چرا سرمربی تیم ملی، به یک بحث تکراری پایان نمیدهد؟
کیروش و کشف کلمبیا!
در جام ملتهای آسیا بیشتر از نام همه رقبای تیم ملی، نام کشور کلمبیا در اطراف این تیم شنیده میشود. زمزمههای زیادی مبنی بر توافق نهایی سرمربی ایران با فدراسیون فوتبال کلمبیا برای ملحق شدن به این تیم پس از جام ملتهای آسیا وجود دارد. کیروش میتواند به راحتترین شکل ممکن، حرف و حدیثها در مورد انتخاب تیم بعدیاش را به آینده موکول کند و یا حداقل سوالی را در این مورد جواب ندهد. کارلوس اما قصد انجام چنین کارهایی را ندارد و با اشتیاق از هر سوالی که او را به نیمکت کلمبیا مرتبط بداند، استقبال میکند.
آریا رهنورد
برای یک دوره زمانی طولانی، کارلوس کیروش سمبل بزرگ حرفهایگری در فوتبال ایران بود. تصور میشد مرد پرتغالی در هیچ شرایطی از دایره رفتارهای حرفهای خارج نمیشود.
بازیکنانی که این دایره را ترک میکردند، به سرعت ناچار به ترک تیم ملی بودند و مدیرانی که نسبتی با حرفهای بودن نداشتند، از سوی کیروش به هواداران فوتبال در ایران معرفی میشدند. مقایسه کیروش امروز با آنچه در گذشته از این مربی به یاد داریم کمی دشوار و حتی باورنکردنی به نظر میرسد. او که زمانی اجازه نمیداد هیچ اتفاق کوچکی تمرکز تیمش را به هم بریزد، حالا با تکیه تکراری به ماجرای پیوستن به کلمبیا، ذهن فوتبالیستهای تیم ملی را در معرض ناآرامی قرار میدهد.
به شوخی گفته میشود که حتی پرندههای اطراف اردوی تیم ملی در این سالها، «حرفهای» شدهاند و آرامش تیم کارلوس را به هم نمیزنند اما حالا منبع ایجاد حاشیههای جدید برای فوتبال ایران، شخص کارلوس کیروش است. مدام درباره کلمبیا از این مربی سوال میشود و او با رد نکردن احتمال ملحق شدن به این تیم، بخشی از تمرکز شاگردانش را به ورطه نابودی میکشاند.
گروهی از طرفداران کارلوس کیروش، باور دارند که پشت هر رفتار او یک تصمیم منطقی نهفته است. آنها همه بداخلاقیها و مصاحبههای تند آقای سرمربی را، تلاشی برای تهییج تیم و تحریک بازیکنان برای رسیدن به موفقیتهای بزرگ میدانند. حتی خود آنها هم اما نمیدانند که سرمربی تیم ملی چه توضیحی برای ماجرای تکراری و حیرتآور «کلمبیا» دارد و چطور ممکن است که این موضوع در نهایت به سود تیم او باشد؟
خبرنگاری که درباره احتمال اضافه شدن کیروش به نیمکت کلمبیا از او سوال میکند و جام ملتها و پرسشهای مربوط به این رقابت را به طور کامل نادیده میگیرد، یک رفتار «غیرحرفهای» انجام داده است. کیروش به سادگی میتواند همه چیز را رد کند و با تکذیب صحبتهای این خبرنگار، برای خودش و تیمش آرامش بخرد. آرامش اما ظاهرا قرار نیست هرگز در سبد خرید این مربی جایی داشته باشد.
تیم ملی با این مربی به حساسترین روزهای ممکن رسیده است و طبیعتا بیشتر از همیشه به تمرکز نیاز دارد اما بخشی از ذهن کارلوس، همچنان معطوف آینده شغلی پس از جام ملتها شده است
او خودش را ملزم به پاسخ دادن به یک سوال حاشیهساز میداند و آنقدر جوابگو ظاهر میشود که انگار این پرسشها از قبل با خودش هماهنگ شده و حتی به درخواست خود این مربی اتفاق افتاده باشند.
کارلوس به گفته خودش بعد از جام ملتها دیگر قراردادی با فوتبال ایران ندارد و به سادگی میتواند تیم بعدی را برای خودش انتخاب کند و آزادانه برای مربیگری به کشور دیگری برود. شواهد اما این طور نشان میدهند که او چندان هم مایل به ترک فوتبال ایران نیست.
اصرار دائمی به بیمیلی وزارت ورزش برای تمدید طولانی قرارداد در صحبتهای کیروش، نشان میدهد او هنوز قصد دارد به کمک فشار گذاشتن روی نهادهای مختلف، شرایط کاملی را برای تیمش مهیا کند.
دیگر برخلاف گذشته، جمعیت زیادی برای بقای کیروش به صفحات مجازی رییسجمهور و وزرا مراجعه نمیکنند. با این وجود شاید یک قهرمانی در جام ملتها، بتواند محبوبیت از دست رفته کیروش را به این مربی
برگرداند.
حتی اگر در آخرین قرارداد کارلوس کیروش بندی برای آزادی مذاکره با تیمهای دیگر همزمان با کار در تیم ملی وجود داشته باشد، باز هم انجام چنین کاری از سوی این مربی، «اخلاقی» به نظر نمیرسد.
او از فدراسیون فوتبال ایران حقوق میگیرد تا با تمام تمرکز در خدمت تیم باشد و همه توانش را برای موفقیت ایران به کار ببندد. تیم ملی با این مربی به حساسترین روزهای ممکن رسیده است و طبیعتا بیشتر از همیشه به تمرکز نیاز دارد اما بخشی از ذهن کارلوس، همچنان معطوف آینده شغلی پس از جام ملتها شده است.
بدون تردید اگر بازیکنی در اردوی کیروش با باشگاههای مختلف برای امضای قرارداد مذاکره میکرد، آقای مربی چنین چیزی را برنمیتابید و عذر مهره تیمش را میخواست اما حالا خود او در رفتاری که شاید حتی برای بازیکنان نیز هضمنشدنی باشد، با کلمبیا مذاکرههایی انجام داده و مدام این مذاکرهها را برای خبرنگاران کشورهای مختلف رسانهای میکند. اگر قهرمانی جام ملتها به خاطر همین موضوع از دست برود، کیروش مرتکب یک اشتباه نابخشودنی شده است. حتی اگر تنها یک روز به پایان قرارداد او با فدراسیون باقی مانده باشد، این مربی وظیفه دارد با همه نیروی ذهنی و جسمی برای ایران کار کند. او اما ترجیح میدهد در زمین حاشیه و جنجال توپ بزند. مردی که همواره از همه توقع حرفهایگری داشته، حالا به غیرحرفهایترین رفتارهای ممکن تکیه میزند.
دیدگاه تان را بنویسید