داستان تیمی که درگیر پسرفت شده است؛ افتضاح به توان دو!
اولین هفته از لیگ ملتهای والیبال، به بدترین شکل ممکن برای تیم ملی ایران سپری شد. تیمی که در چهار مسابقه، فقط یک پیروزی به دست آورد و اصلا در حد و اندازههای نام والیبال ایران ظاهر نشد. بدون شک این یکی از ضعیفترین شروعهای تاریخ والیبال ایران در لیگ ملتها بود. خیلیها شکست در بازی اول روبهروی ژاپن را به پیشرفت چشمگیر ساموراییها ربط دادند. باخت دوم مقابل لهستان نیز برابر یکی از قدرتهای والیبال دنیا رخ داد اما تیم ملی حتی روبهروی چین هم اصلا خوب بازی نکرد و در ست اول برابر این حریف بازنده شد. افتضاحترین نمایش شاگردان عطایی اما روبهروی اسلوونی رقم خورد. جایی که ایران در سه ست متوالی بازنده شد و کوچکترین تهدیدی برای حریف به وجود نیاورد. حالا تیم ملی والیبال ایران در رده یازدهم جدول لیگ ملتها قرار دارد و این در حالی است که هنوز رقبای بسیار سرسختتری خواهد داشت. ایران در هفته دوم باید با رقبایی مثل آمریکا و هلند روبهرو شود. آنچه شرایط تیم ملی را کنایهآمیزتر میکند، صدرنشینی ژاپنیها در جدول لیگ ملتها است. تیمی که در چهار بازی در هفته اول این رقابتها، چهار پیروزی به دست آورده و حالا بالاتر از آمریکا در صدر جدول این رقابتها دیده میشود. به نظر میرسد سالها تلاش و برنامهریزی، نتیجه داده و حالا ژاپنیها در حال تبدیل شدن به یکی از بهترین تیمهای دنیا هستند. تیم ملی والیبال ایران اما که خودش زمانی یکی از بهترینهای دنیا بود، با سقوط دست و پنجه نرم میکند و احتمالا حتی نمیتواند خودش را به دور حذفی لیگ ملتها برساند.
شاید همین حالا، فرصت خوبی برای رقم زدن یک تغییر مهم در کادر فنی تیم ملی والیبال باشد. اگر فدراسیون نشانههای جدی خطر را در اطراف تیم احساس نمیکند، احتمالا دقت کافی به خرج نمیدهد. همه چیز نشان میدهد که والیبال ایران در سراشیبی گرفتار شده و به یک شوک بزرگ نیاز است تا این تیم بتواند خودش را پیدا کند. عطایی به عنوان یک گزینه موقت، انتخاب بدی برای تیم ملی نبود اما فدراسیون فرصت خوبی داشت تا به جای او به سراغ یک مربی در استانداردهای جهانی برود. ماندن عطایی در درجه اول به ضرر خود این مربی شد. چراکه احتمالا بلیتهای آینده او برای کار کردن در تیم ملی هم با این روند خواهند سوخت. به نظر میرسد این اتفاق حتی نوعی بدبینی در خصوص مربی ایرانی در سایر رشتههای ورزشی نیز به وجود میآورد. والیبالیستهای ایران این روزها نه حضور درخشانی در زمین دارند، نه خوب نتیجه میگیرند و نه حرفی برای گفتن در لیگ ملتها داشتهاند. این تیم در چهار مسابقه در لیگ ملتها، فقط برنده پنج ست شده و این اصلا آمار امیدوارکنندهای نیست. ستارههای تیم نیز به لحاظ فردی کیفیت خوبی ندارند و این مساله در درجه اول به تمرینهای تیم ملی برمیگردد. این تیم یک مربی بزرگ در حد و اندازه ولاسکو میخواهد تا دوباره در رقابتهای جهانی آقایی کند. با این روند فعلی، والیبال ایران به مرور زمان حتی لیگ ملتها را از دست خواهد داد.
دیدگاه تان را بنویسید