آریا طاری

بیست و یک فصل از «حرفه‌ای» شدن فوتبال باشگاهی در ایران گذشته اما لیگ برتر همان‌قدر حرفه‌ای است که باشگاه‌های فوتبال در ایران «فرهنگی/ورزشی» هستند! پس نباید فریب این القاب را خورد و تصور کرد که لیگ برتر ایران حقیقتا درگیر یک تحول همه‌جانبه شده است. برای پی بردن به سطح فرهنگ و اخلاق در فوتبال ایران، کافی است به ماجراهای داوری در این فوتبال نگاه کنیم. اعتراض‌هایی که از دهه 50 شمسی تا امروز، هرگز تغییر چندانی نکرده‌اند. دیگر چیزی نمانده مربیان فعلی لیگ هم به سبک مربیان دهه 60، تیم‌شان را در اعتراض به داور در جریان یک مسابقه از زمین بیرون بکشند! حتی این اتفاق هم در فوتبال ایران هیچکس را متعجب نمی‌کند.

اتهام‌های بزرگ،  جریمه‌های کوچک

چرا تنش‌ها در مورد داوری در فوتبال ایران هرگز فروکش نمی‌کنند؟ شاید یکی از دلایل ماجرا این باشد که نهادهای مرتبط هرگز تناسبی بین افشاگری‌ها، تهدیدها و اعتراض‌ها با جریمه برقرار نمی‌سازند. برای مثال کمک داوری در فوتبال ایران وجود داشت که در چند برنامه زنده تلویزیونی، ادعاهای حیرت‌آوری در مورد فساد در داوری لیگ برتر کرد. هر جای دنیا چنین اتفاقی رخ می‌داد، یا همه ارکان داوری استعفا می‌دادند و یا آن فرد به خاطر دروغ تنبیه می‌شد اما هیچکدام از این دو اتفاق رخ نداد. این موضوع چه پیامی را به شما می‌رساند؟ غیر از این است که همه قبول دارند در داوری فساد وجود دارد اما هیچکس علاقه‌ای به برخورد با این ماجرا در خودش نمی‌بیند؟ همین حالا علی خسروی که دارای یک پست رسمی بسیار مهم در داوری فوتبال ایران است، وارد یک دعوای عجیب با سرمربی یکی از بزرگ‌ترین تیم‌های فوتبال ایران شده و دو طرف حسابی از خجالت هم درآمده‌اند. مجیدی ادعا کرده که خسروی زمانی به خاطر دریافت پول از فوتبال محروم شده و خسروی اتهام‌هایی مثل دوپینگ و قمار(!) را به فرهاد نسبت داده است. تکلیف هواداران فوتبال با ادعاهایی از این جنس چیست؟ مگر نه اینکه اگر حتی یکی از اتهام‌ها صحت داشته باشد، هر دو نفر باید برای همیشه از فوتبال بروند؟ چطور ممکن است چنین صحبت‌هایی مطرح شود اما هر دو نفر نیز به راحتی به کارشان ادامه بدهند؟ ماجرا بیشتر به یک شوخی بزرگ شباهت دارد و اصلا نمی‌شود باورش کرد. اساسا کمیته انضباطی در فوتبال ایران، بیشتر به درآمدزایی از جرایم فکر می‌کند. یعنی برای این کمیته مهم نیست که فلان مربی تا وسط زمین هم رفته و مشغول کتک زدن داور شده است. آنها در ظاهر این مربی را چند جلسه محروم می‌کنند اما در واقعیت، به دنبال جریمه مالی هستند. آیا واقعا جریمه‌ای چند ده میلیونی برای کسی که میلیاردها تومان در سال دستمزد می‌گیرد، به اندازه کافی بازدارنده است؟ آیا داورانی که اشتباه می‌کنند و مرتکب خطاهای بزرگ می‌شوند نیز به اندازه مربیان و بازیکنان جریمه و بازخواست می‌شوند؟ حتما نه. چراکه یک داور اصلا درآمد چندانی از فوتبال ایران ندارد که بخواهد جریمه هم بدهد.

چرا تنش‌ها در مورد داوری در فوتبال ایران هرگز فروکش نمی‌کنند؟ شاید یکی از دلایل ماجرا این باشد که نهادهای مرتبط هرگز تناسبی بین افشاگری‌ها، تهدیدها و اعتراض‌ها با جریمه برقرار نمی‌سازند

اپیدمی مسئولیت‌ناپذیری

آخرین باری که یک نفر در فوتبال ایران به طور کامل مسئولیت کارش را پذیرفته به خاطر می‌آورید؟ کدام مربی را می‌شناسید که اعتراف کند شکست تیمش به خاطر اشتباه در انتخاب تاکتیک مناسب بوده است؟ کدام داور را می‌شناسید که تصمیم اشتباه را به مشکلات مختلف ربط ندهد؟ مسئولیت‌پذیری چند ضلع کاملا متصل دارد که هر کدام سر جای‌شان نباشد، اصل ماجرا زیر سوال می‌رود. مسئولیت‌پذیری یعنی مربی تک تک مسائل را به داوری ربط ندهد، یعنی داورها بپذیرند که اشتباه می‌کنند و فدراسیون و تشکیلاتش همیشه مقصر این اشتباه نیستند و البته فدراسیون هم کمی و فقط کمی به دنبال فراهم کردن امکانات برای داوری باشد. کدام ضلع از این مثلث، کارش را به درستی انجام می‌دهد که انتظار دارید داوری در فوتبال ایران به شکل مطلوب پیش برود و هیچ مشکلی نداشته باشد؟

الگوهای گمشده، کاراکترهایی که ساخته نمی‌شوند

مربیان ایرانی اساسا وقت دستمزد گرفتن، مدام خودشان را با خارجی‌ها مقایسه می‌کنند اما وقتی صحبت از رفتار حرفه‌ای می‌شود، دیگر هیچ شباهتی به خارجی‌ها ندارند! پپ گواردیولا بعد از جنجال‌های عجیب استادیوم وندامتروپولیتانو حتی حاضر نشد یک جمله علیه سیمئونه به زبان بیاورد. مربیان ایرانی هیچوقت از چنین رفتاری الگو نمی‌گیرند و تنش در اطراف داوری هیچوقت از بین نمی‌رود. باید این حقیقت را هم قبول کنیم که در نسل جدید داوری ایران به جز علیرضا فغانی دیگر یک کاراکتر بزرگ و جدی ساخته نشده و همان فغانی هم دیگر حاضر نیست در فوتبال ایران سوت بزند.

تکنولوژی‌زدایی!

وی.ای.آر به طور کلی شرایط داوری فوتبال در جهان را تغییر داده و همه چیز را عوض کرده است. در فوتبال ایران اما حتی سیستم رادیویی داورها هم به درستی کار نمی‌کند. طبیعتا این همه تفاوت مشکل‌ساز خواهد شد. ما داورها را در فوتبال ایران تنها گذاشته‌ایم و از آنها توقع داریم معجزه کنند. چنین اتفاقی هرگز رخ نخواهد داد. این اتفاق تنها موجب می‌شود جوان‌ترها هیچ علاقه‌ای به داوری فوتبال نداشته باشند.