گزارش «توسعه ایرانی» از جدیدترین پروژه آمریکا علیه ونزوئلا
دیپلماسی سایبری!
فرشاد گلزاری
بههم ریختگی در ونزوئلا برخلاف تمام تفاسیر و تحلیلها، در حال تبدیل شدن به یک جدال نرم اما خطرناک است. از زمانی که بحران در کاراکاس برای کنار زدن نیکلاس مادورو وارد فاز اجرایی شد، بسیاری بر این عقیده بودند که ایالات متحده به رهبری ترامپ به دنبال آن است تا بتواند یک کودتای نظامی را در ونزوئلا رقم بزند. در آن موقع قرار بر این شد تا نظامیان ایالات متحده در کشورهای پیرامون یا خارجِ نزدیکِ ونزوئلا مستقر شوند که همین موضوع باعث شد تا مادورو دست به یک راستیآزماییِ داخلی بزند؛ به گونهای که او نه تنها با تمام فرماندهان نظامی خود در پشت درهای بسته جلسه گذاشت، بلکه چندی بعد در یک مانور تبلیغاتی و رسانهای از نیروهای مسلح کشورش سان دید. همین موضوع بود که به خوبی نشان داد مادورو از جابجایی نظامیان آمریکا به شدت نگران است، اما واقعیت این بود که ایالات متحده به هیچ وجه قصد انجام عملیات نظامی علیه کاراکاس را نداشت. آمریکا و در رأس آن دونالد ترامپ به دلیل دیدگاههای محافظهکارانة حاکم بر ساختار سیاسی، اقتصادی و نظامی؛ ونزوئلا و شخصِ مادورو را دشمنِ منافع خود در آمریکای جنوبی میدانند اما فراموش نکنید که ترامپ عملاً به دنبال ضربه زدن به صورت مستقیم نیست؛ مگر آنکه به این جمعبندی برسد ضربه زدن برای او منافعی دارد یا حداقل میتواند نام آمریکا و خودش را برای روزها بر سر زبانها بیندازد. نمونه بارز این موضوع را میتوان عملیات ترور ابوبکر البغدادی یا استقرار نظامیان آمریکا در اطراف چاههای نفت سوریه دانست. همین دو نمونه باعث شد تا در وهله نخست نام آمریکا برای چندین روز در صدر اخبار دنیا قرار بگیرد و در مرتبه دوم، منافع سیاسی، اقتصادی یا نظامی آمریکا را تامین کند. در مورد اول (ترور البغدادی) ترامپ سعی کرد تا خود را با اوباما در زمان ترور اسامه بنلادن همسان کند تا در نهایت از طریق این موضوع به افکار عمومی داخل یا خارج آمریکا بفهماند که دولت او نه تنها کمتر از اوباما نیست، بلکه کاربردیتر از دموکراتها اوضاع را جلو میبرد. در مورد دوم (استقرار نظامیان آمریکا در اطراف چاههای نفت سوریه)، دولت ترامپ به هیچ مانور تبلیغاتی و حتی رسانهای بسنده نکرد، بلکه سعی کرد تا در این مسیر نهایت پنهانکاری را به کار بگیرد. همانگونه که ترامپ اعلام کرده بود، هدف آمریکا از گسیل کردن نیروهایش در سوریه طی سالهای اخیر آن بود که درنهایت بتواند گلوگاه انرژی دولت بشار اسد را در دست بگیرد و به حد توان آن را بفشارد که حتی یه قطره نفت سوریه توسط دمشق فروخته نشود تا در نهایت این روند باعث ایجاد یک بههمریختگی داخلی در این کشور شود که درونمایهاش را مشکلات اقتصادی و کسری بودجه شکل داده است. همین روند در مورد ونزوئلا و البته ایران هم اعمال شد که بدون تردید آثار مخربی به دنبال داشته است، اما مساله اینجاست که ایالات متحده در کاراکاس به گونهای متفاوتتر عمل کرده است. بدون شک انتصاب خوان گوایدو (رئیس پارلمان ونزوئلا) به عنوان تنها گزینة جایگزینِ مادورو توسط آمریکا و حمایت بی قید و شرط و البته عجیب و غریبِ واشنگتن از او، موضوعی است که دقیقاً گفتههای پیشین را تایید میکند و بدون تردید یکی از سناریوهای آمریکا به حساب میآید، ولی اصل مطلب این است که ایالات متحده به دنبال آن بود تا گوایدو را به یک تابوی سیاسی تبدیل کند تا بتواند پروژههای جدیدتر و البته خطرناکتر را کلید بزند. پروژههایی که نه تنها برای اجرایی شدنش ماهها وقت و هزینه از سوی دولت ترامپ و آژانس اطلاعات مرکزی (سیا) صرف شده، بلکه تخریب آن به مراتب میتواند عمیقتر، شدیدتر و خطرناکتر از یک کارزار نظامیِ دوجانبه باشد.
اقدام جیمز استوری در زمینه سوء استفاده از «دیپلماسی سایبری» در ونزوئلا را باید یک اقدام برنامهریزی شده دانست اما مساله اینجاست که او در حال شست و شوی مغزی مردم علیه مادورو است و همین مساله میتواند لشگر گرسنهها، بیکارها و فقرای ونزوئلا را به سوی او سوق دهد
تزریق بحران از طریق فضای سایبر!
پروژه جدید آمریکا در ونزوئلا بدون تردید با تمام طرحهای دیگرِ واشنگتن تفاوت دارد. از زمان تعطیلی سفارت آمریکا در کاراکاس در مارس ۲۰۱۹، تحرکات دیپلماتهای آمریکایی در کلمبیا برای نفوذ در میان جامعه ونزوئلایی و بیان اظهارات مداخلهجویانه شدت پیدا کرده است و همین موضوع باعث شده تا سرویس اطلاعاتی و همچنین منابع مخبران اطلاعاتی - نظامی ونزوئلا در کلمبیا و حتی برزیل فعال شوند که جمعبندی آنها به طرز عجیبی مهم است. بر اساس اسناد منتشر شده، جیمز استوری (دیپلمات ارشد آمریکا در ونزوئلا) عصر هر پنجشنبه از دفترش در سفارت آمریکا در بوگوتا یا سکونتگاهش در پایتخت کلمبیا از طریق فیسبوک ارتباط آنلاین برقرار میکند. او که مسلط به زبان اسپانیایی است، به سوالات ونزوئلاییها و برخی از شهروندان آمریکایی که هنوز در این کشور سکونت دارند، پاسخ داده و تازهترین فتنه و آشوب مرتبط با ونزوئلا و ایالات متحده را کلید زده است. او در گفتوگوهای مجازیاش درباره مسائل بسیاری (از خرید بنزین ونزوئلا از ایران و مرگ جورج فلوید به دست پلیس آمریکا گرفته تا اتهاماتی مبنی بر اینکه نیکولاس مادورو قانون اساسی ونزوئلا را تضعیف کرده) صحبت میکند. به عنوان مثال او در اظهارات اخیرش علیه مقامهای عالیرتبه ونزوئلا و خانوادههای آنها اعلام کرد که این یک دموکراسی حقیقی نیست؛ همه آنها به شما خیانت میکنند!
ترامپ به دلیل دیدگاههای محافظاکارانة حاکم بر ساختار سیاسی، اقتصادی و نظامی، ونزوئلا و مادورو را دشمنِ منافع خود در آمریکای جنوبی میداند اما فراموش نکنید که ترامپ عملاً به دنبال ضربه زدن به صورت مستقیم نیست
برخی از مقامات امنیتی ونزوئلا و سیاستمداران این کشور اعلام کردند از آنجایی که جیمز استوری از ابزارهای سنتی نظیر بازدید از بیمارستانها و مدارس، گفتوگو با خبرنگاران محلی و برگزاری میهمانیها محروم شده است، از «دیپلماسی سایبری» برای نفوذ و انتقال پیامهای جنجالیاش سوءاستفاده میکند. او علاوه بر این گفتوگوهای آنلاین، رهبری تیمی از دیپلماتها در یک سفارتخانة مجازی را برعهده دارد که برای پیشبرد اهداف ایالات متحده علیه کاراکاس از کلمبیا، در همسایگی ونزوئلا اقدام میکنند. در این میان ویلیام براونفیلد، دیپلمات پیشین آمریکا در ونزوئلا (در دوران هوگو چاوز) استفاده از این چت ویدیویی را راهکار بسیار هوشمندانه برای ارتباط میان ونزوئلا و کلمبیا میداند و معتقد است که این راهبرد میتواند باعث حل اختلاف میان منتقدان آمریکا در ونزوئلا شود. براونفیلد در گفت وگو با دیلیمیل اعلام کرده اگر یک کاری باشد که رژیم نیکولاس مادورو برای انجام آن تلاش داشته باشد، آن قطع هرگونه ارتباط مستقیم با پایگاه او از جانب دولت آمریکا یا هر شخصی است که با او مخالف باشد؛ جیمز استوری همچنین میتواند پیام خود را به دیگر دیپلماتهای خارجی که هنوز داخل ونزوئلا هستند و نسبت به گفتههایشان بسیار احتیاط به خرج میدهند، مخابره کند. او مطالبی را میگوید که آنها نمیتوانند این مسائل را به نوعی دیگر مهندسی کنند و در سخنان خود به کار ببرند. بدون شک این اقدام جیمز استوری در قبال وضعیت فعلی ونزوئلا را باید یک اقدام برنامهریزی شده دانست اما مساله اینجاست که او در حال شست و شوی مغزی مردم علیه مادورو است و همین مساله میتواند لشگر گرسنهها، بیکارها و فقرای ونزوئلا را به سوی او سوق دهد. حتی اگر تعداد بسیار کمی از شهروندان ونزوئلا از این طریق به سوی او جذب شوند، باز هم او یک چالش امنیتی بر پایة گسلهای اجتماعی - سیاسی را پایه گذاشته است که ویدئوهای آن به راحتی میتواند ظرف چند ثانیه فضای رسانهای ونزوئلا را پُر کند و از سوی دیگر هزینههای گزافی برای مادورو داشته باشد؛ چراکه اگر این راهبرد به سرانجام برسد، میتواند همانند مصر، یک انقلاب را رقم بزند. انقلابی که از فیسبوک شروع شد!
دیدگاه تان را بنویسید