چرا ویالی، چهرهای تاریخساز برای فوتبال بود؟ بدرود بمب افکن
روزهای گذشته، سختترین روزهای ممکن برای سرمربی تیم ملی ایتالیا روبرتو مانچینی بودهاند. مردی که دوست صمیمیاش در لاتزیو یعنی سینیشا میهایلوویچ را از دست داد و سپس دوست صمیمیاش در سمپدوریا یعنی ویالی نیز از دست رفت. هر دو نفر نیز به خاطر سرطان جانشان را از دست دادند. مانچینی تا آخرین روز به رخ دادن معجزهای برای ویالی امیدوار بود اما دستیار او در مسیر فتح جام ملتهای اروپا، آخرین نفسها را کشید تا دنیای فوتبال را در سوگ بزرگی فرو ببرد.
آریا طاری
داستان یک تولد
ویالی در سطح سوم فوتبال ایتالیا چهره شد. بازیکنی که توانست باشگاه محلیاش را به سری بی برساند و در یک فصل از سطح دوم فوتبال ایتالیا 10 گل بزند. همین موفقیت بزرگ کافی بود تا توجه بسیاری از باشگاههای مطرح فوتبال ایتالیا به این وینگر جوان جلب شود. ویالی به سمپدوریا رفت و یک زوج خطرناک و دوستداشتنی با روبرتو مانچینی ساخت. دوستی این دو نفر نیز درست از همین نقطه کلید خورد. به این دو نفر در کنار هم لقب «دوقلوهای گل» داده بودند. با بهترین نمایشهای ویالی، سمپدوریا بهترین روزهای همه تاریخش را سپری کرد. باشگاهی که دیگر هرگز نتوانست پس از او این موفقیتهای بزرگ را جشن بگیرد و تا این سطح جلو برود. ویالی یک بار با سمپدوریا فاتح سری آ شد. آنها حتی به فینال اروپا هم رسیدند و در نهایت نایب قهرمان شدند.
رکوردی که شکسته شد
باشگاه یوونتوس برای جدا کردن دوقلوها و جذب ویالی، دست به جیب شد و در آن مقطع رکورد نقل و انتقالاتیاش را برای به خدمت گرفتن این بازیکن شکست. با این وجود هیچکس در مورد این انتقال تردیدی در ذهن نداشت. چراکه همه میدانستند ویالی در یک زمان کوتاه به یک ستاره کلیدی برای یووه تبدیل خواهد شد. او کارش در بیانکونری را با گلزنی شروع کرد و همانطور که انتظار میرفت، کلاس بالای بازیاش را به نمایش گذاشت. او در یووه نیز فاتح همه جامهای داخلی این کشور شد و حتی لیگ قهرمانان اروپا را برد. او با 38 گل زده برای یوونتوس، این باشگاه را ترک کرد.
فراتر از مرزها
بمب افکن فوتبال ایتالیا سال 96 بالاخره سری آ را ترک کرد و تصمیم گرفت بازی در یک کشور دیگر را نیز تجربه کند. رود گولیت که مشغول بازسازی چلسی بود، این بازیکن را به همراه خودش به لندن برد. ویالی در اولین فصل حضور در چلسی برنده رقابتهای اف.ای کاپ شد و یک موفقیت جذاب را پشت سر گذاشت. او سه فصل در عضویت چلسی بود و توانست 40 گل برای این تیم بزند. او با این تیم یک بار برنده جام اتحادیه شد و یک بار جام برندگان جام فوتبال اروپا را از آن خودش کرد.
ستارهای در لباس ملی
بخشی از بهترین خاطرات ویالی در دنیای فوتبال با لباس تیم ملی ایتالیا ساخته شدند. او در سن و سال بسیار کم به عضویت تیمهای ردههای سنی ایتالیا درآمد و در این تیمها نامی برای خودش دست و پا کرد. جانلوکا سال 1985 بالاخره به تیم ملی بزرگسالان آتزوری نیز دعوت شد تا به یکی از بزرگترین آرزوهای دوران فوتبالش رسیده باشد. ویالی اولین گل ملیاش را در یورو 88 به ثمر رساند. او در جام جهانی 1990 نیز یک عضو بسیار مهم برای تیم ملی ایتالیا به شمار میرفت. تیمی که تا یک قدمی رسیدن به فینال رقابتها نیز پیش رفت و سرانجام روی سکوی سوم جام جهانی قرار گرفت. خیلیها باور دارند که اگر اختلاف نظر با آریگو ساکی نبود، دوران حضور این ستاره در تیم ملی به مراتب طولانیتر میشد. ظاهرا او با همان روحیه همیشگیاش چند شوخی خاص با ساکی کرده بود و سرمربی وقت تیم ملی ایتالیا نیز تحمل روبهرو شدن با این شوخیها را نداشت!
ویالی مربی میشود
دوران مربیگری ویالی دوران خاص و عجیبی بود. او در آخرین سالهای بازی برای چلسی ناگهان مربی-بازیکن این تیم شد و دو موفقیت بزرگ را با این باشگاه به دست آورد. ویالی برای مدتها جوانترین مربی برنده یک تورنمنت اروپایی در تاریخ به حساب میآمد. او همچنین اولین مربی ایتالیایی بود که در انگلیس تیمی را هدایت میکرد. او توانست چلسی را در اولین حضور در لیگ قهرمانان به یکچهارم نهایی برساند اما یک سال بعد به خاطر شروع بد فصل از کارش برکنار شد. او برای مدتی هم در واتفورد کار کرد و به نتیجه دلخواهش در این تیم نرسید. بهترین بخش از دوران مربیگری ویالی اما پیوند دوباره او با مانچینی بود. این دو نفر در کنار هم روی نیمکت آتزوری قرار گرفتند و این تیم را بعد از چندین سال به قهرمانی اروپا رساندند.
پیروزی و شکست
روبهرو شدن با سرطان، سختترین مبارزه زندگی بمب افکن بود. او با همان روحیه مثالزدنی، کارش را شروع کرد و خیلی زود توانست به سرطان غلبه کند. مدتی بعد اما دوباره سرطان به بدن او برگشت و این بار جان یکی از چهرههای فراموشنشدنی تاریخ فوتبال را گرفت.
دیدگاه تان را بنویسید