درباره یک عادت تکراری در فوتبال ایران
شیفتگان دادگاه!
آریا رهنورد
یکی از دو رتبه پایین جدول در پایان فصل گذشته لیگ برتر، به «سپیدرود رشت» اختصاص داشت. تیمی که با وجود حمایت مردمی، با انبوهی از مشکلات مالی، فنی و مدیریتی دست و پنجه نرم میکرد و هرگز نتوانست در طول فصل، به آرامش برسد. قرمزهای رشت حالا باید خودشان را برای فصل جدید لیگ یک آماده کنند اما به جای تمرکز روی چالش تازه، درگیر احتمال بازگشت به لیگ برتر هستند. شکایت از باشگاه نفت مسجدسلیمان، آنها را امیدوار کرده و شاید این درست همان روحیهای باشد که منجر به سقوط این باشگاه شده است.
ماجرای بازگشت سپیدرود سقوط کرده به لیگ برتر در همین تابستان، از نامه ارسال شده توسط یکی از نمایندگان رشت در مجلس شورای اسلامی به فدراسیون فوتبال آغاز شده است. بر اساس ادعای این نماینده، هیات موسس نفت مسجدسلیمان فعالیتهای باشگاه جنوبی را غیرقانونی دانستهاند و اعلام کردهاند هیچ برنامهای برای تیمداری در لیگ برتر ندارند. فارغ از اینکه این ادعا چقدر صحت دارد، باید از این نماینده سوال کرد که چرا در همه ماههای دشوار سپیدرود در لیگ برتر نمایان نشده است؟ چرا وقتی باشگاه با دو مالک و دو سرمربی مختلف تمرین میکرد و سوژه خاص و عام شده بود، خبری از نمایندههای مجلس نبود؟ به نظر میرسد نزدیک شدن به انتخابات، تکاپوی ویژهای در نمایندگان شهرهای مختلف مجلس به وجود آورده که با دستاویزی به نام فوتبال، اسمشان را مطرح کنند و برای خودشان آبرو و اعتبار بخرند. این نماینده محترم اما بهتر است همچنان خودش را مشغول جشن گرفتن برای صفحه «اینستاگرامش» و یا اعتراض به حقوق «ناچیز» نمایندگی کند و همانند گذشته به فوتبال نزدیک نشود. چراکه این بازی در نهایت بیشتر از همه، به ضرر سپیدرود تمام خواهد شد. تیم محبوب فوتبال رشت، راههای زیادی برای ماندگار شدن در لیگ برتر داشت. این تیم بارها میتوانست در طول فصل خودش را از خطر سقوط نجات بدهد اما هر بار از یک سهلانگاری به آغوش سهلانگاری دیگری رفت و هرگز نتوانست خودش را از این باتلاق بیرون بکشد. اگر این تیم تنها و تنها برای چند ثانیه بیشتر برتریاش در زمین نفت مسجدسلیمان را حفظ کرده بود، امروز مجبور نمیشد برای حضور در فصل جدید لیگ برتر به فدراسیون فوتبال و کمیته انضباطی مراجعه کند.
این اولین بار نیست که یک تیم ایرانی برای فرار از عواقب یک شکست بزرگ، سراغ «قانون» میرود و از قانون، چیزی را طلب میکند که در عمل وجود ندارد. سالها قبل پرسپولیسیها بعد از تقدیم کردن قهرمانی جام حذفی به سپاهان، پرونده عماد رضا را باز کردند اما این موضوع هرگز چیزی را تغییر نداد. درست همانطور که اعتراض ایران به دوپینگ علا عبدالزهرا پس از شکست مقابل تیم ملی عراق در جام ملتهای 2015، تیم ملی را به جام برنگرداند. اعتراض پرسپولیسیها به سربازهای فولاد در پایان لیگ سیزدهم هم نتیجهبخش نبود، همانطور که اعتراض استقلالیها به ماجرای سوپرجام، سرنوشت را به سود آنها عوض نکرد. جالب است که در همین فوتبال که تیمهایش به متوسل شدن به آرای انضباطی خو گرفتهاند، این ماجرا گریبان خود تیمهای ایرانی را میگیرد. چند سال قبل بود که سپاهان به خاطر بازی دادن به رحمان احمدی محروم در یک مسابقه آسیایی، سه بر صفر بازنده اعلام شد. این در حالی بود که آنها توانسته بودند السد قطر را شکست بدهند. در پایان همان فصل، السد روی سکوی اول لیگ قهرمانان رفت. تیم ملی امید ایران با هدایت علیمنصور نیز درگیر یک معضل باورنکردنی شد. با وجود پیروزی ایران مقابل عراق در اولین مرحله مقدماتی المپیک، استفاده از کمال کامیابینیای دو اخطاره، این تیم را با شکست سه بر صفر مواجه کرد. سالها قبل نیز استقلالیها باور داشتند که ارسال دیرهنگام مدارک بازیکنانشان به کنفدراسیون فوتبال آسیا نهایتا شامل «جریمه» میشود اما این اتفاق، حذف تاریخی این باشگاه از تورنمنت را رقم زد. در واقع داستانهایی از این دست هرگز به سود فوتبال ایران نبودهاند و همیشه به ضرر این فوتبال اتفاق افتادهاند. مرور تاریخ نشان میدهد که بازگشت سپیدرود به لیگ برتر غیرممکن است و نفت مسجدسلیمان هرگز چنین چیزی را نمیپذیرد. حتی اگر قرار به کنارهگیری نفت از لیگ باشد، کدام قانون سپیدرود را واجد شرایط بازگشت به لیگ پس از سقوط میداند؟ با این حال اگر همه این موارد را نادیده بگیریم و باور کنیم که قانون حق بازگشت را به سپیدرود میدهد، سوال بزرگ این خواهد بود که آیا باشگاه سپیدرود اصلا آمادگی لازم را برای حضور در سطح اول فوتبال دارد؟ این باشگاه در وضعیت فعلی اگر به لیگ برتر برگردد نیز به سرعت طعم سقوط را میچشد. مطرح شدن چنین بحثهایی قطعا به ضرر تیم رشتی خواهد بود. چراکه این تیم باید خودش را به سختی برای رقابتهای لیگ یک آماده کند. اگر همه ذهن بازیکنها معطوف حضور احتمالی در لیگ برتر باشد، شاید این تیم نتواند با تمام تواناییهایش در لیگ یک شرکت کند. بهترین اتفاق برای سپیدرود، این است که نمایندههای مجلس نام این تیم را فراموش کنند. همان کاری که پیش از این نیز به خوبی از عهدهاش برمیآمدند.
دیدگاه تان را بنویسید