از فرهاد تا حقیقی؛ داستان یک توهم رنگی
رنگ ما، اسلحه ما!
آریا طاری
فوتبال ایران در روزهای گذشته با حواشی متعددی روبهرو شده است. حاشیههایی که در مواردی حتی از متن فوتبال نیز اهمیت بیشتری پیدا کردهاند. انتشار چند فیلم در شبکههای اجتماعی و البته دست به دست شدن چند تصویر از یک درگیری در مجموعه انقلاب، حرف و حدیثهای زیادی را در اطراف فوتبال به وجود آورده است. درباره این ماجراهای عجیب، یک حقیقت حالا بیشتر از همیشه واضح به نظر میرسد. این که مردم همیشه قرار نیست در حصار «رنگها» بمانند و همه چپز را به قرمز بودن یا آبی بودن آدمهای مختلف گره بزنند.
هنوز زمان زیادی از بازگشت فرهاد مجیدی به استقلال با سمتی جدید سپری نشده است. فرهاد که زمانی یکی از مهمترین ستارههای باشگاه بود، چند سال بعد از آویختن استوکها حالا به عنوان مربی به استقلال برگشته و روی نیمکت در کنار وینفرد شفر دیده میشود. شماره هفت سابق آبیها در این مدت بیشتر از هر کار دیگری، سرگرم فعالیت در فضای مجازی بوده و مدام تصاویری از اردوهای استقلال در شهرهای مختلف منتشر کرده است. اگر فرهاد قصد دارد در آینده به یک سرمربی موفق تبدیل شود، باید از همین حالا وابستگیاش را به اینترنت کم و کمتر کند. چراکه هیچکدام از مربیان بزرگ دنیای فوتبال، درگیر چنین فضاهایی نیستند و آنچه در موردشان قضاوت میکند، نتایجشان است و نه تعداد لایک و کامنت. فرهاد حتی در زمان جریمه شدن به دست پلیس راهنمایی و رانندگی، دوربینش را کنار نمیگذارد و از فیلم گرفتن فاصله نمیگیرد. او به دلیل سرعت غیرمجاز در یکی از اتوبانهای تهران با برخورد پلیس روبهرو شده اما به جای ارائه مدارک و انجام تستهای مورد نظر، تنها سعی در استفاده از جایگاهش برای دور زدن قانون دارد. آنچه برای مجیدی اتفاق افتاده، ابدا ماجرای افتخارآمیزی نیست اما او این فیلم را به تصور همراهی هوادارانش در اینستاگرام منتشر کرده است. طبیعتا فرهاد مجیدی انتظار داشته پس از انتشار این ویدئوی 30 ثانیهای، انتقادها از عملکرد پلیس به اوج برسد و مردم پشت او بایستند اما این موضوع عملا به ضرر مربی استقلال تمام شده است. البته که رفتار او هنوز مدافعانی دارد اما کامنتهای اینستاگرامی نشان میدهند که این مدافعان کاملا در اقلیت هستند. این ستاره با واکنش غالبا منفی هوادارانش روبهرو شده و بلافاصله با انتشار پست متفاوتی، ادبیاتش را در مورد پلیس تغییر داده است. در این یک مورد، قرار نیست «رنگ» فرهاد مهمتر از رفتار او تلقی شود. چراکه انتظار میرود هیچکس برابر قانون «برابرتر» از دیگران نباشد.
چند روز قبل از ماجرای عجیب فرهاد و مامور راهنمایی و رانندگی، خبری از درگیری علیرضا حقیقی و معاون باشگاه استقلال در زمین چمن مجموعه انقلاب نیز منتشر شد. خطیر پس از درگیری با حقیقی به بیمارستان رفت و مورد عمل جراحی قرار گرفت. گلر سابق تیم ملی نیز پس از شکایت معاون باشگاه استقلال، با قید وثیقه آزاد شد تا دادگاه به جزئیات این دعوا ورود کند. حقیقی که زمانی مرد شماره یک دروازه تیم ملی بوده، حالا در توجیه رفتار عجیبش از «پرسپولیس» نام میبرد و این باشگاه را «خط قرمز» خودش توصیف میکند. این حرکت علیرضا، به جز پنهان شدن پشت نام یک تیم بزرگ و پرهوادار، معنای دیگری ندارد. او هم درست مثل فرهاد، ویدئویی اینستاگرامی از خودش منتشر کرده تا به منتقدانش ریشخند بزند اما درصد زیادی از هواداران پرسپولیس، هرگز با رفتار او موافق نیستند و این برخورد را به هیچ قیمتی نمیپسندند. علیرضا روزگاری برای پرسپولیس به میدان رفته اما قرار نیست به خاطر این دوره کوتاه، از اجرای قانون «مصون» بماند و هر کاری که دلش خواست انجام بدهد. درست مثل گادوین منشا که نباید موضوع درگیریاش در اطراف استادیوم غدیر، به مسائل رنگی پیوند بخورد. البته که یک هوادار فوتبال، منشا را آزار داده اما یک فوتبالیست حرفهای همواره با انبوهی از دوربینها روبهرو میشود و نباید اجازه خلق چنین صحنههای ناخوشایندی را به خودش بدهد. فوتبالیستها نباید فراموش کنند که الگوی بسیاری از نوجوانها هستند و هر رفتار بدشان چقدر روی این بچهها تاثیر منفی میگذارد.
در اروپا اگر بهترین فوتبالیستها هم بدون ارائه مدرک رانندگی کنند و از سرعت مجاز رد شوند، با جدیترین برخوردها مواجه خواهند شد. در همین یک سال گذشته، گواهینامه رانندگی بسیاری از ستارههای دنیای فوتبال باطل شده و آنها مجبورند با راننده در جلسههای تمرینی تیمشان حضور پیدا کنند. فدراسیون فوتبال قصد ندارد به ماجرای منشا ورود کند اما درگیری فوتبالیستها با هواداران در فضای بیرونی ورزشگاهها، بارها موجب زندانی شدن این بازیکنها شده است. همانطور که قانون از ماجرایی شبیه آنچه میان حقیقی و خطیر اتفاق افتاده نیز به سادگی رد نمیشود. اگر در ایران به این نتیجه رسیدهایم که باید نوع دیگری از قانون را مقابل سلبریتیها اجرا کنیم، باید به حال جامعه و قانون افسوس بخوریم. با این حال میتوانیم مطمئن باشیم که مردم در هر شرایطی موافق اجرای دقیق و صریح قانون هستند و دوست ندارند شاهد این باشند که یک چهره سرشناس، خون پررنگتری به خودش تزریق میکند!
دیدگاه تان را بنویسید