هفت دغدغه کلیدی برای فدراسیون جدید
خزانهای که خالی است!
آریا رهنورد
صعود به جام جهانی و دریافت پاداش رسیدن به این جام میتواند فوتبال ایران را به لحاظ مالی متحول کند اما قبل از آن، کارهای زیادی برای انجام دادن در فدراسیون وجود دارد. دوران مدیریت عزیزی خادم خوب یا بد دیگر تمام شده و حالا فقط باید به آینده فکر کرد. آیندهای که در آن باید قدمهای مهمی برای فوتبال ایران در تمامی سطوح برداشته شود. مسئولیت فدراسیون موقت در این زمینه بسیار سنگین خواهد بود. چراکه حالا در ماههای سرنوشتسازی برای فوتبال ایران قرار داریم.
اساسنامه
مساله اساسنامه فدراسیون فوتبال هنوز به طور کامل حل و فصل نشده است. اگرچه قدمهای موثری در این زمینه برداشته شده اما اگر در نهایت اساسنامه به تایید فیفا نرسد، فوتبال ایران در آستانه تعلیق قرار خواهد گرفت. یکی از کارهایی که باید در فدراسیون صورت بگیرد، نهایی کردن مراحل مربوط به اساسنامه است. در این صورت فوتبال ایران میتواند سرانجام نفسی به راحتی بکشد و بحرانهای بزرگ گذشته را پشت سر بگذارد. این کار باید یکی از اولویتهای فدراسیون در دوران گذار باشد.
انتخابات جدید
تا اردیبهشتماه و زمان برگزاری انتخابات بعدی زمان زیادی باقی نمانده و فدراسیون باید به خوبی فضا را برای این انتخابات مهیا کند. تجربه نشان میداد سرپرستها به واسطه رابطهای که با هیاتهای استانی برگزار میکنند، شانس خوبی برای انتخاب شدن دارند اما مساله دوشغله بودن، تهدیدهایی علیه ریاست ماجدی به وجود میآورد. احتمالا همانند دوره گذشته نیز حداقل یک چهره فوتبالی برای ریاست فدراسیون وارد بازی انتخابات خواهد شد. کاپیتان تیم ملی هم این بار باید برگه رایاش را بیشتر تا کند تا رای او در انتخابات به سادگی شکار دوربینها نشود. احسان حاجصفی در انتخابات قبلی به سردار آجورلو رای داده بود!
تیم ملی امید
تیم ملی امید در بلاتکلیفی محض به سر میبرد و این مساله بسیار نگرانکننده است. حداقل در دو ماه اخیر هیچ خبری در خصوص این تیم منتشر نشده و همه چیز معلق به نظر میرسد. از یک سو میگویند که قرارداد سرمربی به «یورو» بوده و هیات رییسه با این مساله مخالف است. از سوی دیگر هم گفته میشود که اصلا قرارداد کادر فنی نهایی نشده است. لابهلای این همه صحبت ضد و نقیض، تیم ملی امید شرایط شکنندهای دارد. ماجدی خیلی زود باید در مورد این تیم تصمیم بگیرد و اجازه ندهد بلاتکلیفی امیدها طولانیتر از این شود.
دراگان و شاگردها
تیم ملی هم شرایط خاص خودش را دارد. سرپرست فدراسیون فعلا موضعی در خصوص تیم ملی نگرفته اما نوع تعامل او با این تیم و سرمربیاش مهم خواهد بود. دراگان در دوران عزیزی خادم به اندازه کافی با احترام از سوی رییس فدراسیون روبهرو نشد و این اتفاق نباید تکرار شود. علاوه بر این مساله پاداشها در تیم ملی هم بازیکنان تیم را کمی ناراحت کرده بود. تیم ملی مهمترین نمود فوتبالی این کشور است و برای داشتن یک ویترین شیک و جذاب برای این فوتبال، باید به این تیم رسیدگی شود.
نبردهای تدارکاتی
مشکلی که در فدراسیون قبلی و حتی فدراسیونهای قبلتر وجود داشت، مشکل برگزاری دیدارهای تدارکاتی برای تیم ملی بود. چراکه این تیم به واسطه انواع و اقسام مشکلات، نمیتوانست روبهروی رقبای خوب و قدرتمند قرار بگیرد. این مشکل باید در اسرع وقت حل شود. چراکه تیم ملی تحت هیچ شرایطی نمیتواند با ایستادن مقابل چند حریف آسیایی برای بازیهای بزرگ و حساس جام جهانی آماده شود. این تیم برای محک خوردن قبل از شروع جام، باید روبهروی قدرتهای درجه یک دنیا قرار بگیرد. در غیر این صورت باید رویایی مثل صعود از مرحله گروهی جام را برای همیشه فراموش کنیم.
فوتبال بانوان
باید پذیرفت که فوتبال بانوان در دوران عزیزی خادم به خوبی مورد توجه قرار گرفت و پیشرفت کرد. اولین صعود به جام ملتها هم در همین دوره اتفاق افتاد. با این حال تنها توجه کلامی به فوتبال بانوان کافی نخواهد بود. در فدراسیون جدید این تیم باید از حق اردوهای برون مرزی برخوردار باشد. در این فدراسیون باید نبردها و تورنمنتهای تدارکاتی هم برای تیم ملی بانوان در نظر گرفته شود تا این تیم و این نسل آماده به مرور زمان تجربه بیشتری به دست بیاورد و میدانهای بیشتری ببیند.
این لیگ فشرده
تمام کردن لیگ در بهترین زمان ممکن هم خودش یک مساله نفسگیر است. یکی از ضعفهای همیشگی فدراسیون عزیزی خادم، نوعی بی تفاوتی در مساله بازگشت تماشاگرها به استادیومها بود که حالا باید تغییر کند. علاوه بر این فدراسیون قبلی در زمینه ورود وی.ای.آر به فوتبال هم به شدت کمکاری کرد و حالا این روند باید در دوران تازه اصلاح شود. حتی فکر برگزاری رقابتهای فصل آینده لیگ برتر بدون وی.ای.آر هم نباید در سر مسئولان فدراسیون فوتبال باشد. چراکه چالشهای داوری لیگ برتر دیگر از حد تحمل خارج شدهاند.
دیدگاه تان را بنویسید