در سایه بیتفاوتی وزارت ورزش و شخص وزیر، یک استاد بزرگ دیگر هم رفت
حسرت ادامهدار مهاجرت نخبههای ورزشی
نگار رشیدی
ورزش ایران در چند سال گذشته، با موج بزرگی از مهاجرت ستارهها روبهرو شده است. این حق هر فرد است که برای محل زندگی آیندهاش تصمیم بگیرد اما چرا کار به جایی رسیده که ورزشکارهای مطرح ایرانی، بهانهای برای ماندن پیدا نمیکنند؟ همه آنها بدون تردید دوست دارند زیر پرچم کشور خودشان مسابقه بدهند اما به نظر میرسد برخی نالایمات در فدراسیونهای ورزشی، آنها را به سمت رفتن سوق میدهد. موضوعی که هنوز هم با وجود تاثیر عمیقی که روی ورزش ایران گذاشته، به یک دغدغه جدی در وزارت ورزش تبدیل نشده و تلاشی برای جلوگیری از آن صورت نگرفته است.
نسخه جدید از داستان قدیمی
یکی دیگر از استادبزرگهای شطرنج ایران نیز کشور را ترک کرده و قرار است در فرانسه زندگی کند. پویا ایدنی چمدانها را به مقصد اروپا بسته و فعلا خارج از ایران به فعالیتهایش ادامه خواهد داد. پویا البته اعلام کرده که قصد جدایی از تیم ملی شطرنج ایران را ندارد و حتی میخواهد در بازیهای آسیایی برای ایران به میدان برود اما ادامه چنین وضعیتی شاید در آینده کمی سخت باشد و بعید نیست که او هم در نهایت برای کشور دیگری شطرنج بازی کند. جالب اینجاست که این شطرنجباز دسترسی دشوار به برخی وبسایتهای شطرنج را یکی از دلایل مهم این تصمیم عنوان کرده است. طبیعتا ذهن شطرنجبازها آنقدر درگیر است که نمیتوانند بخش زیادی از انرژیشان را در طول روز برای پیدا کردن فیلترشکن مناسب بگذارند!
اساتید کوچکرده
پویا ایدنی اولین شطرنجبازی نیست که از ایران رفته و قرار است در کشور دیگری فعالیت کند. الشن مرادی یکی از اولین استادبزرگهای شطرنج ایران بود که سال 95 به آمریکا رفت. درسا درخشانی نیز یک سال بعد از او، مهاجرت به آمریکا را در برنامه قرار داد. سه سال بعد، غزل حکیمیفرد که از چهرههای مطرح شطرنج ایران بود، راهی سوئیس شد و شهره بیات و میترا حجازیپور نیز به انگلستان و فرانسه رفتند. شطرنج ایران، نخستین سوپراستادبزرگش را هم از دست داد. علیرضا فیروزجا که یک نابغه بزرگ در دنیای شطرنج بود نیز به فرانسه ملحق شد و با پرچم این کشور در رقابتهای بینالمللی به میدان رفت. پس از آنها نیز نوبت به ساراسادات خادمالشریعه و پویا ایدنی رسیده است. فدراسیون شطرنج تا امروز کاری برای راضی کردن این ستارهها انجام نداده اما کاش حداقل مراقب چهرههایی مثل پرهام مقصودلو باشد. چهرههایی که با همه دشواریها، هنوز تصمیم به ترک وطن نگرفتهاند.
مدال دور از ایران
در خیلی از رشتههای ورزشی دیگر نیز چنین روندی وجود داشته است. راحله آسمانی و میلاد بیگی با ترک ایران به بلژیک و آذربایجان رفتند و در این چند سال قحطیزده تکواندوی ایران، توانستند چند مدال مهم جهانی برای سایر کشورها به دست بیاورند. مهدی خدابخشی نیز که زمانی کاپیتان تیم ملی تکواندوی ایران بود، راهی صربستان شد. در جودو ستارههایی مثل سعید ملایی و آرش آقایی از ایران خارج شدند. حتی در کشتی نیز چهرههای مطرحی مثل سامان طهماسبی، محمدرضا آذرشکیب، نوید زنگنه و صباح شریعتی از ایران رفتند. علی ارسلان نیز با دریافت مجوزهای داخلی و البته نظر محمد بنا که اعتقادی به کشتی او نداشت، راهی صربستان شد و مدال طلای مسابقات جهانی کشتی را برای این کشور تصاحب کرد. در این فهرست، چهرههای دیگری هم هستند که از سایر رشتهها، تصمیم به مهاجرت گرفتند. حتی اولین دختر مدالآور ایران در تاریخ المپیک یعنی کیمیا علیزاده نیز در همین مسیر قرار گرفت. مسیری که بدون شک برای خود این نفرات نیز اصلا ساده نبود. با این حال نداشتن امکانات کافی و روبهرو شدن با برخی چالشهای غیرضروری، ماجرایی بود که آنها را برای رفتن مصمم کرد.
چه زمانی حساس میشوید؟
حقیقت آن است که بسیاری از این ستارهها، تنها با چند جمله محبتآمیز، کمی رسیدگی و شاید یک حقوق ماهانه معقول، در ایران میماندند. آنها چیزی بجز ورزش نمیخواستند اما فدراسیونهای مختلف، به کارمندهایشان بیشتر از این ستارهها رسیدگی میکردند! معلوم نیست وزارت ورزش بالاخره چه زمانی درباره این ماجرا کمی حساس خواهد شد. کاش وضعیت این اسمهای بزرگ در ورزش ایران، حداقل به اندازه حذف شدن پرسپولیس و استقلال از آسیا برای شخص وزیر اهمیت داشت! به نظر میرسد که باید هرچه زودتر، تصمیمهای متفاوتی در این خصوص گرفته شود. آنها که رفتهاند، حالا جای دیگری دنبال سرنوشتشان هستند اما ستارههای زیادی هم وجود دارند که در دوراهی رفتن و ماندن مردد ماندهاند. چرا از رفتن پشیمانشان نکنیم؟ چرا آنچه برای پیشرفت ورزشی میخواهند در اختیارشان نگذاریم؟ چندین سال طول میکشد تا یک استعداد ورزشی کشف شود و به مرحله پیشرفت برسد. چرا وقتی این ستارهها به اوج رسیدند، کشور دیگری باید افتخار دریافت مدال آنها را از آن خود کند؟ اینجا خانه آنهاست و خودشان هم دوست ندارند جایی بروند. با این حال این حجم از بیتوجهی و بیخیالی در مورد از دست دادن برخی از مهمترین استعدادهای ورزشی کشور، حقیقتا نگرانکننده به نظر میرسد.
دیدگاه تان را بنویسید