چرا فوتبالیستهای ایرانی همیشه طلبکارند؟
ورزشکاران، نامآوران، طلبکاران!
شنیدن صحبتهای تازه کمال کامیابینیا، برای هواداران پرسپولیس اصلا خوشایند نبود. تا قبل از این مصاحبه جدید، همه حق را به کمال میدادند و باشگاه را مقصر نحوه جدایی او میدانستند اما این مصاحبه در حقیقت ضربه بزرگی بود که یکی از مردان پرتجربه سابق پرسپولیس به خودش زد. گفتوگویی سراسر طلبکارانه که نشان میداد کمال به جنبههای «فنی» فوتبال اعتقاد زیادی ندارد و فقط به دنبال مقصر دانستن دیگران است. این گفتوگو دوباره ثابت کرد که ستارههای ایرانی از فقدان مشاوران خوب رنج میبرند و غالبا به طرف تصمیم اشتباه سوق داده میشوند.
آریا رهنورد
10 بازی ، دو دقیقه؛ یک آمار قابل توجه
شاید کمتر کسی به یاد دارد که آخرین تجربه حضور ثابت کمال کامیابینیا در ترکیب قرمزها در کدام مسابقه رقم خورده است. این ماجرا به دیدار فصل گذشته با سپاهان در استادیوم آزادی برمیگردد. وقتی کامیابینیا 90 دقیقه در ترکیب حضور داشت و تیمش در آن مسابقه متحمل یک شکست دردناک شد. درست بعد از آن بازی بود که یحیی روش بازی تیمش را تغییر داد و پرسپولیس را بدون کمال به زمین فرستاد. این هافبک در 10 بازی بعدی که به 10 پیروزی متوالی برای قرمزها ختم شدند، فقط دو بار به زمین رفت و هر بار فقط یک دقیقه در زمین حضور داشت. یعنی سهم کامیابینیا از 900 دقیقهای که سرخها را قهرمان لیگ کرد، فقط دو دقیقه بود! همین آمار به وضوح نشان میدهد که چرا یحیی برای فصل جدید قید این هافبک میانی پرتجربه را زده است. آن هم در فصلی که سهمیه بزرگسالان باشگاه تنها به 19 نفر رسیده و یحیی چارهای به جز کنار گذاشتن چند بازیکن نداشته است.
کمال در حالی مشغول اعتراض شده که همه این رفتار را به جداییاش از باشگاه ربط میدهند. اگر پرسپولیس جامهای فصل گذشته را از دست میداد، شاید این انتقادها نیز پذیرفته میشد اما یحیی با همین شرایط، تیمش را هم قهرمان لیگ و هم قهرمان جام حذفی کرده است
کمال و سیامک؛ این خودزنی نیست؟
«چند بازیکن از داخل باشگاه دوست نداشتند من و سیامک بمانیم!» شنیدن این جمله از بازیکنی که نزدیک به یک دهه برای پرسپولیس بازی کرده، تاسفبار است. یعنی در همه سالهایی که او بدون هیچ مشکلی در پرسپولیس مانده، پای چند بازیکن در تمدید قراردادش وسط بوده است؟ مساله مهم اینجاست که کمال و سیامک، اصلا فصل خوبی در پرسپولیس نداشتند. آنها به ندرت برای این تیم بازی کردند و با تغییرات قانونی فهرست بازیکنان برای فصل جدید، باشگاه به هیچ وجه نمیتوانست این دو نفر را حفظ کند. سیامک که حتی در تعطیلات نیمفصل لیگ بیست و دوم نیز در فهرست مازاد قرار گرفته بود و در آستانه جدایی قرار داشت. دیگر چه چیزی اینچنین کمال را متعجب میکند؟
داستان جانشین 32 ساله
کمال حتی پا را فراتر گذاشته و از جذب جانشینش در پرسپولیس هم ابراز نارضایتی کرده است. مسعود ریگی با رزومه بازی برای تیمهایی مثل استقلال و سپاهان، فصل گذشته در بسیاری از بازیها زیر نظر مورایس فیکس بوده و چند سال از کمال جوانتر است. از این گذشته باشگاه در خط میانی میلاد سرلک، سروش رفیعی، سینا اسدبیگی و دو بازیکن جوان دیگر را هم در اختیار دارد و اصلا بد نیست که یک بازیکن 32 ساله در این بخش از زمین به خدمت گرفته شود. انتقاد مستقیم کمال از خریدهای بعدی باشگاه، نشان میدهد که او حتی در این سن و سال هنوز دیدگاهی حرفهای نسبت به فوتبال ندارد.
پریرا و یک ادعای خاص
هافبک شماره 11 سابق پرسپولیس، حتی از دستمزد لیاندرو پریرا و جذب چنین بازیکنی در پرسپولیس نیز انتقاد کرده است. انتقاد حق این بازیکن است اما چرا قبل از جدایی از باشگاه چنین صحبتهایی مطرح نمیشد؟ آن دورهای که پریموف یا پلییانسکی به پرسپولیس آمدند، صدایی از کمال کامیابینیا شنیده شد؟ بعدها که امثال جونیور براندائو و بودیمیر با دستمزدهای کلان راهی این باشگاه شدند کسی شاهد اعتراض کمال بود؟ او حالا در حالی مشغول اعتراض شده که همه این رفتار را به جداییاش از باشگاه ربط میدهند. اگر پرسپولیس جامهای فصل گذشته را از دست میداد، شاید این انتقادها نیز پذیرفته میشد اما یحیی با همین شرایط، تیمش را هم قهرمان لیگ و هم قهرمان جام حذفی کرده است. در نتیجه بعید است این انتقادها اصلا جدی گرفته شوند.
کمی برعکس نگاه کن!
کمال از این حرف میزند که عمرش را پای پرسپولیس گذاشته اما مگر بازی در این باشگاه، برای او فواید بسیار زیادی نداشته است؟ او از همین تیم به لباس تیم ملی رسید. او در همین تیم به شهرت رسید و به یک بازیکن محبوب تبدیل شد. او در همین تیم جایگاه یکی از پرافتخارترین بازیکنان تاریخ فوتبال باشگاهی ایران را به دست آورد. پس پرسپولیس هم برای این بازیکن اصلا کم نگذاشته است.
مقصری به نام درویش
شاید مقصر اصلی همه این ماجرا، مدیرعامل باشگاه پرسپولیس باشد. مردی که میتوانست کمال را به باشگاه فرابخواند، یک مراسم ساده با حضور اعضای خانواده برای او بگیرد، از زحمات همه این سالهای کامیابینیا قدردانی کند و او را با روی خوش به تیم دیگری بفرستد. رفتار پرسپولیس با کمال درست نبود و این رفتار، با اشتباه بزرگتر خود این بازیکن پاسخ داده شد. حیف بود که این سالهای درخشان، به چنین پایانی ختم شود.
دیدگاه تان را بنویسید