آریا طاری

کسی که اولین بار تصمیم گرفت اسم امید را روی تیم ملی زیر 23 سال ایران بگذارد، بزرگ‌ترین ظلم را در حق فوتبال کشور کرد! چراکه این تیم برای چند دهه، مظهر ناامیدی مطلق در فوتبال ایران بوده است. این بار امیدها حتی در همان مقدماتی جام ملت‌ها شکست خوردند و نتوانستند خودشان را در جمع 16 تیم برتر رقابت‌ها قرار بدهند. یعنی مالزی و تاجیکستان هم به آن مرحله رسیدند اما فوتبال ایران با این همه ستاره، زور انجام دادن چنین کاری را نداشت!

این یک تصادف نیست: اینکه نیم قرن است نتوانسته‌ایم به المپیک راه پیدا کنیم، به هیچ وجه تصادفی به نظر نمی‌رسد. مجموعه‌ای از تصمیم‌ها و انتخاب‌های بد و البته ناهماهنگی همیشگی بین فدراسیون فوتبال و کمیته المپیک، کار دست امیدها داده است. ما در این فوتبال، نسل‌های درخشانی داشتیم که همگی در جام جهانی درخشیدند یا در فوتبال اروپا نامی برای خودشان دست و پا کردند اما همین نسل هم در رده امید، حضور ناامیدکننده‌ای داشته و هرگز راهش به طرف المپیک هموار نشده است.

زمان از دست رفته: تمدید نکردن قرارداد مهدوی‌کیا یکی از اولین اقدامات مهدی تاج در بازگشت به فدراسیون فوتبال در شهریورماه سال گذشته بود. چقدر همه رسانه‌ها گفتند و نوشتند که سرمربی امیدها باید زودتر معرفی شود اما فدراسیون دست روی دست گذاشت و همین اواخر، بالاخره سرمربی جدید را معرفی کرد. فدراسیون به راحت‌ترین شکل ممکن، زمان را به باد داد و این تیم اصلا فرصت لازم برای هماهنگی را به دست نیاورد.

شانس آوردیم که دیر حذف شدیم!: تیم ملی امید ممکن بود حتی با فاجعه بزرگ‌تری هم روبه‌رو شود. اگر در همان بازی اول، ناظر ای.اف.سی درباره استفاده از دو بازیکن دو اخطاره به تیم ملی هشدار نمی‌داد، ایران سه بر صفر بازنده اعلام می‌شد و خیلی زودتر از این‌ها به خانه برمی‌گشت! یعنی همین امیدوار ماندن تا روز آخر دور گروهی نیز با خوش شانسی محض برای فوتبال ایران رقم خورد. چراکه سرمربی و سرپرست، اصلا توجهی به اتفاقات تیم نداشتند و انگار حواس‌شان جای دیگری بود. 

انتخابی که درست نبود: گزینه‌هایی مثل افشین قطبی برای هدایت تیم ملی امید ایران مطرح شده بودند و فدراسیون حتی به توافق نهایی با نویدکیا دست پیدا کرد اما نفوذ سرمربی تیم ملی، این وضعیت را تغییر داد و عنایتی به عنوان سرمربی تیم روی نیمکت نشست. کسی که در لیگ برتر، سرمربی تیم‌هایی مثل سیاه‌جامگان یا هوادار بوده و هرگز در یک باشگاه بزرگ کار نکرده است. عنایتی انتخابی در قواره‌های تیم نبود. او نه به لحاظ فنی کمکی به این تیم کرد و نه کنترلی روی بازیکنانش داشت. رضا در کنار زمین، بیشتر یک تماشاگر بود و در نهایت هم یک شکست دردناک را به کارنامه‌اش اضافه کرد.

از چه می‌ترسیدیم؟: نمایش تیم ملی امید ایران روبه‌روی ازبکستان، به معنی واقعی کلمه افتضاح بود. تیم ملی در این بازی هیچ حرفی برای گفتن نداشت و با ترس بسیار زیادی فوتبال بازی کرد. اینکه یک نسل از ستاره‌های فوتبال ایران که چند نفرشان لژیونر هستند و بقیه بازیکن فیکس باشگاه‌شان به شمار می‌روند این‌چنین ترسو بازی می‌کنند، برای آینده فوتبال ایران نگران‌کننده خواهد بود. 

شب بخیر آقای سرپرست: تیم ملی ایران درنهایت به خاطر دریافت اخطارهای بیشتر نسبت به مالزی، از رقابت‌ها حذف شد. آیا این توضیح از قبل به ملی‌پوش‌ها داده شده بود که ممکن است سرنوشت صعود در گرو اخطارها باشد؟ قطعا نه! چراکه حتی سرپرست تیم هم در اعتراض به داور از کنار زمین اخطار گرفت. یعنی کسی که خودش باید مانع اخطار گرفتن بازیکن‌ها می‌شد، مشغول دریافت کارت زرد از داور بود.