چند نمونه از اظهارنظرهای خاص فوتبالیستهای ایرانی
ما «حرفهای» نیستیم!
غیرحرفهای بودن، چیزی نیست که فقط از قراردادها یا تصمیمهای مدیریتی استخراج شود. بسیاری از بازیکنان در فوتبال ایران نیز هیچ نسبتی با حرفهایگری ندارند و در حقیقت غیرحرفهای بودن، مثل یک ویروس به همه سرایت کرده است. مرور چند اظهارنظر ساده در همین چند روز اخیر، نشان میدهد بازیکنان ایرانی چقدر با همکارانشان در کشورهای دیگر متفاوت هستند. بازیکنانی که غیرحرفهای بودن را به سادگی فریاد میزنند و ظاهرا حتی هراسی از آشکار شدن این موضوع ندارند. بازیکنانی که با این طرز تفکر، از موانع مهم عدم پیشرفت فوتبال ایران به حساب میآیند.
آریا رهنورد
با 10 میلیارد، مجانی بازی کردم!
سیاوش یزدانی یکی از عجیبترین فوتبالیستهای ایرانی است. او که بعد از سپری کردن دوران بسیار کوتاه سربازی به تهران برگشت و در جشن قهرمانی استقلال نیز حاضر بود، اخیرا علیه باشگاه دست به افشاگری زده است. سیاوش در یک اظهارنظر باورنکردنی مدعی شده که در دوران حضور محمود فکری روی نیمکت باشگاه، به صورت تعمدی در تمرینها حاضر نمیشده و خیلی زود تمرین را ترک میکرده و در جواب این رفتار نیز پاسخ روشنی برای مربیان باشگاه داشته است:«هر چقدر پول بدهید، برایتان بازی میکنم!». عجیبتر از این رفتار، این است که آقای بازیکن حتی نگرانی خاصی بابت اعتراف به آن ندارد. عجیبتر اینکه سیاوش قرارداد «10 میلیاردی» با استقلال را مترادف «مجانی» بازی کردن برای استقلال میداند. آن هم در شرایطی که درآمد بسیاری از مردم حتی با 30 سال کار مداوم به چنین رقمهایی نزدیک نمیشود. شاید باور نکنید اما این تنها نکات عجیب مصاحبه تازه این بازیکن به حساب نمیآید. او اخیرا علیه آجورلو و حتی فرهاد مجیدی نیز موضع گرفته و از آنها گلایه کرده است. گلایه از فرهاد به خاطر عدم پذیرفتن پیشنهاد خارجی سیاوش یزدانی، رفتاری است که در نوع خودش باورنکردنی به نظر میرسد. به خصوص اگر به یاد بیاوریم که مجیدی بارها در کنفرانسهای خبری به دفاع از یزدانی پرداخت و او را بهتر از همه مدافعان حال حاضر تیم ملی دانست. ظاهرا این مزدی است که یک مربی به خاطر حمایت مداوم از یک بازیکن در فوتبال ایران میگیرد. استقلال همین حالا هم خط دفاعی بسیار خوبی دارد اما یزدانی با تداوم این رفتار و اصلاح نکردن این عادتها، خیلی زود از فوتبال ایران محو خواهد شد.
گلایه از فرهاد به خاطر عدم پذیرفتن پیشنهاد خارجی سیاوش یزدانی، رفتاری است که در نوع خودش باورنکردنی به نظر میرسد. به خصوص اگر به یاد بیاوریم که مجیدی بارها در کنفرانسهای خبری به دفاع از یزدانی پرداخت و او را بهتر از همه مدافعان حال حاضر تیم ملی دانست
شادی گلم ارزانی شما!
مدتی کوتاه بعد از انتقال به باشگاه سپاهان، محمد دانشگر با انتشار یک پست در صفحه شخصی و گنجاندن چند جمله قصار کپی-پیست شده در آن، تاکید کرد که شادیهای گلش با لباس استقلال را در تیم دیگری تکرار نمیکند! در چنین مواقعی فوتبالیستهای خارجی یک متن برای قدردانی از هواداران تیم سابق منتشر میکنند و به پاسداشت خاطرات خوبشان با آن تیم مشغول میشوند اما دانشگر حتی در پست خداحافظی هم مشغول حاشیهآفرینی است. وعده او هم در نوع خودش بامزه به نظر میرسد. انگار هواداران استقلال مشکل خاصی برای تماشای شادیهای گل او در لباس تیمی دیگر داشتهاند. مشکل هواداران باشگاه استقلال با امثال دانشگر اساسا قدرنشناس بودن آنهاست. همین بازیکن بارها از سوی مربیان مختلف از باشگاه کنار گذاشته شده بود و اگر حمایت هوادارها نبود، بدون تیم میماند اما هر بار به تیم برگشت و در قاب استقلال، فرصت دیدهشدن به دست آورد. حالا همین بازیکن به محض رسیدن اولین پیشنهاد مالی خوب، به همه چیز پشت پا زد و حتی با استقلال مذاکره نکرد. آیا این رفتار برای یک بازیکن طبیعی است؟ برای یک بازیکن بینالمللی نه اما برای یک بازیکن ایرانی دیگر این چیزها عادت شده است. قبل از دانشگر هم بازیکنان زیادی با اولین پیشنهاد از استقلال جدا شدند و به مرور زمان همه خودشان و شادیهای گلشان را فراموش کردند. البته این چرخه باز هم تکرار خواهد شد. بعید نیست فردا یک مدیر دیگر دوباره لباس آبی را تن دانشگر کند و این بازیکن باز هم با همان ژستهای نمایشی سابق به این تیم برگردد.
من را مقابل هوادار نگذارید
رامین رضاییان بعد از یک نیمفصل حضور در پرسپولیس، از این باشگاه جدا شده و در واکنش به این موضوع، صداقت کادر فنی را زیر سوال برده و از آنها خواسته تا او را روبهروی هوادارها قرار ندهند! سوال اصلی اما اینجاست که اصلا چه کسی در باشگاه درباره رامین صحبت کرده و چنین تصوری به او داده است؟ حقیقت آن است که قرمزها در پنجره نقل و انتقالات دانیال اسماعیلیفر را به خدمت گرفتهاند. یک مدافع راست که از بهترینهای فصل گذشته لیگ برتر بوده و در فرم بهتری نسبت به رامین قرار دارد. رضاییان هم به واسطه رقم بسیار بالا و حواشی سنگین، در فهرست خروج قرار دارد. پذیرفتن این حقیقت و هضم آن، آنقدر دشوار است؟ رامین یک بار تیم را به مقصد ریزه اسپور رها کرد و دردسرهای زیادی برای باشگاه ساخت و یک بار دیگر در یک برنامه زنده، علیه مدیریت موضع گرفت و همبازیهایش در تیم را زیر سوال برد. اینکه باشگاه چنین بازیکنی را نخواهد و حتی اینکه سرمربی تیم ملی روی نام او قلم قرمز بکشد، اصلا چیز عجیبی نیست.
دیدگاه تان را بنویسید