لشکر فراموشی علیه کاپیتان تیم ملی
احسانکشی!
آریا رهنورد
درست در حساسترین روزهای ممکن برای تیم ملی و در شرایطی که این تیم حتی با وجود شکست دادن بحرین با یک نتیجه خوب هنوز از لبه پرتگاه فاصله نگرفته، گروهی از هواداران این تیم مشغول تاختن به احسان حاجصفی هستند. البته که کاپیتان تیم ملی تحت هیچ شرایطی مصون از انتقاد نیست و در طول تاریخ حتی فوتبالیستهای بزرگتری هم در این تیم با انتقاد روبهرو شدهاند اما تا زمانی که هدف این انتقاد زیر سوال بردن گذشته و همه دستاوردهای یک فوتبالیست درجه یک باشد، انجام این کار اصلا منصفانه به نظر نمیرسد.
نمایش احسان حاجصفی در مسابقه با بحرین، اصلا درخشان نبود. این جمله را باید به عنوان یک قاعده کلی پذیرفت. حاجصفی که در مسابقه اول با هنگکنگ روی نیمکت نشست و استراحت کرد، در جدال دوم از ابتدا به زمین رفت و نتوانست انتظارها را برآورده کند. کاپیتان تیم ملی در 45 دقیقه اول در میانه زمین به بازی گرفته شد و بین دو نیمه با تصمیم اسکوچیچ به سمت چپ خط دفاعی رفت و در این نقطه از زمین بازی کرد. آنچه موجب انتقاد گسترده از این فوتبالیست شده، سانترهای بد او در این جدال بودهاند. احسان در این نبرد بارها و بارها پشت توپهای ارسالی قرار گرفت اما نتوانست حتی یک ارسال خوب و دقیق روی دروازه انجام بدهد. اتفاقی که نشان میداد از آمادگی مطلوب فاصله گرفته است. حاجصفی در لیگ بیستم، فصل فوقالعادهای را هم پشت سر نگذاشته است. با این وجود اینکه خیلیها توقع دارند این بازیکن به تیم ملی دعوت نشود، حقیقتا عجیب به نظر میرسد. فراموش نکنید که پس از شجاعی و دژاگه، تیم ملی فقدان مهرههای باتجربه را احساس میکند و قرار گرفتن بازیکنانی با این سطح از تجربه برای تیم بسیار کلیدی به نظر میرسد. به همین خاطر است که کریم انصاریفرد هم به این تیم دعوت میشود. علاوه بر این، یادمان نرود که حاجصفی یک بازیکن دوپسته است و علاوه بر میانه میدان، میتواند در سمت چپ خط دفاعی هم بازی کند. در شرایطی که تیم ملی در اردو فقط یک مدافع چپ تخصصی دارد، احسان همچنان یک مهره بسیار مهم برای تیم ملی است. همه میدانند که بخشی از این گارد عمومی علیه این فوتبالیست، به ماجرای انتخابات فدراسیون فوتبال برمیگردد. البته که خود حاجصفی هم در این ماجرا موثر است. اگر او کمی بیشتر از برگه رایاش محافظت میکرد و یا حداقل اگر در ژست نمایشی حمایت از سرمربی تیم ملی فرو نمیرفت، امروز مجبور نبود با چنین مخالفتهای گستردهای روبهرو شود. پس بخشی از این ماجرا به خود حاجصفی هم برمیگردد. با این حال سطح انتقادها از این فوتبالیست، نسبتی با انصاف و واقعگرایی ندارد. این انتقادها نهتنها کمکی به تیم ملی نمیکند. بلکه حتی میتواند جو تیم و اعتماد به نفس نفرات را هم با تاثیر منفی روبهرو کند.
هر کسی میتواند از عملکرد حاجصفی ناراحت باشد و حتی او را به باد انتقاد بگیرد اما زیر سوال بردن همه دستاوردهای جذاب این ستاره برای تیم ملی، اصلا پذیرفتنی نیست. احسان بارها و بارها برای تیم ملی به میدان رفته و در بسیاری از بازیها، نمایشی فوقالعاده داشته است. او یکی از بهترین مهرههای تیم ملی در جام جهانی برزیل بود و به ویژه در مسابقه تاریخی با آرژانتین، از خود آرژانتینیها هم آرژانتینیتر نشان داد! در دوران مربیگری مربی سختگیری مثل کیروش که همیشه خط قرمزهای فنی و اخلاقی زیادی برای دعوت از نفرات مختلف به تیم ملی داشت، احسان رکورددار بازی برای این تیم بود. در حقیقت هیچ بازیکنی به اندازه حاجصفی در این دوران خاص برای تیم ملی به میدان نرفت. این نکته را هم از یاد نبریم که این بازیکن برای مدت زیادی در پست غیرتخصصی دفاع چپ برای تیم ملی بازی کرد. او همیشه علاقه داشت تا در خط هافبک برای این تیم به میدان برود اما همیشه هم به درخواست مربیان مختلف احترام گذاشت و به این وضع، اعتراضی نداشت. کمی احترام برای چنین بازیکنی با همه این دستاوردها، اصلا خواسته زیادی نیست. حتی اگر تک تک سانترهای او در یک مسابقه حساس به مقصد نرسند، باز هم احسان سزاوار احترام بیشتری است. مردی که در همه این سالها، یک عضو جدانشدنی از اردوهای تیم ملی بوده است.
انگار قرار است همیشه یک بازیکن تیم ملی، سیبل انتقاد هوادارها باشد. قبل از احسان، این مسئولیت خطیر بر عهده مسعود شجاعی بود. شجاعی کمی بیشتر از آنچه که باید، در تیم ملی ماند و وداع ناخوشایندی با این تیم داشت اما باید باور کنیم که احسان هنوز به آن مرحله نرسیده و همچنان میتواند یک ستاره کلیدی برای تیم ملی باشد. خوب است که هواداران تیم ملی، همیشه از مهرههای تیم انتظار زیادی داشته باشند اما اصلا خوب نیست که مهرههای تیم با فشاری غیرمنصفانه روبهرو شوند. با انتقادهایی که به جای تلاش برای ساختن همه چیز، سعی در تخریب چهرهها دارند.
دیدگاه تان را بنویسید