تنها یک راه برای قهرمانی آسیا وجود دارد؛ دست به دامان معجزه!
فدراسیون فوتبال اصرار عجیبی داشت تا پایان این دوره از جام ملتها را زمان نهایی امضای قرارداد با سرمربی جدید تیم ملی اعلام کند. بدیهی به نظر میرسید که یک مربی خارجی در چنین شرایطی هرگز حاضر به پذیرفتن این پیشنهاد نمیشود.
اساسا مربیان فوتبال به دنبال قراردادهای بلندمدت هستند اما قلعهنویی حاضر شده پیشنهاد فدراسیون را بپذیرد و تا جام ملتها با مهدی تاج قرارداد ببندد. فدراسیون حداقل در انظار عمومی مشخص نکرده که دقیقا چه توقعی از ژنرال دارد؟ آیا او فقط باید تیم ملی را قهرمان آسیا کند؟ آیا قرارداد این مربی فقط در صورت رسیدن به فینال تمدید خواهد شد؟
سادهانگارانه است اگر تصور کنیم توقعی جز قهرمانی از تیم ملی فوتبال ایران وجود ندارد. کره جنوبی با کلینزمن قراردادی بلندمدت بسته و خودش را محدود به جام ملتها نکرده است. آنها به خوبی میدانند که این مربی، استاد رقم زدن تحول است.
کلینزی سال 2006 با آلمان هم قهرمان جهان نشد اما سنگ بنای یک تیم رویایی را گذاشت و آن تیم بعدها با دستیارش یوگی لوو به قهرمانی دنیا رسید. عربستان با هروه رنار به جام ملتها میآید. مردی که در جام جهانی، تنها شکست مسی و آرژانتین را رقم زده است. آنها با چنین بردی، صاحب روحیه و اعتماد به نفس زیادی هستند.
استرالیا تنها تیم آسیایی بوده که در این دوره جام با هر دو فینالیست مسابقه داده است. آنها موفق شدند از گروهی که فرانسه در آن حضور داشت صعود کنند و سپس روبهروی آرژانتین نیز نمایشی فراتر از حد انتظار داشتند.
ژاپن هم که دیگر از سطح فوتبال آسیا فراتر رفته و به تیمی فوقالعاده تبدیل شده است. تازه قطر را هم نباید فراموش کرد. تیمی که اگر با ایران روبهرو شود به خاطر شناخت دقیق کارلوس کیروش از ستارههای ایرانی، فوتبال ایران را به خطر میاندازد. تیمی که بدون شک با حضور این مربی صاحب دفاع خوبی خواهد شد.
به نظر میرسد فدراسیون فوتبال، جایگاه امروز تیم ملی ایران در آسیا را نمیشناسد. البته که ما ستارههای درجه یکی داریم اما این نفرات اگر همت کنند و مثل دوران اسکوچیچ توی کار سرمربی تیم ملی نگذارند، باز هم قابل قیاس با سون هیونگ مین یا دایچی کامادا نیستند.
امضای قرارداد با سرمربی تا پایان جام ملتها، پایانی بر فرضیه جوانگرایی و نسلسازی در تیم ملی خواهد بود. طبیعتا در چنین شرایطی، امیر ترجیح میداد از همه ظرفیتهای تیم استفاده کند و همه نفرات را با خودش به آسیا ببرد. این قرارداد تنها یک پیام مهم دارد. اینکه برای فدراسیون هنوز هم حال از آینده مهمتر است و آنها نتیجه گرفتن را به هر چیز دیگری ترجیح میدهند.
همین روحیه موجب شد کیروش ناگهان در آستانه جام از راه برسد و آن آبروریزی بزرگ را رقم بزند. این روحیه در آینده نیز تیم ملی را با دردسر روبهرو خواهد کرد. تیمی که ظاهرا در آن هیچ برنامه درازمدتی وجود ندارد و هیچ نقشهای برای آینده کشیده نمیشود.
دیدگاه تان را بنویسید