دعوایی بر سر هیچ؛ لختی پادشاه!
انگار هواداران ورزش در ایران، چیزی را در حسین کنعانی دیدهاند که قبلا برای فوتبالیها به چشم آمده بود. محمدحسین با فخر فروختن برای خودروی 100 میلیاردی، ظاهرا ژستی غرورآمیز گرفته اما تازه همه متوجه لختی پادشاه شدهاند و ظاهرا فقط خود او از این ماجرا خبر نداشته است! به هر حال این اظهارنظر کاملا غیرضروری، خشم زیادی علیه بازیکن تیم ملی ایجاد کرده است. در راس اعتراضکنندگان به این ماجرا نیز پسران تیم ملی کشتی قرار دارند. حسن یزدانی ترجیح داده در این مورد سکوت کند اما امیرمحمد یزدانی، واکنشهای تند و تیزی به این برخورد تبعیضآمیز بین فوتبال و سایر رشتهها نشان داده است. حالا که این درگیریها به اوج خودش رسیده، بد نیست این ماجرا را از زاویهای دقیقتر مورد بررسی قرار بدهیم.
قبل از هر چیز، باید به یک واقعیت محض توجه کرد. اینکه در همه نقاط دنیا، فوتبالیستها درآمد بیشتری از سایر رشتهها دارند و شاید حتی جوایز بزرگتری هم دریافت کنند. چراکه اساسا توجه بیشتری متوجه ورزش فوتبال است. همین حالا در کشوری مثل آمریکا هم کشتیگیرها درآمدی مثل فوتبالیستها یا بسکتبالیستها ندارند. پس نمیتوان انتظار داشت که نگاهی کاملا «برابر» بین فوتبالیستها و دیگران شکل بگیرد. بدون پذیرفتن این اصل کلی، به هیچ وجه نمیتوان به نتیجهای دقیق و کامل در این موضوع رسید.
موضوع بعدی، نحوه پرداخت پاداش بازیکنان تیم ملی فوتبال است. هیچکس نمیگوید که بازیکنان نباید پاداش دریافت کنند اما اهدای حواله واردات خودروی لوکس به آنها، نه در شأن تیم ملی است و نه با قانون سازگار به نظر میرسد. بر اساس قانون وارد کردن خودروهای لوکس مدل 2017 به بالا به کشور ممنوع است. چرا یک بازیکن تیم ملی باید پاداشی دریافت کند که نفس آن، علیه قانون خواهد بود؟ چرا یک فوتبالیست باید به «دلال خودرو» تبدیل شود و ماشینش را در ایران گرانتر بفروشد؟ جالب اینکه همین بازیکنان علیرغم برخورداری از چنین رانتهایی، بعدا طوری برای دو یا سه میلیارد آپشن بیشتر در قرارداد زمین و زمان را به هم میریزند که انگار در تامین مایحتاج روزمره با مشکل روبهرو شدهاند!
پس به طور کلی، همه جای دنیا تبعیض بین فوتبالیستها و دیگران وجود دارد اما فاصلهها نباید به این اندازه زیاد باشد. در ورزش ایران این فاصله به شکل افراطی رشد کرده است. برای مثال میتوان به «تیمی» حساب شدن مدال ورزشکاران زنی اشاره کرد که در رشتههای دو نفره بازیهای آسیایی مدال به دست آوردهاند. طبیعتا ورزشی که تنها دو نفر در آن شرکت دارند، قابل قیاس با رشتهای مثل والیبال نیست اما به هر حال انجام دادن چنین کارهایی است که در نهایت، ورزشکارها را برای ترک کشور ترغیب میکند. اگر دولت کمی بیشتر مراقب ستارههای دنیای ورزش نباشد، باز هم بسیاری از نابغهها را به راحتی از دست خواهد داد. شکل پاداشها هم میتواند منطقیتر شود و احساس تبعیض را در بین ورزشکارها از میان ببرد. کمتر از یک سال به المپیک باقی مانده و چنین جوی در ورزش ایران، به همه رشتهها لطمه وارد خواهد کرد.
دیدگاه تان را بنویسید