دوگانه خانزاده-کنعانی و ماجرایی درباره کیروش؛ عشق و تنفر!
اولین واکنشهای رسمی به جدایی کارلوس کیروش از سوی چهرههای شناختهشده فوتبال ایران، به دو بازیکنی مربوط بود که با این مربی در دو دوره متفاوت از جام جهانی حضور داشتند. محمدرضا خانزاده با تیم ملی به جام جهانی 2014 رسید و کنعانیزادگان نیز یکی از نفرات فهرست تیم ملی برای جام جهانی 2018 بود. جالب اینکه هر دو نفر نیز در جام جهانی بازی نکردند و در سه مسابقه روی نیمکت نشستند.
کنعانی اولین بازیکنی بود که به پست اینستاگرامی کیروش که اتفاقا به زبان فارسی نوشته شده بود، واکنش نشان داد:«تو به ایران خیانت کردی، نه به من و شجاع!». واکنش بسیار تندی که حتی در کشور قطر به عنوان مقصد بعدی مربی پرتغالی بازتابهای زیادی داشت. کمی بعد نیز محمدرضا خانزاده کیروش را یک «مرد بزرگ» توصیف کرد و کنایههای عجیبی به کنعانی زد. طبیعتا عصبانیت کنعانی به ماجرای نیمکتنشین شدن در جام جهانی برمیگردد. او در اوج آمادگی به قطر رسید و اصلا انتظار نداشت که در ترکیب اصلی تیم ملی قرار نگیرد. از این گذشته، این بازیکن در کنار شجاع خلیلزاده در سراسر دور مقدماتی مدافعان فیکس تیم ملی بودند و اگر کسی قرار بود در جام جهانی به میدان برود، این دو نفر شایستگی بیشتری برای چنین کاری داشتند.
کیروش جای آنها را در ترکیب اصلی تیم به مجید حسینی و مرتضی پورعلیگنجی داده بود. مرتضی تازه از مصدومیت برگشته بود و مجید نیز با آمادگی مطلوب فاصله زیادی داشت. نتیجه این تصمیم، خوردن هفت گل از انگلیس و آمریکا در دو دیدار حیثیتی برای فوتبال ایران بود.
از سوی دیگر خیلیها حمایت خانزاده از کیروش را به مسائل غیرفوتبالی ربط میدهند. شایعه حضور پدر این فوتبالیست در همان بانکی که با کیروش قرارداد تبلیغاتی یک میلیون دلاری بسته، سالها قبل در اطراف این دو نفر مطرح شده است.
با این حال، شاید بهتر است این دعوا را به لانگشات ببریم و از نمای دورتری همه چیز را زیر نظر بگیریم. این دعوا در حقیقت، خلاصهای از ذهنیت فوتبال ایران در مورد کیروش است. مردی که معمولا یا عاشقش هستند و یا در تنفر از او به سر میبرند. در حقیقت این مربی به خصوص در سالهای گذشته در فوتبال ایران «حد وسط» نداشته است. اساسا رفتار او به گونهای بوده که فضا را «دوقطبی» میکند.
در جریانی که برای مهدی رحمتی اتفاق افتاد، استقلالیها علیه او بودند و پرسپولیسیها به حمایت از این مربی پرداختند. در جریان برانکو اما همه چیز عوض شد و این بار پرسپولیسیها به مخالف سرسخت کیروش تبدیل شدند. این فضا تقریبا همیشه در اطراف این مربی وجود داشت. چراکه اصلا خود او هم دوست نداشت یک چهره خاکستری برای فوتبال ایران باشد و سیاه یا سفید بودن را ترجیح میداد.
کیروش با آن خشونت همیشگی، حالا از فوتبال ایران میرود. برای جانشینی او اما، باید به سراغ کسی برویم که بتواند همدلی را به فضای اطراف تیم ملی برگرداند. کاری که کیروش این اواخر نخواست یا نتوانست انجام بدهد و همین مساله نیز در نهایت به او و پروژهاش در تیم ملی لطمه زد.
دیدگاه تان را بنویسید