نقشه راه فوتسال و اشتباه تاریخی به سبک والیبال
برندهنمایی!
آریا رهنورد
یک بار برای همیشه، باید از عادت کنار آمدن با شکستهای بزرگ فاصله بگیریم. یک بار برای همیشه باید با جمله «چیزی از ارزشهایمان کم نشد» خداحافظی کنیم و به این باور برسیم که حتما چیزی از ارزشهای تیم بازنده کم میشود! فدراسیونیها ظاهر از عملکرد تیم ملی فوتسال در جام ملتها کاملا راضی هستند اما از دست رفتن قهرمانی، هواداران و حتی بازیکنان تیم را به شدت نگران کرده است. اگر امروز از چنین موقعیتی رضایت داشته باشیم، تا چند سال دیگر حتی دیگر شانس صعود به فینال آسیا را نخواهیم داشت. این اتفاق باید یک زنگ خطر بسیار بزرگ برای فوتسال ایران باشد. از همین حالا باید کارهای سخت و تصمیمهای مهمی گرفت تا این اتفاق تلخ دیگر تکرار نشود.
با وجود از دست رفتن قهرمانی در فوتسال آسیا، کمیته فوتسال و فدراسیون فوتبال کاملا از عملکرد تیم ملی راضی هستند. اتفاقی که نشان میدهد سقف آرزوهای این افراد برای فوتسال چقدر کوتاه است. ایران در فینال جام ملتها، ناامیدکننده ظاهر شد و اصلا عملکرد خوبی روبهروی یکی از دو قدرت قاره نداشت. با این حال هیچ ارادهای برای تغییر وضعیت در بین مدیران ایرانی دیده نمیشود. آیا زمان آن نرسیده که تصمیم دیگری برای فوتسال گرفته شود؟ به نظر میرسد فوتسال هم قصد دارد در مسیر والیبال قدم بردارد. فدراسیون والیبال هدایت تیم ملی در جام جهانی را به یک مربی ایرانی سپرد و در همان اولین مسابقه مرحله حذفی جام، از تورنمنت کنار رفت. سرنوشتی که احتمالا در جام جهانی برای فوتسال نیز رقم خواهد خورد. حیف که با وجود این همه استعداد، این دو رشته ورزشی در محاصره تصمیمهای غلط هستند. با یک نگاه ساده به چهره و زبان بدن شمسایی، میتوان فهمید که این مربی هنوز برای چنین موقعیتی آماده نیست. با این وجود فدراسیون اصرار دارد هدایت تیم ملی را همچنان در اختیار او قرار بدهد. تصمیمی که بیش از هر چیز دیگری، تهدیدی برای آینده کاری همین مربی به شمار میرود.
با چه متر و معیاری عملکرد ایران در جام ملتهای فوتسال آسیا موفقیتآمیز بوده است؟ آیا صرف نایبقهرمانی برای تیمی که 13 دوره قهرمان جام شده، یک موفقیت محسوب میشود؟ ما در این تورنمنت فقط یک رقیب بزرگ داشتیم و روبهروی همان رقیب هم بازنده بودیم. رقیبی که تازه در اوج قرار نداشت و با ترکیبی نسبتا معمولی به جام ملتها قدم گذاشته بود. ژاپن در دور گروهی حتی از پس حریفی مثل عربستان برنیامد اما تیم ملی قهرمانی را به این حریف تقدیم کرد. آیا شکست خوردن در تنها بازی دشوار و مهم جام یک موفقیت است؟ آیا اینکه سرمربی تیم ملی از نظر تاکتیکی عملا تسلیم سرمربی حریف شده بود، یک موفقیت است؟ ما در فینال به تیمی باختیم که بازیکنانش در انتهای بازی به جای عکس گرفتن با جام قهرمانی، مشغول گرفتن عکس یادگاری با حسین طیبی بودند! در حقیقت حتی دیدن طیبی از نزدیک و بازی کردن مقابل او، یک موفقیت برای این بازیکنها به شمار میرود اما تیم ملی با ستارهای مثل طیبی، برابر ژاپن شکست خورد و بدون جام به تهران برگشت. ایستادن روی سکوی دوم، هیچوقت برای فوتسال ایران یک موفقیت نبوده و نخواهد بود. کسانی که از این تجربه به عنوان یک موفقیت نام میبرند، حتما فراموش کردهاند که همین تیم چند سال قبل روی سکوی سوم دنیا ایستاده بود. اینکه از جایگاه سوم جام جهانی به جایگاه دوم جام ملتها رسیدهایم، هرچه باشد پیشرفت نیست. این یک پسرفت تمامعیار برای فوتسال ایران است.
عاقلانهترین تصمیم در این مورد چیست؟ اینکه فدراسیون مقاومتش را بشکند و قید همکاری با سرمربی ایرانی را بزند. شخص وزیر ورزش که حاضر بود برای آوردن زیدان به تیم ملی فوتبال هزینه کند، یک صدم آن هزینه را بدهد و شرایط جذب یک مربی خوب خارجی را برای فوتسال ایران به وجود بیاورد. وحید شمسایی نیز برای چند سال به عنوان دستیار آن مربی فعالیت کند و دانش و تجربه کاملتری در مربیگری به دست بیاورد. این روند هم به سود فوتسال ایران و هم به سود خود وحید شمسایی خواهد بود. بعد از نسلسازی با سرمربی جدید، کشف استعدادهای تازه و پرورش شمسایی به عنوان یک سرمربی، میتوان با خود وحید به کار ادامه داد و تیم ملی را برای چندین سال به او سپرد. در شرایط فعلی اما حدس زدن سرنوشت تیم ملی فوتسال ایران اصلا سخت نیست. فدراسیون با شمسایی ادامه میدهد، تیم ملی به جام جهانی میرود و نتیجه نمیگیرد، فدراسیونیها همان نتیجه را نیز یک برد برای فوتسال ایران قلمداد میکنند اما تصمیم به برکناری شمسایی میگیرند. در نتیجه فوتسال ایران به یک مرحله عقبتر برمیگردد. آن هم در حالی که یک چهره شاخص مثل وحید شمسایی را سوزانده است. اگر همین حالا یک تصمیم عاقلانه در مورد تیم ملی فوتسال گرفته نشود، آینده این تیم و البته آینده مربیگری شمسایی، در مسیر تباهی قرار خواهد گرفت.
دیدگاه تان را بنویسید