چهار درس از شکست استقلال در فینال حذفی
جـامفـولادی
دومین شکست پیاپی استقلال در جام حذفی، فرصت رسیدن به یک جام دیگر را از این تیم گرفت. فرهاد و تیمش پس از تساوی بدون گل در پایان ۱۲۰ دقیقه، در پنالتیها مغلوب تیم نکونام شدند. اولین جام دوران مربیگری نکو، سرانجام به دست آمد و حالا فرهاد برای تصاحب اولین جام، باید زمان بیشتری صبر کند.
آریا طاری
مسیر نکو، مسیر فرهاد
جواد نکونام و فرهاد مجیدی، همچنان در ابتدای راه مربیگریشان هستند و هنوز باید تجربههای بیشتری به دست بیاورند. با این حال، مسیری که نکو تا امروز طی کرده، بسیار منطقیتر و ایدهآلتر به نظر میرسد. او کارش را از خونه به خونه در لیگ یک کلید زد، سپس به نساجی قائمشهر رفت و توانست این تیم را پس از سالها به سطح اول فوتبال ایران بیاورد. قدم بعدی او، ورود به لیگ برتر با نساجی بود. نکو برای یک نیم فصل دیگر روی نیمکت تیم شمالی نشست و از شروع فصل بعدی، سرمربی فولاد خوزستان شد. فولاد در اولین فصل با هدایت این مربی، توانست خودش را به سهمیه لیگ قهرمانان آسیا برساند. اتفاقی که با تکیه زدن به رده سوم جدول ممکن شد. جواد در دومین فصل هدایت فولاد، اولین جامش را در این باشگاه به دست آورد و توانست برای اولین بار در تمام تاریخ، فولاد را قهرمان جام حذفی کند. در حقیقت او برای رسیدن به اولین جام دوران مربیگری، مسیری بسیار تدریجی را طی کرده و هر قدم را بلندتر از قدم بعدی برداشته است. فرهاد اما درست برعکس نکونام، مستقیما به سراغ یک باشگاه بزرگ رفته و سرمربیگری در رده باشگاهی را از استقلال کلید زده است. او تا امروز در سه مقطع مختلف سرمربی آبیها شده، دو بار هم تیمش را به فینال حذفی برده اما هیچ جامی با این تیم به دست نیاورده است. مجیدی میتوانست به جای کار کردن در باشگاه پرالتهاب و با مدیران ناامیدکننده استقلال، به سراغ تیمهایی برود که سازوکار ایدهآلتری برای موفقیت دارند. این تجربه به فرهاد کمک میکرد تا با دستهای کاملا پر به نیمکت استقلال برود. این اتفاق اما رخ نداد تا او با نقطه ایدهآلش در مربیگری فاصله داشته باشد. فرهاد برای فصل جدید، باید دستیاران به مراتب بهتری هم برای خودش انتخاب کند.
شما سکوت کنید آقای فکری
ظاهرا هیچکس به اندازه محمود فکری از شکست استقلال برابر فولاد خوشحال نشده است. او بلافاصله پس از پایان این نبرد، دست به کار شده و با یک استوری کنایهآمیز به این نتیجه واکنش نشان داده است. فکری در این متن آشکارا به مربیان فعلی استقلال تاخته و نوشته:«در زمین غصبی، جواهر هم بکاری خون درو خواهی کرد». اول از همه، یک نفر باید معنی زمین غصبی را برای فکری روشن کند. اگر قرار است هر کسی که جانشین یک مربی دیگر میشود زمین او را غصب کرده باشد، اول از همه این خود فکری بود که جانشین مجیدی در استقلال شد. پس این غصب از خود او شروع شد. در فوتبال حرفهای، چنین حرفهایی کاملا بی سر و ته به نظر میرسند. شاید هواداران استقلال از شکست در فینال حذفی اندوهگین باشند اما بدون تردید آنها از قرار گرفتن فرهاد روی نیمکت به جای فکری، کاملا راضی به نظر میرسند. چراکه بعید بود استقلال فکری، بتواند از مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا عبور کند و به فینال جام حذفی برسد. تیم فکری، فوتبالی به شدت قدیمی و منسوخشده بازی میکرد و حال ستارههای آبی هم با این مربی خوب نبود. او دائما فخر صدرنشینی تیمش را با بازیهای بیشتری میفروخت و خودش، مهمترین عامل فاصله گرفتن آبیها از کورس به شمار میرفت. جالب اینکه اگر باختن به فولاد در پنالتیها فاجعه باشد، خود فکری در این فصل در وقت معمول روبهروی این تیم شکست خورده است. پس شاید بهتر باشد این مربی حداقل در این مورد سکوت کند. کینه او از کادر فنی فعلی استقلال به جای خود اما کاش محمود فکری، حداقل حرمت بازوبندی را نگه دارد که سالها در استقلال به بازو داشته است.
سندروم بزرگوار نبودن
پس از شکست استقلال، پرسپولیسیها هم دست به کار شدند و با انتشار استوریهایی، به این ماجرا واکنش نشان دادند. یکی از این نفرات، طبق معمول محمدحسین کنعانیزادگان بود. بازیکنی که حتی بعد از ترک باشگاه، همچنان دست از کری خواندن برای رقیب برنمیدارد. کریهایی که به شدت هم سطح پایین هستند و مناسب یک فوتبالیست حرفهای به نظر نمیرسند. شکست در فوتبال، به سراغ همه میآید و بزرگوار بودن در زمان شکست رقیب، درسی است که هیچوقت از فوتبال اروپا نمیگیریم. تصور کنید رئال و بارسا با دههها دشمنی مطلق، موفقیت در جامهای مختلف را به هم تبریک میگویند اما ستارههای سرخابی، میخواهند خرخره هم را بجوند.
جواد در دومین فصل هدایت فولاد، اولین جامش را در این باشگاه به دست آورد و توانست برای اولین بار در تمام تاریخ، فولاد را قهرمان جام حذفی کند. در حقیقت او برای رسیدن به اولین جام دوران مربیگری، مسیری بسیار تدریجی را طی کرده و هر قدم را بلندتر از قدم بعدی برداشته است
داریوش در نقش رشفورد
اینکه مربیان فوتبال در ایران اساسا چندان پیگیر فوتبال روز دنیا نیستند، حقیقتا نگرانکننده است. همین چند هفته قبل بود که گرت ساوت گیت با پنالتی دادن به مهرههایی که در آخرین ثانیهها وارد زمین مسابقه شده بودند، به شدت مورد انتقاد قرار گرفت و نتیجهاش را هم دید. حالا فرهاد مجیدی در آخرین ثانیههای نبرد با فولاد، داریوش شجاعیان را وارد زمین کرد و اتفاقا او هم پنالتی مهم تیمش را از دست داد. شاید اگر فرهاد در این مورد کمی دقت بیشتری به خرج داده بود، سرنوشت استقلال در این جام تغییر میکرد
دیدگاه تان را بنویسید