دراگان و یک پایان غیرمنتظره
گمشدهای به اسم قدرشناسی!
برداشتن سیگار نیمه سوخته والدیر ویرا از روی زمین، یکی از فراموشنشدنیترین خاطرات تاریخ فوتبال ایران است. سالها بعد از شاهکار این مربی، حالا به نظر میرسد الگویی شبیه همان اتفاق در فوتبال ایران در حال تکرار شدن باشد. تیم ملی با اسکوچیچ، از یک بزنگاه سخت عبور کرده و به جام جهانی نزدیک شده اما فدراسیون در اندیشه به خدمت گرفتن یک مربی دیگر است. نقشهای که اگر جواب ندهد، یک سرافکندگی تاریخی برای فدراسیون شهابالدین عزیزی خادم به وجود خواهد آورد.
آریا رهنورد
هنوز 24 ساعت از پیروزی دلچسب تیم ملی روبهروی عراق سپری نشده بود که رییس فدراسیون فوتبال تلویحا از پایان همکاری با دراگان اسکوچیچ خبر داد. البته از آنجایی که قرارداد اسکوچیچ به پایان رسیده، عملا صحبتی از «برکناری» نیست اما رییس فدراسیون، حداقل میتواند «ادبیات» مناسبتری را برای این کار در نظر بگیرد و یا اینکه در زمان درستتری در مورد این مسائل صحبت کند. عزیزی خادم طوری با شتاب درباره آینده تیم ملی حرف میزند که انگار رییس فدراسیون فوتبال سوئیس شده است! همه میدانیم که این پروسه، حداقل کمی زمان خواهد برد. مگر آنکه آقای رییس همین حالا به صورت پنهانی با گزینه آینده نیمکت تیم ملی مذاکره کرده باشد. این ماجرا دوباره به یادمان میآورد که اساسا «قدرشناسی»، گمشده همیشگی فوتبال ایران است. ما حتی از مردی که در چهار بازی متوالی سرنوشتساز برای تیم ملی چهار برد به دست آورده، تقدیر نمیکنیم. ما از مردی که طلسم منامه را برای اولین بار در تاریخ فوتبال ایران شکسته و پس از 10 سال در یک مسابقه رسمی عراق را شکست داده است، تقدیر نمیکنیم. اگر قرار به جدایی اسکوچیچ است، حداقل میتوانیم جملات بهتری در مورد این مربی به کار ببریم.
هنوز 24 ساعت از پیروزی دلچسب تیم ملی روبهروی عراق سپری نشده بود که رییس فدراسیون فوتبال تلویحا از پایان همکاری با دراگان اسکوچیچ خبر داد. البته از آنجایی که قرارداد اسکوچیچ به پایان رسیده، عملا صحبتی از «برکناری» نیست اما رییس فدراسیون، حداقل میتواند «ادبیات» مناسبتری را برای این کار در نظر بگیرد
اسکوچیچ شاید به لحاظ فنی، یکی از بزرگترین مربیان تاریخ تیم ملی نباشد اما بدون ذرهای شک و تردید، او یکی از باروحیهترین مربیان تاریخ این تیم به شمار میرود. در این مقطع حساس و با این ماموریت بزرگ، دقیقا یک نفر مثل اسکوچیچ را لازم داشتیم تا تیم ملی را از این تنگنا عبور بدهد. یک مربی که انرژی مثبت زیادی را به تیم تزریق کند و اعتماد به نفس از دست رفته را به ساقهای بازیکنان تیم ملی برگرداند. دراگان در این دوره خاص، مشکلات بزرگی داشت. اول از همه، کرونا همه نقشهها و برنامهها را به هم ریخت و بازی را عوض کرد. بعد ای.اف.سی وارد عمل شد و فرصت میزبانی را از تیم ملی گرفت تا ایران تنها تیمی باشد که فقط با «یک میزبانی» آن هم روبهروی حریفی مثل کامبوج، این مرحله را به پایان میرساند. فدراسیونِ وقت هم هر روز یک گزینه برای جانشینی این مربی مطرح میکرد. حتی اگر یک مربی ایرانی هم بود، با همه این شرایط کنار نمیآمد و لب به اعتراض میگشود اما اسکوچیچ، کار کردن را به همه چیز اولویت داد و تیمش را قرص و محکم ساخت. حالا بعضیها میگویند که این تیم با این همه ستاره، حتی بدون مربی هم به مرحله بعدی صعود میکرد. لازم است به همه آنها یادآوری کنیم که همین تیم با همین ستارهها با مربی گرانقیمتی مثل مارک ویلموتس در دور رفت از بحرین و عراق حتی «یک امتیاز» هم نگرفت! پس این تصور که مربی نقشی در موفقیتهای این تیم نداشته، از اساس باطل است. کنار گذاشتن دراگان تنها در یک صورت میتواند توجیه منطقی داشته باشد و آن، انتخاب یک مربی بزرگ خارجی است. در روزهای گذشته زمزمههایی در مورد استراماچونی به گوش رسیده اما نسبت به دوران حضور استراما در استقلال، چیز زیادی در فوتبال ایران تغییر نکرده و بعید به نظر میرسد که این مربی بتواند با مدیران بدقول و بیمسئولیت ایرانی کنار بیاید. مذاکرات وین، هنوز به سرانجام نرسیدهاند. این یعنی احتمال لغو تحریمها به صورت همزمان بسیار پایین است. در نتیجه مشکلات انتقال پول به خارجیها هنوز به قوت خودش باقی خواهد بود. علاوه بر این، فدراسیون به لحاظ مالی با مشکلات بسیار بزرگی دست و پنجه نرم میکند. فدراسیونی که برای پرداختن قرضها مالکیت ساختمانش را هم از دست داده، طبیعتا توانایی چندانی در جذب یک مربی گرانقیمت ندارد. اگر هم یک قرارداد گرانقیمت بسته شود، بعید نیست این قرارداد همان سرنوشتی را داشته باشد که قرارداد مارک ویلموتس داشت. چراکه مربیان خارجی اساسا با شرایط خاص فوتبال ایران کنار نمیآیند. اگر قرار است اول قید همکاری با اسکوچیچ را بزنیم و بعد تازه به سراغ مذاکره با مربیان دیگر برویم، این کار برای فوتبال ایران خطرناک خواهد بود. بعید نیست آخر این راه هم، نیمکت تیم ملی دوباره به چهرههایی مثل امیر قلعهنویی و علی دایی سپرده شود و این، یک عقبگرد تاریخی برای تیم خواهد بود. ماجرا کاملا روشن است. اگر فدراسیون این توان را در خودش میبیند که به سراغ یک مربی بزرگتر برود، باید این کار را انجام بدهد. در غیر این صورت، ادامه دادن با اسکوچیچ بهترین راه برای آینده تیم ملی خواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید