گزارش «توسعه ایرانی» از واگرایی اتحادیه اروپا در مقابله با کرونا
تک روی به جای مدیریت همگن
فرشاد گلزاری
زمانی که کرونا با نام علمی کروناویروس و مشخصة Covid-19 بر سر زبانها افتاد، بسیاری از پزشکان فقط علائم عمومی و تاثیرات این ویروس را مطرح و در مورد آن بارها و بارها پیامها و متون آموزشی منتشر کردند. پس از آنکه این ویروس از چین شروع به لشگرکشی کرد و علاوه بر کشورمان، حاشیهخلیج فارس، اروپا و سپس آمریکا و کانادا را درنوردید؛ شاهد بودیم که بروشورهای آموزشی به ویدئوهای پیشگیری و راههای مقابله با این ویروس تبدیل شد. همه فکر میکردند که زیاد طول نخواهد کشید و همه چیز به زودی تمام میشود اما این دقیقاً همان نقطه سقوط یعنی «خوشبینی» بود که گریبان همه را گرفته است و رها نمیکند. زمانی که دنیا دید ایالات متحده به عنوان بزرگترین اقتصاد دنیا و به عنوان یک کشور تکنولوژیک که زبانزد عام و خاص است با یک وضعیت فجیع روبرو شد، همه چیز تغییر کرد. کشوری که بزرگترین و مجهزترین ارتش دنیا را دارد و تکنولوژیاش به حدی پیشرفت کرده که بزرگترین منظومه فنیِ جاسوسی (اعم از ماهوارهها و شنودهای لحظهای و...) را در دنیا راهبری میکند و حتی نمیگذارد نفس کشیدن مورچه در زیر خاک از نظرش پنهان بماند، حالا به جایی رسیده که قرار است اجساد قربانیان کرونا را به جای قبرستان در پارکهای نیویورک (محل کار و سکونت پیشین ترامپ و ایالتی که او در آن رشد کرده و بزرگ شده است) دفن کند!
هیچکس نمیداند این همان آخرالزمان یا نبرد آرماگدون است یا اینکه به قول بسیاری از تحلیلگران داخلی و خارجی جنگ جهانی سوم است؛ اما کرونا هرچه که باشد به خوبی نشان داد که بشریت با آن همه گُندهگوییهایش و با آن همه هیبت و غرورش از پس یک ویروس که ابعاد آن کمتر از یک میکرون است برنمیآید و مانند آب خوردن یک به یک را راهی قبرستان میکند. همین موضوع در اروپا هم رخ داد و البته اتفاقهای غیرخوشایند زیادی در این جغرافیا روی داده است. اولین کشوری که به کرونا ویروس آلوده شد و تا چند روز در سرخط خبرها قرار داشت، ایتالیا بود؛ کشوری که بحران اقتصادی اروپا را تجربه کرده و البته هنوز هم درگیر آسیبهای آن دوران است و در بسیاری از شهرهای جنوبی خود مشکلات زیادی را تجربه میکند. وضعیت وخیمِ ایتالیا تا جایی بالا گرفت که همه معتقدند این کشور حتی اگر کرونا از بین برود، باز هم مشکلات زیستمحیطی خود را خواهد داشت و پس از آن هم بحران اقتصادی چنان ضربهای به این کشور وارد خواهد کرد که منجر به اعتراضهای گسترده میشود.
در این میان اتحادیه اروپا باز هم لب به حمایت از ایتالیا در این شرایط گشود و روز گذشته (سهشنبه) اخباری مبنی بر اینکه تیمی از پزشکان و کادر درمانی و پرستاری از کشورهای رومانی و نروژ برای کمک به کادر پزشکی ایتالیا در نبرد با کرونا عازم این کشور شدند، منتشر شده است. صفحه توییتر اتحادیه اروپا با اعلام این مطلب از هماهنگی و تامین مالی این ماموریت از سوی مکانیسم حمایتهای مدنی این اتحادیه خبر داد؛ کشوری که تعداد جانباختگان کرونا در آن در روز دوشنبه ۶۳۶ نفر گزارش شده است.
کرونا عملاً مانند یک آوار بر سر همه جهان فرود آمد و بخش اعظم و مهمی از این جهان (خصوصاً بخشهای صنعت، تکنولوژی و کشاورزی آن) در اروپا قرار دارد اما تمامِ این اروپا توسط آلمان و فرانسه مدیریت میشود که خود درگیر کرونا هستند
واگرایی حاصل از چیست؟
اگر به معنی کرونا توجه کنیم شاید بتوان مدلی دیگر اوضاع اروپا را تحلیل کرد. کرونا اساساً یک کلمه لاتین به حساب میآید که به معنی «تاج» ترجمه میشود. برخی دیگر آن را «هاله» ترجمه کردهاند اما به هر ترتیب شکل ظاهری آن شاید به تاج بیشتر شبیه باشد. از اینرو به نظرم باید کرونا را «طاعونِ تاجدار» بنامیم. ویروسی که همانند طاعون مهمان یک به یکِ کشورهای دنیا شده و از سوی دیگر خاصیت و ترکیبش چنان سخت است که نه تنها جیبِ مبتلایان و تمام مردم را برای ملزومات بهداشتی خالی کرده، بلکه به حدی بر تجارت و اقتصاد بینالملل تاثیرگذار بوده که روز گذشته (سهشنبه) وزرای اقتصاد منطقه یورو در نشستی به گفتگو درباره واکنش مشترک برای کمک به کشورهای عضو در زمینه تاثیرات اقتصادی کروناویروس پرداختند. همین موضوع به خوبی نشان میدهد که کشورهای عضو اتحادیه اروپایی به شدت در مقطع کنونی و با وجود عدم چیره شدن بر کرونا، از پیامدهای اقتصادی پس از آن نگران هستند. این نگرانی تا جایی ادامه پیدا کرده که پدرو سانچز، نخستوزیر اسپانیا اخیراً خواستار بودجه جدید اتحادیه اروپا به شکل طرح مارشال شده بود تا به ریکاوری اروپا از این بحران ویروسی کمک کند. برای آگاهی مخاطبان باید بگویم که طرح مارشال یک برنامه کمکرسان بود که از سوی آمریکا در سال ۱۹۴۸ میلادی به منظور کمک به کشورهای اروپای غربی به منظور ریکاوری پس از جنگ دوم جهانی مطرح شد. سانچز در ادامه اظهاراتش گفته است که در یک بازه متوسط، اروپا به یک مکانیسم جدید برای بدهی متقابل نیاز دارد و اگر این ویروس در مرزها متوقف نشود، مکانیسمهای مالی هم نمیتوانند آن را متوقف کنند. این در حالیست که همین دیروز (سهشنبه) بلغارستان مرزهای خود برای ورود خارجیها را مسدود کرد. وزارت بهداشت این کشور طی بیانیهای اعلام کرد ورود تمام افراد از کشورهای ایتالیا، اسپانیا، فرانسه، انگلیس، آلمان، هلند، سوئیس، اتریش، بلژیک، ایسلند، لیختن اشتاین و لوکزامبورگ به بلغارستان ممنوع است. این مسائل شاید به نوعی یک تمهید امنیتی و بهداشتی به نظر برسد اما واقعیت این است که هیچکدام از کشورهای اروپایی حاضر به قربانی شدن برای دیگری نیستند. به اعتقاد نگارنده، کرونا به مفهوم «کشور جهان اول» و «کشور جهان سوم» پایان داد و هر جایی را که نگاه میکنید به این نتیجه میرسید که همه چیز غرق در یک تعلیقِ بسیار عجیب و غریب شده است. حتی کرونا ذاتِ و خوی وحشی آدمها را خیلی رُک و راست به تصویر کشیده است. حتی دموکراسی اروپایی را همردیف با الفاظ ناپسندی قرار داده که نمیتوان از آنها نام برد! به عنوان مثال پیتر استانو، سخنگوی کمیسیون اروپا در سخنرانی مطبوعاتی خود اخیراً اعلام کرده که اتحادیه اروپا هیچ مشکلی با تداوم تحریمهای اعمال شده علیه روسیه در شرایط شیوع ویروس کرونا نمیبیند و این تحریمها توانایی روسیه برای مقابله با شیوع ویروس کرونا را تحتتاثیر قرار نداده است!
از هماکنون باید منتظر خیزش مجدد و البته جدید ملیگراها و راستهای افراطی باشیم؛ چراکه برخی از آنها علت شیوع این ویروس را در کشورشان ورود مهاجران میدانند
درست است که این اظهارات در نمای اول بسیار قبیح و زجرآور است، اما به خوبی نشان میدهد که تمام کشورها بر اساس سیاست وضع تحریم به دنبال آن هستند تا با برجسته کردن آن بتوانند اعتبار جهانی را برای خود بخرند یا حداقل مظلومیت سیاسی خود را به نوعی مهندسی کنند که بتوانند از آن آبِ گلآلوده یک منافع حداقلی برای خود کسب کنند. فارغ از این تفسیرها باید بگویم که اروپا و اتحادیهای که قرار بود عنوان «اتحادیة واحد اروپا» را حمل کند، تا حد زیادی از این مفهوم فاصله گرفته است.
کرونا عملاً مانند یک آوار بر سر همه جهان فرود آمد و بخش اعظم و مهمی از این جهان (خصوصاً صنعت، تکنولوژی و کشاورزی آن) در اروپا قرار دارد اما تمامِ این اروپا توسط آلمان و فرانسه مدیریت میشود. این به معنای آن است که کشورهای زیادی وجود دارند که فقط اسمشان در اتحادیه اروپا است و هیچ نفعی از آن نمیبرند. لذا از هماکنون باید منتظر خیزش مجدد و البته جدید ملیگراها و راستهای افراطی باشیم؛ چراکه برخی از آنها علت شیوع این ویروس را در کشورشان ورود مهاجران میدانند.
دیدگاه تان را بنویسید