کیروش به ایران آمد
شوق پرواز!
آریا طاری
داستان کارلوس کیروش هم داستان عجیبی است. او و جام جهانی را انگار برای هم ساختهاند. مردی که چهار دوره، بخشی از این رقابت بوده و حالا برای پنجمین بار یک تیم را در این جام هدایت خواهد کرد. کیروش تلاش برای رسیدن به این جام جهانی را با کلمبیا شروع کرد اما نتیجه نگرفت، سپس به مصر رفت اما باز هم به قطر نرسید. یک تماس تلفنی از ایران اما کافی بود تا او دوباره بخشی از جام جهانی باشد. او مربی ایران در سومین دوره پیاپی جام جهانی خواهد بود. کسی که شاید امید و انگیزه را به ساقهای پسران تیم برگرداند.
«وقتی خانواده صدایت میزند، نمیتوانی بیتفاوت باشی». بازگشت کارلوس کیروش به فوتبال ایران، فعلا با مجموعهای از جملات مثبت و امیدبخش شروع شده است. در چهره کارلوس، هیچ نشانهای از اضطراب و خستگی دیده نمیشود. او کارش را با قدرت شروع خواهد کرد و از زمان کم باقی مانده تا آغاز جام جهانی، هراسی نخواهد داشت. کیروش هنوز گفتوگوی مفصلی با رسانهها نداشته اما مصمم نشان داده است. همه امیدوارند او در این دوره تازه، تبدیل به همان فرد مصممی شود که به ویژه در پنج سال اول حضورش در فوتبال ایران دیده بودیم. کیروش در تیم ملی، فراز و نشیبهای زیادی داشت. او ایران را به دو دوره از جام جهانی رساند و در هر کدام از این دورهها نیز نمایشهای بسیار خوبی را از تیم ملی گرفت. کارلوس و تیمش البته در جام ملتها موفق نبودند اما این مربی در دوران حضور در تیم ملی، هواداران زیادی به دست آورد و به لحاظ فنی، چیزهای زیادی به فوتبال ایران اضافه کرد. جام جهانی هر روز نزدیکتر میشود و دیگر زمانی برای فکر کردن به اختلافهای قدیمی باقی نمانده است. دیگر مجالی برای پرداختن به داستانهای گذشته نیست. تیم ملی زمان ندارد و همه باید در کنار هم برای نتیجه گرفتن در این جام قدم بردارند. این ماموریت بزرگ برای کیروش تازه آغاز شده است و او نباید هواداران پرشمار تیم ملی را ناامید کند. شکل روی کار آمدن او در تیم ملی، کمی عجیب بوده است اما به نظر میرسد این مربی از چند ماه قبل، از همه چیز خبر داشته و خودش را مهیای این موقعیت کرده است. این اواخر اوضاع برای کیروش در دوران مربیگری خوب پیش نرفته اما شاید این بازگشت، فرصتی برای ساختن یک خاطره رویایی برای این مربی باشد.
آنچه تیم کیروش را در دوره قبلی و به خصوص در سالهای پایانی آن دوره از مسیر عادی خارج کرد، تنشهای همیشگی در اطراف این مربی بود. همه توقع دارند که او دیگر به این تنشها، دعواهای فرضی، بیانیههای تند و تیز و رفتارهای اینچنینی پایان بدهد و با همه تمرکز و توان، روی نیمکت تیم ملی بنشیند. او باید از چند دسته شدن هواداران تیم جلوگیری کند و اتحاد را به رختکن برگرداند. همه میدانند که اوضاع در رختکن تیم، اصلا اوضاع خوبی نبوده است. همه میدانند که بازیکنان تیم چطور روبهروی هم قرار گرفتند و چه ماجراهایی در این تیم اتفاق افتاد. حالا اما زمانی برای پشت سر گذاشتن همه چیز است. زمانی برای بازگشت به روزهای خوب و رسیدن به انسجام کافی. تیم ملی دوباره باید با همان خط دفاعی آهنین روبهروی رقبا قرار بگیرد. باز هم هیچ اسمی، مهمتر از ایران نیست. باز هم هیچ اولویتی، بالاتر از تیم ملی نیست. باز هم هیچ موضوعی، از منفعت تیم بالاتر قرار نمیگیرد. ایران زندگی تازهای را شروع میکند و تیم ملی با هوای تازهای به کار ادامه میدهد. نگاه همه مردم ایران در قطر، به این تیم خواهد بود. تیمی که باید دوباره هماهنگ و متحد شود. تیمی که باید نتایج خوبی در قطر به دست بیاورد. همه مردم ایران به چنین نتایجی نیاز دارند. مردمی که زندگیشان با فوتبال گره خورده است. بازیهای رنگی و علاقههای باشگاهی دیگر مهم نیستند. این چند ماه هیچ چیز به اندازه تیم ملی و جام جهانی اهمیت نخواهد داشت. کیروش هم میتواند با فرستادن پالسهای مثبت برای منتقدها، تیم ملی را از همه جنگهای احتمالی دور نگه دارد. این فرصت یک شروع دوباره برای همه است. برای تیم ملی و حتی برای خود کیروش.
با این مربی پرتغالی بعد از 20 سال، برنده یک بازی در جام جهانی شدیم. حالا زمان آن رسیده است که یک دستاورد مهمتر را تجربه کنیم و آن، صعود از گروه در جام جهانی است. تیم ملی ستارههای زیادی دارد که حالا دیگر تشنه رسیدن به موفقیت هستند و مانعی در مسیرشان دیده نمیشود. فوتبال معادلههای پیچیده و خاص خودش را دارد اما صعود از گروه، ماجرایی است که این نسل را برای همیشه در فوتبال ایران ماندگار خواهد کرد. مهمتر از صعود اما یک تلاش جدی و همهجانبه برای رسیدن به این صعود خواهد بود. تیم ملی باید راهش را در قطر پیدا کند. تیم ملی باید همه بدبیاریها را پشت سر بگذارد و یک داستان فراموشنشدنی برای خودش بسازد.
دیدگاه تان را بنویسید