در نقد علاقه افراطی فرهاد به نباختن
شجاعتر بباز!
آریا طاری
روی کاغذ استقلال هنوز تنها تیم «بدون شکست» این فصل لیگ برتر به حساب میآید اما در واقعیت آنها فرصت بردن یک جام را از دست دادهاند و حتی اگر تا آخر فصل در هیچ مسابقهای بازنده نباشند، نمیتوانند دوگانه ببرند. اینکه فرهاد و تیمش در یک مسابقه خانگی با حضور هوادارها نیز اینچنین احتیاط میکنند، کمی نگرانکننده به نظر میرسد. البته که نباختن هنر است اما اگر قرار است در ضربات پنالتی شکست بخوری و یک جام را از دست بدهی، میتوانی کمی شجاعانهتر فوتبال بازی کنی.برای سومین بار در این فصل، استقلال و نساجی به تساوی بدون گل رسیدند. آن هم در شرایطی که این بار 120 دقیقه روبهروی هم بازی کردند. جالب است که این دو تیم در 300 دقیقه بازی در این فصل، حتی یک گل هم به ثمر نرساندهاند. نساجی به خوبی ضدتاکتیک روبهرو شدن با استقلال فرهاد را بلد است. دوندگی و جنگندگی بالا و تلاش برای کنترل بازی در کنارهها، نقشه موثر ساکت الهامی برای مهار فرهاد بوده اما عجیب به نظر میرسد که مجیدی و تیمش برای بردن این بازی، به هر دری نزدند. هم استقلال در این نبرد موقعیتهای خوبی داشت و هم نساجی توانست بارها به دروازه آبیها نزدیک شود. هر دو تیم تیر دروازه را به لرزه درآوردند و صحنههای داوری بحثبرانگیزی هم داشتند. با این وجود انتظار میرفت استقلال در یک مسابقه خانگی که هوادارانش را هم در آن در اختیار داشته، حملات بیشتری انجام بدهد و ترس کمتری از شکست داشته باشد. به نظر میرسد «نباختن» به جدیترین اولویت این فصل استقلال تبدیل شده است. آنقدر که حتی جای اهمیت پیروزی را در ذهن بازیکنان این تیم گرفته است. فوتبال اما یک مسابقه برای «نباختن» نیست و این بردن است که در آن یک دستاورد ویژه محسوب میشود. استقلال هنوز هیچ شکستی نخورده اما بین باختن در پنالتیها و باختن در وقت قانونی، چه تفاوتی وجود دارد؟ استقلال هنوز شکست نخورده اما اگر چند لغزش دیگر را تجربه کند، شاید حتی قهرمانی لیگ را از دست بدهد. یعنی به همین سادگی ممکن است این تیم در آستانه بردن همه چیز، در نهایت هیچ جامی به دست نیاورد. پس آنها باید تاکید بیش از حد به شکست نخوردن را از ذهنشان بیرون کنند و برای بردن، کمی جسورتر نشان بدهند. هواداران استقلال تیمی شجاعتر از فرهاد میخواهند.
برای سومین بار در این فصل، استقلال و نساجی به تساوی بدون گل رسیدند. آن هم در شرایطی که این بار 120 دقیقه روبهروی هم بازی کردند. جالب است که این دو تیم در 300 دقیقه بازی در این فصل، حتی یک گل هم به ثمر نرساندهاند
فرهاد مجیدی تا اینجا، مربی تورنمنتهای حذفی نبوده است. او هم سابقه حذف شدن از آسیا با استقلال را دارد و هم در سه سال گذشته، نتوانسته قهرمانی جام حذفی را به دست بیاورد. فرهاد یک بار در فینال حذفی، مغلوب تراکتورسازی شد و یک بار نیز در دیدار نهایی این تورنمنت، نتیجه را به فولاد واگذار کرد. حذف این فصل آنها اما خیلی زودتر رقم خورد. جایی که این تیم در یکچهارم نهایی جام حذفی از مسابقات کنار رفت. عبور از نساجی، این تیم را در موقعیت ایدهآلی برای بردن جام حذفی قرار میداد. استقلال اگر برابر حریف مازندرانی به برتری میرسید، در نیمهنهایی با مس کرمان برخورد میکرد و در مسابقه پایانی، با برنده دیدار خلیج فارس ماهشهر و الومینیوم اراک روبهرو میشد. در واقع یک مسیر بسیار مطلوب مقابل این تیم قرار میگرفت اما حالا آنها باید تا شروع دوباره لیگ برتر منتظر بمانند. مجموعه تصمیمهای فرهاد در چنین مسابقهای، قابل نقد به نظر میرسند. اینکه او کمی زودتر ساختار تیمش را هجومی نکرد، اینکه او حسین حسینی پنالتیگیر را حتی در زمان پنالتیها به زمین نفرستاد تا گلر جوانش حتی یک پنالتی را مهار نکند و اینکه استقلال در بیشتر دقایق بازی با احتیاط بسیار زیادی بازی میکرد، حالا باعث انتقاد از این مربی شده است. البته که هنوز فاجعه بزرگی رخ نداده و استقلال هنوز میتواند فاتح لیگ برتر شود. فرهاد هنوز میتواند دومین مربی تاریخ باشد که یک فصل لیگ برتر را با استقلال فتح میکند. برای بردن دوگانه هم در سالهای بعد زمان زیادی وجود خواهد داشت. با این وجود مجیدی باید به این ناکامی به شکل یک تلنگر بزرگ نگاه کند و در نبردهای بعدی، احتیاط را کنار بگذارند. این رکورد شکستناپذیری نیست که استقلال را صاحب جام میکند. این تلاش برای برنده شدن است که از استقلال یک تیم قهرمان میسازد.
همه مربیها شکست میخورند، هیچ تیمی هم وجود ندارد که درگیر باخت نشود اما «چگونه باختن» هم به شدت مهم است. نحوه بازی استقلال روبهروی تیمی مثل نساجی، شبیه تیمهای قهرمان نبود و این معضلی است که خیلی زود باید برطرف شود. استقلال همه ابزارهای لازم برای عقب راندن حریف را دارد و اینکه کمی شجاعتر باشد، اصلا انتظار زیادی نیست. آنها در ادامه لیگ برتر این شانس را دارند که خاطره اولین ناکامی فصل را در نهایت با قهرمانی جایگزین کنند اما چه بهتر که این قهرمانی با فوتبال تماشایی و نمایشی جسورانه به دست بیاید.
دیدگاه تان را بنویسید