نگاهی به سیاستهای حیرتانگیز فدراسیون فوتبال در مورد «دلار»
ممنوع میکنیم، عمل نمیکنیم!
آریا رهنورد
نوسان بازار ارز از همان روزهای اول، تاثیر خاص خودش را روی فوتبال ایران گذاشته و باشگاهها را با شکل تازهای از دشواریهای مدیریتی روبهرو کرده است. امضای قراردادهای دلاری با «خارجیها» در این ماهها کمی محدودتر از گذشته شده و حال تیمها ترجیح میدهند قبل از جذب نفرات خارجی، حساسیت بیشتری از خودشان نشان بدهند و با هر بازیکنی قرارداد امضا نکنند. با وجود همه مشکلات، اصرار فدراسیون برای ریشهکن کردن اردوها و قراردادهای خارجی، کاملا غیرحرفهای به نظر میرسد. به ویژه در شرایطی که اساسا خود فدراسیون، به چنین دستورالعملهایی عمل نمیکند!
فدراسیون فوتبال شائبههای مربوط به ممنوعیت خرید بازیکن و جذب مربی خارجی در لیگ برتر را «تکذیب» کرده و آن را «توصیه»ای برای باشگاهها دانسته است. با این حال به نظر میرسد ماجرای مربوط به لغو اردوهای خارجی، حقیقت دارد و باشگاهها نمیتوانند در تابستان طبق عادت همیشگی بیرون از ایران اردو بزنند. تعیین تکلیف فدراسیون برای باشگاهها، رفتاری شبیه دخالت مستقیم در امور باشگاهداری به نظر میرسد. رفتاری که نسبتی با حرفهایگری ندارد و بدون شک در هیچ نقطه دیگری از دنیا به نمایش گذاشته نمیشود. تعیین محل اردوی پیش فصل، تنها به عهده مدیران تیمهای مختلف است و فدراسیون طبیعتا نباید وارد جزئیات مدیریت یک باشگاه شود. بهانه «گرانی دلار» و کمارزش شدن پول ملی نیز در این ماجرا چندان متقاعدکننده به نظر نمیرسد. هر باشگاه به سهم خودش منابعی در اختیار دارد که تصمیم میگیرد آن را چطور هزینه کند. شاید یک باشگاه ترجیح بدهد پول کمتری برای خرید بازیکن هزینه کند و در عوض، اردوی بهتری را برای تابستان در نظر بگیرد. برخلاف آنچه فدراسیون فوتبال تصور میکند، قرار دادن همه تیمها در شرایط «یکسان» الزاما به معنای برقرار کردن «عدالت» نیست و اتفاقا میتواند به معنای نادیده گرفتن عدالت نیز باشد. چرا تیمی که شرایط مالی بهتری دارد باید با همه تیمهای دیگر روی یک ترازو قرار بگیرد؟ چرا باشگاههایی مثل تراکتورسازی و پدیده که «خصوصی» شدهاند باید از تصمیمهای دولتی تبعیت کنند؟ آیا این ماجرا به تنهایی، افراد علاقهمند به خرید باشگاههای مختلف و خصوصیسازی در فوتبال را نمیترساند؟ اگر قرار باشد همه باشگاهها از یک «منبع» دستور بگیرند، آیا رقابت در فوتبال معنایش را از دست نمیدهد؟ در بسیاری از کشورها باشگاهها صاحب «اتحادیه»ای هستند که در چنین شرایطی از حق و حقوقشان دفاع میکند اما در ایران، چنین اتحادیهای وجود ندارد و صدای باشگاهها نیز به جایی نمیرسد.
قبل از صحبت درباره قوانین «خلقالساعه»، فدراسیون فوتبال باید توضیح بدهد که خودش تا چه اندازه حاضر به اجرای این قوانین خواهد بود. اگر وضعیت مالی فوتبال تا این اندازه اسفبار است، چرا فدراسیون تصمیم به تعطیل کردن فوتبال نمیگیرد؟ چرا جذب مربی خارجی برای باشگاهها اشکال دارد اما فدراسیون میتواند با قرارداد سنگین یک و نیم میلیون یورو در سال، با یک مربی «خارجی» قرارداد امضا کند؟ چرا فدراسیون در چنین شرایطی باید به سراغ یک سرمربی و چند دستیار خارجی برود؟ آیا قوانین تنها مختص باشگاهها هستند و شرایط ارزی کشور تنها باید گریبان تیمهای باشگاهی را بگیرد؟ فدراسیون برای پیشگام شدن در عمل به قوانینی که خودش وضع کرده، در درجه اول باید یک مربی ایرانی برای تیم ملی جذب کند، سپس همه اردوها را در داخل کشور برگزار کند و تا حد امکان تنها برای بازیها و جامهای مختلف، مجوز خروج تیم ملی را بدهد. علاوه بر این، تیم ملی باید لباس تولید داخل داشته باشد و از برندهای خارجی استفاده نکند. این همان فدراسیونی است که حتی پاداش پیروزیهای ملیپوشان در دوران کیروش را به بازیکنان ایرانی به «دلار» پرداخت کرده و حالا ناگهان نگران وضعیت بازار ارز شده است. تا زمانی که خود فدراسیون در صف عمل کنندگان به این توصیهها قرار نگیرد، نباید انتظار داشته باشد باشگاهها نیز با میل و علاقه به چنین توصیههایی عمل کنند.
توصیههای تازه فدراسیون، میتواند سرنوشت چند باشگاه را کاملا عوض کند. همین حالا استقلال در تب و تاب مذاکره با چند مربی خارجی قرار دارد و ممکن است در نهایت مجبور به جذب یک مربی ایرانی شود. به صورت همزمان پرسپولیسیها میتوانند به کار با برانکو ادامه بدهند اما زمانی که قرارداد مرد کروات به پایان رسید، شاید موانعی بر سر همکاری دوباره پروفسور با باشگاه به وجود بیاید. نکته نگرانکننده این است که ظاهرا اهمیت فوتبال باشگاهی به طور کلی در فدراسیون نادیده گرفته شده و تنها «فوتبال ملی» مهم تلقی میشود. در واقع حضور نمایندگان ایران با تمام قدرت در لیگ قهرمانان آسیا ظاهرا برای فدراسیون مهم نیست و آنها به جز تیم ملی، به چیز دیگری فکر نمیکنند. این در حالی است که در هر فصل، هواداران فوتبال با باشگاههایشان زندگی میکنند و انتظار دارند این باشگاهها از همه ظرفیتها برای رسیدن به موفقیت برخوردار باشند. موضوعی که تا حدودی در فدراسیون فوتبال نادیده گرفته شده تا آینده فوتبال باشگاهی در ایران با یک خطر بزرگ روبهرو شود.
دیدگاه تان را بنویسید