فدراسیون فوتبال در موقعیت اره
وقتی سئول، بنبست شد!
چند روز از سفر دراگان اسکوچیچ به تهران برای برگزاری جلسه با اعضای هیات رییسه فدراسیون سپری شده اما هنوز تکلیف تیم ملی روشن نیست. روزها به سرعت میگذرند و هیچکس نمیداند چه سرنوشتی در انتظار ایران خواهد بود. پاسخ منفی مربیان ایرانی به زمزمه حضور در جام جهانی نیز کار را برای فدراسیوننشینها دشوار کرده است. بزرگترین بنبست ایران این روزها در خیابان سئول ساخته شده است. جایی که ساکنان فدراسیونش دیگر نمیدانند باید چه تصمیمی بگیرند. قاعدتا ادامه دادن با اسکوچیچ در این شرایط منطقیتر بود اما همین فدراسیون چنان اقتدار سرمربیاش را خرد کرده که عملا راهی برای خروج از بیراهه برای این تیم وجود ندارد.
آریا طاری
تا همین چند روز قبل، سرنوشت تیم ملی واضح به نظر میرسید. قرار بود هدایت ایران از اسکوچیچ گرفته شود و نیمکت تیم ملی در اختیار یک مربی ایرانی قرار بگیرد. تا اینجا همه چیز در فدراسیون برنامهریزیشده بود. فدراسیونی که توان جذب مربی خارجی را نداشت، قطعههای پازل را طوری در کنار هم قرار داد که بتواند زمینه را برای برکناری دراگان فراهم کند. خروجی جلسه کمیته فنی نیز چنین چیزی بود. فدراسیونیها اما فکر یک چیز را نکرده بودند. اینکه یک سرمربی ایرانی حاضر به پذیرفتن این پیشنهاد نباشد! آنها انتظار داشتند مربیان وطنی برای این پیشنهاد سرودست بشکنند و به سرعت برای امضای قرارداد به ساختمان فدراسیون مراجعه کنند. این پیشبینی اما تماما غلط از کار درآمد. انتخاب اول فدراسیون برای قرار گرفتن در این موقعیت، علی دایی بود. مردی که در بین مردم محبوبیت زیادی دارد و در بین هواداران تیم ملی نیز چهرهای موجه و موقر به حساب میآید. دایی به عنوان ستارهای با 149 بازی ملی و همچنین یک تاجر باهوش، هرگز خودش را وارد چنین موقعیتی نمیکند. او خیلی زود به فدراسیون جواب منفی داد و به شکل هوشمندانهای خودش را از این بازی شوم کنار کشید. دایی نمیخواست وارث مردی باشد که با چنین سناریویی از تیم ملی برکنار شده است. او به خوبی از چنددستگی در تیم ملی آگاه است و اصلا دوست ندارد که مسئولیت ناکامی احتمالی در جام جهانی را بپذیرد. نفر بعدی امیر قلعهنویی بود که او هم تمایل چندانی به کار در تیم ملی نداشت. قلعهنویی این روزها آرامش زیادی در گل گهر دارد و نمیخواهد خودش را در تب و تاب جام جهانی قرار بدهد. او یک خاطره بسیار بد از هدایت تیم ملی دارد و علاقهای به تکرار آن خاطره نشان نمیدهد. نفر سوم نیز جواد نکونام بود که از تجربه دایی و قلعهنویی درس گرفت. این مربیان برای نشستن روی نیمکت تیم ملی عجله کردند و این اتفاق مسیر مربیگریشان را برای همیشه تغییر داد. نکو هنوز در ابتدای راه است و نمیخواهد خودش را با چنین دردسر بزرگی روبهرو کند.
اگر بنا به برکناری اسکوچیچ بود، فدراسیون باید ابتدا با گزینه مدنظرش به توافق میرسید. آنها اسکوچیچ را به لبه پرتگاه بردند و ناگهان متوجه شدند که جانشینی برای این مربی ندارند
زمان به سرعت در حال سپری شدن است و تیم ملی همچنان سرمربی ندارد. جذب مربیان خارجی برای این فدراسیون غیرممکن به نظر میرسد و فعلا داخلیها نیز چیزی به جز پاسخ منفی برای ساکنان خیابان سئول ندارند. شاید راهکار مدنظر فدراسیون، زمان خریدن است. آنها قصد دارند وقت را بگذرانند و کمی بعد ادعا کنند که دیگر زمان کافی برای تغییر سرمربی وجود ندارد. در حقیقت آنها با این تاکتیک هم اسکوچیچ را ابقا میکنند و هم تلاش به خرج میدهند تا از مسئولیت این تصمیم شانه خالی کنند و همه چیز را به زمان ربط بدهند. زمانی هم که تیم ملی در رقابتهای جام جهانی شرکت میکند، فدراسیون جدید روی کار خواهد بود و همه انتقادها متوجه مدیران بعدی فدراسیون میشود. با این حال هواداران فوتبال در ایران آنقدر فراموشکار نیستند که نقش فدراسیون فعلی در این بلبشو را از یاد ببرند. مثل همیشه این پیشبینی اعضای فدراسیون هم کاملا غلط خواهد بود. آنها از یک سو با تحقیر مداوم اسکوچیچ، جایگاه این مربی را متزلزل کردند اما از سوی دیگر متوجه این حقیقت شدند که جایگزینی برای اسکو ندارند. برگزاری جلسه کمیته فنی در این شرایط، یک اشتباه مهلک بود. جالب اینکه گفته میشود فردی که از بدنه فدراسیون نیز در این جلسه حضور داشته نیز علیه اسکوچیچ صحبت کرده و حتی اطلاعات محرمانهای را نیز به بیرون درز داده است. همه اینها یعنی تیم ملی این روزها در آشفتگی محض به سر میبرد و فدراسیون مقصر اصلی رقم خوردن تمام این اتفاقات است.
اگر بنا به برکناری اسکوچیچ بود، فدراسیون باید ابتدا با گزینه مدنظرش به توافق میرسید. آنها اسکوچیچ را به لبه پرتگاه بردند و ناگهان متوجه شدند که جانشینی برای این مربی ندارند. بیانیه تازه فدراسیون نیز نشان میدهد که احتمال حضور مربی ایرانی در این تیم کمرنگ شده است. فدراسیون حالا در اوج استیصال به سر میبرد و شرایط بسیار نگرانکنندهای دارد. شرایطی که تیم ملی را در اوج ناامیدی راهی رقابتهای جام جهانی خواهد کرد. شرایطی که موجب میشود ایران با کمترین اعتماد به نفس و نازلترین سطح از اتحاد خودش را به قطر برساند. این دستپخت فدراسیون فوتبال برای تیم ملی است.
دیدگاه تان را بنویسید