برای دراگان اسکوچیچ قبل از یک تصمیم سرنوشتساز
این بازی «برنده» ندارد
آریا طاری
به طور معمول کافی است تنها یک صحنه بحثبرانگیز داوری علیه استقلال شکل بگیرد تا فرهاد مجیدی در کنفرانس خبری توفان به راه بیندازد و به داورها حمله کند. او حتی تا همین چند هفته قبل به محاسبه امتیازهای از دست رفته تیمش با تصمیمهای داوری میپرداخت اما پس از نبرد با هوادار و در حالی که حریف به شدت به عملکرد داور معترض بود، فرهاد با حملات عجیب و غریبش به سرمربی تیم ملی، ذهنها را به جهت دیگری منحرف کرد. حالا همه در انتظار پاسخ دراگان هستند. پاسخی که البته بهتر است هیچوقت از راه نرسد.
نگاه خوشبینانه به اظهارات بدموقع فرهاد علیه سرمربی تا اینجا موفق تیم ملی، این است که او واقعا به این حرفها اعتقاد ندارد و تنها به خاطر هیجان لحظهای مسابقه و تلاش برای عوض کردن فضای اعتراض تیم حریف به داور، این صحبتها را به زبان آورده است. نگاه بدبینانه اما این است که او واقعا به حرفهایی که در کنفرانس خبری بعد از مسابقه با هوادار زده، معتقد باشد! اینکه یک انگشت سیاوش یزدانی به همه مدافعان تیم ملی میارزد، نه حرف زیبایی برای یک مربی است و نه اصلا حقیقت دارد. در تیم ملی مدافعی مثل محمدحسین کنعانیزادگان را داریم که در اوج دوران فوتبالش قرار گرفته، تجربه زیادی در تیم ملی به دست آورده، در جام ملتها فیکس بازی کرده و در یک لیگ خارجی توپ میزند. در تیم ملی مدافعی مثل شجاع خلیلزاده را داریم که با همه توان برای تیم به میدان میرود، کماشتباه نشان میدهد و همیشه مطمئن به نظر میرسد. در تیم ملی مدافعی مثل مجید حسینی را داریم که تجربه بازی در جام جهانی را به دست آورده، چندین سال در یک لیگ اروپایی حضور داشته و با وجود نیمکتنشینی، کوچکترین اعتراضی به این مساله نشان نمیدهد. در تیم ملی مدافعی مثل مرتضی پورعلیگنجی را داریم که اگر مصدوم نبود، خودش با کمک تجربه و کیفیتی که دارد، گزینه مهمی برای فیکس شدن در تیم به شمار میرود. در حقیقت اگر همه موجودیت فوتبال ایران در خط دفاعی حی و حاضر باشند، بعید است حتی فرصت دعوت به اردوها برای سیاوش یزدانی به وجود بیاید. فرهاد اما در چنین شرایطی، او را بهترین مدافع فوتبال ایران میداند. مدافعی که تازه یک فصل از رسیدنش به فرم خوب در استقلال میگذرد و در بسیاری از هفتههای فصل گذشته غایب بوده است. فرهاد شاید به تصور خودش به سیاوش کمک میکند اما در حقیقت، مشغول صدمه زدن به این بازیکن است. بازیکنی که با این روند، جایگاهش را در بین همبازیها و مربیان تیم ملی به سادگی از دست میدهد و همه نسبت به او بدبین میشوند. مصاحبه فرهاد حتی بیشتر از سیاوش، علیه خود این مربی هم هست. چه اتفاقی افتاده که مجیدی خیال کرده میتواند در تصمیمهای سرمربی تیم ملی دخالت کند؟ او چه چیزی در خودش دیده که حق چنین انتقادی را برای خودش متصور است؟ مگر زمانی که همین مربی در تیم ملی امید کار میکرد، دخالتهایی شبیه به این همواره موجب عصبانیت و نگرانیاش نبودند؟
تا اینجا، فرهاد مجیدی مرتکب یک اشتباه بزرگ شده و حالا همه نگاهها به دراگان اسکوچیچ است که نباید این ماجرا را به دومینویی از اشتباههای بزرگتر تبدیل کند. او کارش را انجام داده، حرفش را در زمین زده و هرگز به یک درگیری شبیه به این نیاز ندارد. هرگونه تفرقه در اطراف تیم ملی، شرایط این تیم را دگرگون خواهد کرد. تا اینجا تئوری مجیدی، طرفداران زیادی ندارد و حتی بسیاری از هواداران استقلال، مخالف مطرح کردن این قبیل انتقادها هستند. با این وجود اگر اسکوچیچ تحت تاثیر عصبانیت قرار بگیرد و پاسخی تند به این صحبتها بدهد، همه چیز تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. او نباید رفتاری را تکرار کند که پیش از این برانکو در فوتبال ایران انجام داده بود. برانکو در دام کارلوس کیروش افتاد و با عصبانیت بدموقع، همان مسیری را طی کرد که کارلوس طراحی کرده بود. کیروش برای تحریک بیشتر بازیکنها یک دشمن فرضی میخواست و برانکو اگر در میانه آن ماجرا گرفتار نشده بود، همین حالا روی نیمکت تیم ملی ایران مینشست. تا امروز در تیم ملی به تاکتیکهای اسکوچیچ نیاز داشتهایم و حالا این تیم به هوش سرمربیاش نیاز دارد. مردی که باید بداند در این مقطع، سکوت بزرگترین موهبت برای او به شمار میرود.
فوتبال ایران بارها در آستانه رسیدن به موفقیتهایی بزرگ، با مسائلی از این دست روبهرو شده و به شدت لطمه خورده است. حالا فرهاد شروعکننده ماجرایی است که میتواند در همین نقطه بدون بزرگ و بزرگتر شدن به پایان برسد. همه چیز فعلا شبیه یک گلوله کوچک برفی است اما اظهارنظرهای بعدی، میتواند این برف را بزرگ و بزرگتر کند. این «بهمن» اما نباید اجازهای برای فرود آمدن داشته باشد. بدون پاسخ گذاشتن این صحبتها نهتنها چیزی از اسکو کم نمیکند، بلکه حتی وزن و اعتبار او در فوتبال ایران را بیشتر خواهد کرد.
دیدگاه تان را بنویسید