درباره مجید جلالی؛ از قراردادهای خوب تا نتایج ناامیدکننده
نیازمند ریاستارت!
آریا طاری
تحمل باخت به یک «مربی خارجی» در هر شرایطی برای مجید جلالی دشوار به نظر میرسد. شاید او حالا برانکو را مورد تمجید قرار بدهد اما در زمان حضور همین مربی روی نیمکت تیم ملی، جلالی منتقد شماره یک مربیان خارجی بود و برای مقابله با آنها حتی به رئیس جمهور نیز نامه نوشت. او بعدها علیه کارلوس کیروش نیز موضع تندی گرفت. برانکو و کیروش با وجود همه اختلافها در همین چند سال دست به کارهای بزرگی زدهاند. به مراتب بزرگتر از همه آنچه مجید جلالی در عمر سی و چند ساله کاریاش انجام داده است.
«مسئولیت پذیری» هیچوقت جایی میان برنامههای مجید جلالی نداشته است. او یا برنده میشود و یا دیگران را متهم میکند که جلوی پیروزیاش را گرفتهاند. سرمربی پیکان در هفته اول همین فصل، روبهروی یکی از بیمهرهترین استقلالهای تمام تاریخ قرار گرفت. تیمی که در خط حمله، سجاد آقایی را به صورت ثابت به زمین فرستاده بود و روی نیمکت، اللهیار صیادمنش را برای بازی کردن در اختیار داشت. تصور میشد پیکان با نفراتی که در اختیار دارد، باید به سادگی این استقلال نصفه و نیمه را شکست بدهد اما شاگردان مجید در بیشتر دقایق بازی با اتلاف وقت سرگرم بودند و در نهایت با چهرههایی کاملا راضی از تساوی از زمین خارج شدند. آقای مربی در پایان آن نبرد، به انتقاد از رسانهها پرداخت و آنها را متهم کرد که در مورد جدایی مهرههای اصلی استقلال دست به اغراق زدهاند. آن هم در شرایطی که این تیم مجید حسینی، امید ابراهیمی مامه تیام و سرور جپاروف را از دست داده بود و هنوز با جانشینان احتمالی این مهرهها مذاکره میکرد. چندین ماه بعد، این روند این بار مقابل پرسپولیس تکرار شد. جلالی باز هم با ترکیب ناقصی از حریف روبهرو شد و باز هم نتیجه خوبی به دست نیاورد تا زمین و زمان را در نقش مقصر قرار بدهد. سرمربی پیکان معتقد بود پرسپولیس ترکیب خوبی در اختیار داشته است. چراکه همین تیم با همین نفرات در فینال آسیا به میدان رفته و حتی آدام همتی طعم حضور در آن میدان بزرگ و پرفشار را چشیده است. شاید یک دهه قبل، وارونه جلوه دادن حقایق از سوی جلالی با واکنش منفی هواداران فوتبال روبهرو نمیشد اما در عصر استیلای شبکههای اجتماعی و گردش روزمره اطلاعات، دیگر هیچ نکتهای از هیچکس پنهان نمیماند. تیم برانکو در فینال لیگ قهرمانان قربانی استفاده از مهرههایی شد که هنوز به اندازه کافی برای بازی در این زمین «بزرگ» نبودند. این تیم اما در سایه محرومیت، چارهای به جز استفاده از همین نفرات نداشت. آنها در حالی به مصاف پیکان رفتند که چهار بازیکن اصلی و شروعکننده فینال آسیا یعنی انصاری، رسن، بیرو و نوراللهی را در اختیار نداشتند. این تیم برای چند روز در تعطیلات بود و حتی اعضای کادر فنیاش ایران را ترک کرده بودند. پرسپولیس ابدا در «شرایط مسابقه» نبود اما با همین کیفیت نیز پیکان را شکست داد. حالا مقصر این نتیجه چه کسی است؟ رسانهها؟ تلویزیون؟ سازمان لیگ؟ داور؟ بازیکنان حریف؟ تماشاگرها؟ یا خود مجید جلالی؟ برای پیدا کردن مقصر شکست مقابل پرسپولیس، لازم نیست مجید جلالی راه دوری برود. خود او، متهم ردیف اول تجربه چنین نتیجهای برابر تیم پروفسور به شمار میرود. تیم جلالی بین دو نیمه به عنوان برنده به رختکن رفت اما در ۴۵ دقیقه دوم، هیچ حرفی برای گفتن نداشت و به سادگی تسلیم حریف شد. تعویض برانکو، پرسپولیس را به پیروزی نزدیک کرد و تعویضهای جلالی برای تیم او نتیجه معکوس داشتند. حتی در دقایقی که محسن ربیعخواه برای اولین بار از زمان پیوستن به پرسپولیس در سمت راست خط دفاعی بازی میکرد، پیکان نتوانست از این جناح فشاری به حریف وارد کند. با وجود انبوهی از مهرههای هجومی، نقشه پیکان در نیمه دوم در دفاع کردن خلاصه میشد. این تیم حتی بعد از دریافت گل اول، قصد نداشت از دفاع دست برندارد. مهرههای پیکان مدام روی زمین میافتادند و ظاهرا این بخشی از «تاکتیکیترین» توصیههای مجید جلالی به آنها بود. پس از پایان بازی، سرمربی پیکان تمایلش برای هر هفته بازی کردن در ورزشگاه آزادی و مورد توجه قرار گرفتن را افشا کرد اما حقیقت آن است که اگر قرار باشد پیکان جلالی هر هفته زیر ذرهبین قرار بگیرد و طیف وسیعی از فوتبالیها بازیهایش را تماشا کنند، این مربی باید از همین حالا به دنبال بازنشستگی باشد. برانکو، کیروش، روزنامهنگارها، عادل فردوسیپور، بخشی از فهرست دشمنان فرضی جلالی هستند. فهرستی که هر روز بیشتر از روز قبل تکمیل میشود. مجید جلالی کارشناس محبوب تلویزیون است. مردی که پس از هر شکست تیم ملی، نمودارهایش را برمیدارد و از این استودیو به آن استودیو میرود. این «آسیبشناسی» اما چرا برای موفقیت به خود او کمک نمیکند؟ چرا تنها موفقیتهای این مربی، بیشتر از یک دهه قبل به دست آمدهاند و همان موفقیتها بیشتر از تاکتیک و نقشههای فنی، به ماجراهای دیگری پیوند خوردهاند؟ جلالی قبل از آسیبشناسی بعدی فوتبال ایران، باید به دنبال راهی برای نجات خودش از وضعیت فعلی باشد. هرچند که شاید اوضاع برای او چندان هم بد نظر نمیرسد. قراردادهای خوب، نتیجههای بد و البته سوالهایی که از آقای مربی پرسیده نمیشوند.
دیدگاه تان را بنویسید