نگاهی به نیمه پر لیوان استقلال و استراماچونی
گاسپرینی باش!
آریا طاری
سرانجام پس از کش و قوسهای فراوان، قرارداد آندرهآ استراماچونی با استقلال امضا شد. در روزهای گذشته شایعههایی در مورد عدم توافق طرفین این قرارداد به گوش میرسید اما در نهایت مرد ایتالیایی رسما هدایت استقلال را بر عهده گرفت. آندرهآ به زودی به تهران سفر خواهد کرد تا آبیها را تمرین بدهد. حالا دیگر همه هواداران فوتبال در ایران، با رزومه این مربی و شکستهای مداوم او کاملا آشنا هستند اما به جای توجه صرف به نیمه خالی لیوان در مورد استراماچونی، میتوان نکات امیدوارکننده پیوستن او به باشگاه استقلال را نیز مورد توجه قرار داد.
پروژه استراماچونی در باشگاه اینتر، به شدت جذاب به نظر میرسید اما در نهایت به شکست منجر شد. او از اینتر و سپس اودینزه برکنار شد و نتوانست جای پایش را در این دو باشگاه محکم کند. البته که نتایج آندرهآ قابل دفاع نبودند اما نباید یک موضوع کلیدی را نیز فراموش کرد. در فوتبال ایتالیا اساسا فرصت چندانی برای عرض اندام مربیان وجود ندارد و باشگاهها با اولین نتایج دلسردکننده، گزینه اخراج سرمربی را مدنظر قرار میدهند. سینیشا میهایلوویچ در همین فصل سرمربی بلونیا شد و این تیم را از منطقه سقوط، به میانههای جدول رساند. اگر بلونیا از سابقه اخراج میهایلوویچ از میلان وحشت داشت و این مربی را انتخاب نمیکرد، شاید امروز طعم سقوط را چشیده بود. در همین فصل میلانیها، جنارو گتوسو را با وجود رسیدن به نتایج نسبتا مطلوب، تنها به خاطر یک امتیاز فاصله با منطقه صعود به لیگ قهرمانان اروپا برکنار کردند. اینترمیلان نیز در زمینه اخراج مربی، در سری آ زبانزد خاص و عام است. این تیم در فاصله سالهای 2010 تا 2012 پنج مربی مختلف داشت که یکی از آنها آندرهآ استراماچونی بود. آیا نفرات دیگری که در آن مقطع زمانی روی نیمکت نراتزوری نشستند و به سرعت برکنار شدند، بعدها مربیان ناموفقی در دنیای فوتبال بودند؟ «رافا بنیتز» در ناپولی نتایج خوبی گرفت، سرمربی رئال مادرید شد و نیوکاسل را به لیگ برتر رساند، «کلودیو رانیهری» چند سال پس از اخراج از باشگاه اینتر، لسترسیتی را به غیرمنتظرهترین قهرمان تاریخ لیگ برتر تبدیل کرد. «جان پیرو گاسپرینی» نیز در همین فصل خالق تیم رویایی و شگفتانگیز آتلانتا بوده است. تیمی که در پایان لیگ، بالاتر از اینتر و میلان ایستاد و برای اولین بار در تمام تاریخش، به لیگ قهرمانان اروپا راه پیدا کرد. تجربه ناموفق کاری در سری آ، برای نادیده گرفتن استعدادهای یک مربی کافی نیست. البته که استراماچونی خارج از ایتالیا نیز نتایج خوبی را به دست نیاورده اما او هنوز هم یک مربی تمامشده نیست. اگر استرا دیگر برای ایتالیاییها جذابیتی نداشت، آنها با این سطح از هیجان خبر انتقالش به فوتبال ایران را پوشش نمیدادند.
درست مثل مارک ویلموتس که پس از چند اخراج متوالی به فوتبال ایران ملحق شده، استراماچونی نیز دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد. شاید برای یک مربی پرتجربه مثل شفر، اولویتهای زیادی برای هدایت یک باشگاه وجود داشته باشد و «نتیجه» تنها موضوع کلیدی محسوب نشود اما بدون تردید برای مرد ایتالیایی، نتیجه مهمترین اولویت خواهد بود. او پیش از نجات استقلال، برای نجات کارنامه خودش میجنگد و دست به هر کاری میزند تا پس از مدتی بدون تیم ماندن، دوباره در جایگاه یک سرمربی احیا شود. آندرهآ در 43 سالگی، یکی از جوانترین مربیان خارجی تاریخ فوتبال ایران به شمار میرود. مردی که عادت دارد انگیزه و روحیه زیادی به بازیکنانش بدهد و فضای رختکن را شاداب نگه دارد. جنب و جوش همیشگی این مربی در کنار زمین، میتواند نیروی محرک استقلال برای رسیدن به موفقیتهای بزرگ باشد. کار کردن با فوتبالیستهای جوان، یکی از نقاط قوت جدی او به شمار میرود. چراکه استراماچونی پیش از سرمربیگری در رده بزرگسالان، چندین سال در رده پایه مشغول مربیگری بوده است. او به فوتبال هجومی وسیستم 3-3-4 علاقه زیادی دارد. البته استرا به عنوان یک مربی انعطافپذیر، در آخرین روزهای حضور روی نیمکت اینتر سیستم سه دفاعه را برای تیمش در نظر گرفته بود. سرمربی ایتالیایی، یک دربیباز قهار هم هست. او در دوران هدایت اینتر، سه بار با میلان روبهرو شد و هرگز مقابل این حریف شکست نخورد. دو پیروزی و یک تساوی، حاصل کار او در آن سه مسابقه بوده است. اسطورههای ایتالیایی، همیشه در فوتبال ایران از محبوبیت خاصی برخوردار بودهاند و حالا وقت محک خوردن یک مربی ایتالیایی، در لیگ برتر فوتبال ایران است.
در مورد دستمزد سرمربی جدید استقلال، روایتهای مختلفی وجود دارد. با هر روایتی اما، این یک «قمار» تازه از سوی مدیران باشگاه به شمار میرود. اگر استراماچونی شکست بخورد و از شرایط ایدهآل دور باشد، بعید نیست تا آخرین روز قراردادش با استقلال به تیم دیگری نیز محلق شود. در واقع باشگاه در صورت برکناری این مربی، باید همه مبلغ دستمزد او را تا آخرین روز پرداخت کند و در میان انبوه بدهیهای استقلال، این یک کابوس تازه خواهد بود. با این وجود، حالا زمان «خوشبینی» در مورد عملکرد این مربی است. استراماچونی و استقلال، سالهای خوبی را پشت سر نگذاشتهاند و حالا در یک پیچ تاریخی، به هم رسیدهاند تا شاید در کنار هم، بحران طولانی را پشت سر بگذارند.
دیدگاه تان را بنویسید