی و با نظارت جیمی کارتر، رئیس‌جمهور وقت آمریکا امضا شد. حالا هم همان تصویر مجدداً ترسیم شده است. اینکه ترامپ پس از این توافق با تاریخی خواندن آن اعلام می‌کند که رهبران اسرائیل و امارات برای آغاز روابط علنی و مستقیم توافق کرده‌اند و این توافق را مهمترین دستاورد 25 سال اخیر می‌خواند، به خوبی ما را به یاد سخنان کارتر در آن زمان می‌اندازد. ترامپ با واسطه‌گری در این پرونده، سعی داشت این پیام را به تل‌آویو مخابره کند که هیچ کدام از روسای جمهوری ایالات متحده به اندازه او به اسرائیل خدمت نکرده و همین موضوع بدون تردید بر انتخابات ریاست جمهوری 2020 آمریکا تاثیر خواهد گذاشت. اما در سوی دیگر میدان هم مخالفان زیادی با  صدای بلند این توافق را اشتباه و خیانت تاریخی به مسلمانان و اعراب قلمداد کردند. محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین در واکنش به این توافق خواهان نشست فوق‌العاده اتحادیه عرب و همچنین نشست فوری رهبران و گروه‌های فلسطینی برای بررسی پیامدهای این توافق شد.  وی همچنین این توافق را به مثابه به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت اسرائیل و خیانت به مسجدالاقصی دانست و دستور داد تا سفیر فلسطین در ابوظبی فراخوانده شود که نشان از قطع روابط دارد. فوزی برهوم، یکی از مسئولان حماس هم اعلام کرد که این توافق باعث تشویق اشغالگران برای ارتکاب جرایم بیشتر در حق ملت فلسطین خواهد شد. وزیر اطلاع‌رسانی دولت نجات ملی یمن هم بیانیه مشترک آمریکا، اسرائیل و امارات را قیام ملت‌های مسلمان دانست. از سوی دیگر صائب عریقات، دبیرکل کمیته اجرایی سازمان آزادی بخش فلسطین در تلویزیون رسمی فلسطین اعلام کرد، احمد ابوالغیط، دبیرکل اتحادیه عرب باید بیانیه‌ای در راستای محکومیت عادی‌سازی روابط امارات با اسرائیل صادر کند و اگر قادر به این کار نیست، باید استعفا دهد! ایران هم این توافق را محکوم کرد و دستگاه دیپلماسی تهران با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد که این اقدام یک حماقت راهبردی از سوی ابوظبی و تل‌آویو است که بدون تردید حاصل آن، تقویت محور مقاومت در منطقه خواهد بود. ترکیه هم موضع منفی اتخاذ کرد؛ به گونه‌ای که ابراهیم کالین، سخنگوی دفتر ریاست‌جمهوری ترکیه و همچنین یاسین اکتای، مشاور رجب طیب اردوغان هم این رابطه را خیانت بزرگ توصیف کرده‌اند؛ کما اینکه ترکیه در پشت پرده، روابط تجاری و سیاسی خود با اسرائیل را قطع نکرده است.

اسرائیل به دنبال آن است تا از محیط امارات (به خصوص دُبی)، منافع اقتصادی ایران در خاک امارات را مورد هدف قرار دهد و از سوی دیگر به دنبال آن است تا این کشور را با جهت‌دهی‌های تجاری و تکنولوژیک، به قطب اقتصادی دنیا تبدیل کند

این مخالفت‌ها در حالی انجام می‌شود که ارشدترین مقامات مانند صدراعظم، نخست‌وزیر و رئیس‌جمهوری کشورهایی مانند بحرین، اردن، مصر، فرانسه، بریتانیا، آلمان و یونان به همراه مقامات و سناتورهای آمریکایی، عادی‌سازی روابط دو طرف را تبریک گفتند. کمیسیون اروپا هم از عادی‌سازی روابط بین اسرائیل و امارات استقبال و اعلام کرد، این اقدام به نفع هر دو کشور است و ثبات خاورمیانه را تحکیم خواهد کرد. در این میان اما هیچکس نمی‌پرسد که پیامدهای آن چه خواهد بود؟ بدون شک معادلات در منطقه تغییر خواهد کرد و در این میان ممکن است موجی از ترورها و بحران‌های موضعی و منطقه‌ای به وجود بیاید که بدون تردید خاورمیانة فعلی، توانِ تحملِ آن را ندارد.