این پادشاه «تاج» ندارد!

 آریا طاری

نیمار داسیلوا جونیور؛ این اسم اولین بار پای تصاویر خیره‌کننده و حیرت‌انگیزی از یک پسر جوان در برزیل به چشم‌مان خورد. پسربچه‌ای با مدل موی عجیب و غریب که زمین و زمان را دریبل می‌زد و چنان حرکاتی انجام می‌داد که تماشاگران عاشق جوگوبونیتو از روی سکوها، سجده‌اش می‌کردند. او حالا در 31 سالگی، به باشگاه الهلال عربستان پیوسته است. او دستاوردهای بزرگی در دنیای فوتبال داشته اما هنوز به بزرگ‌ترین آرزوهایش دست پیدا نکرده و شاید هیچ‌وقت هم موفق به انجام این کار نشود.

مادرید؛ نه ساحل و نه نیمار!

ماجرای جدایی نیمار از سانتوس، یکی از جنجالی‌ترین داستان‌های دنیای فوتبال بود. شاید تمام اروپا، چنین بازیکنی را می‌خواستند اما خودش تصمیم گرفته بود به بارسلونا برود. او در جام باشگاه‌های جهان، پپ گواردیولا و بازیکنانش را از نزدیک دید و حتی از پپ خواست که برای جذبش اقدام کند. هرچند که این آخرین فصل گواردیولا در باشگاه به شمار می‌رفت. پپ از بارسا رفت اما باشگاه برای خرید نیمار خیز برداشت. مادریدی‌ها هم بخشی از معادله بودند اما موفق نشدند اوضاع را تغییر بدهند. آن روزها هواداران بارسا با یک بنر بزرگ کنایه‌آمیز به ورزشگاه می‌رفتند:«مادرید نه ساحل دارد و نه نیمار، ما هر دو رو داریم!» این قرارداد البته بعدها ماجراهای جنجالی دیگری هم داشت و حتی موجب به زندان رفتن رییس سابق بارسا یعنی ساندرو راسل شد. چراکه ظاهرا او بخشی از پرداخت‌ها به نیمار و خانواده‌اش را از حساب‌های باشگاه پنهان کرده بود.

ام.اس.ان؛ مثلث لذت

هیچ‌کس انتظار نداشت نیمار همان حرکات تکنیکی خاصی که در لیگ برزیل به اجرا می‌گذارد را در اسپانیا نیز تکرار کند. با این حال شروع نیمار در بارسا، شروع خوبی بود و او نشان داد که می‌خواهد در مسیر تبدیل شدن به یک بازیکن بسیار بزرگ قدم بگذارد. وقتی سوارز به این جمع اضافه شد، بارسا تیمی مهارنشدنی به نظر می‌رسید. رابطه بسیار خوبی که بین این سه نفر برقرار شده بود و دوستی بسیار نزدیک آنها در تیم، تاثیرش را در زمین مسابقه هم نشان می‌داد. آنها در عصر خودشان، بهترین بودند و در کنار هم، لیگ قهرمانان اروپا را با شایستگی محض بردند. یک سال بعد ماجرای ریمونتادا و شکست وحشتناک پاریس در نیوکمپ، باز هم با هنرنمایی این سه نفر اتفاق افتاد. جالب اینکه نیمار آخرین ضلع این مثلث بود که هنوز در اروپا بازی می‌کرد. حالا دیگر او هم از این قاره کوچ کرده است.

خودت را نبخش جونیور

بزرگ‌ترین اشتباه نیمار چه بود؟ بی‌تردید ترک باشگاه بارسلونا. البته که شاید امروز چنین ماجرایی از بیرون ساده به نظر برسد اما آن روزها نیمار طور دیگری فکر می‌کرد. او می‌خواست میراث خودش را در فوتبال به جا بگذارد و پاریس تنها باشگاهی به شمار می‌رفت که حاضر شد بند فسخ 222 میلیون یورویی این بازیکن را بپردازد. بارسا بعد از آن انتقال و خرید نفراتی مثل کوتینیو و دمبله، دیگر هرگز روی خوش ندید. اوضاع برای خود نیمار هم مدام بد و بدتر شد. او در پاریس، تقریبا از فوتبال فاصله گرفت. حضور مستمر در مراسم‌های مد و فشن، مصدومیت‌های طولانی‌مدت که بدون استثنا هر سال اتفاق می‌افتادند، تفریح به جای تمرین و البته مسائل خاص زندگی شخصی، دست به دست هم دادند تا نیمار، دیگر بیشتر از یک فوتبالیست، به یک سلبریتی تبدیل شود. دیگر در زمین، هیچ خبری از شاهکارهای تکنیکی این فوتبالیست نبود. بازیکنی که با ترک بارسا، خودش را به دست خودش کشت. او باید در بارسا می‌ماند، وقتی مسی از این تیم جدا شد، پیراهن شماره 10 را تحویل می‌گرفت و عصر خودش را در بلوگرانا رقم می‌زد. آن جدایی اما بزرگ‌ترین ضربه را به نیمار زد.

زونیگای لعنتی!

نیمار در فوتبال، دو آرزوی بزرگ داشت. بردن توپ طلا و قهرمانی جام جهانی. او حالا در 31 سالگی به هیچ‌کدام از این دو آرزو دست پیدا نکرده است. نیمار و تیمش در جام جهانی 2014، قربانی خطای وحشتناک زونیگا شدند. خطایی که ممکن بود به زندگی ورزشی این ستاره پایان بدهد و حتی راه رفتن او را دچار مشکل کند. در جام جهانی روسیه هم اوضاع برای او و تیمش اصلا خوب پیش نرفت. نیمار امیدوار بود در قطر، قهرمانی را جشن بگیرد اما شکست غیرمنتظره روبه‌روی کرواسی، ماجرای تلخ دیگری را برایش رقم زد. او البته شاید هنوز یک شانس دیگر برای تبدیل شدن به قهرمان دنیا داشته باشد. شانسی که در 34 سالگی به سراغش خواهد آمد. البته اگر نیمار تا آن روز، همچنان در تیم ملی به میدان برود.

پول روی پول

نیمار همین حالا یکی از پردرآمدترین چهره‌های دنیای فوتبال است. با این حال او در عربستان هم درآمد وحشتناکی خواهد داشت. 138 میلیون یورو برای هر فصل و پاداش‌های جداگانه‌ای برای هر برد الهلال در لیگ عربستان، او را صاحب ثروت بیشتری خواهد کرد. با این وجود شاید طرفدارهای این ستاره انتظار نداشتند او در این سن و سال از اروپا جدا شود. این یک پایان تلخ برای یک ستاره بزرگ بود.