رسوایی و سقوط؛ سرنوشت تلخ یک اسطوره
فقط در زمین «وفادار» بود!
در فاصلهای کوتاه با شروع رسمی رقابتهای جام ملتهای اروپا، یک شوک بزرگ در اردوی ولز اتفاق افتاده و رایان گیگز از هدایت این تیم برکنار شده است. خبر برکناری رایان برای بسیاری از هواداران فوتبال، شگفتانگیز بوده اما شاید همه آنهایی که از نزدیک گیگز و سرنوشتش را دنبال میکنند، خیلی هم با چنین اتفاقی غافلگیر نشوند. اسطوره منچستریونایتد و فوتبال ولز، به دلیل شکایت دو زن، از سوی فدراسیون فوتبال کشورش بایکوت شده است. او همان مردی بود که توانست ولز را پس از چند سال ناکامی، به رقابتهای یورو برساند اما حالا رایان تنها باید «تماشاگر» این رقابتها باشد. در سال 2020 هم رایان به دلیل شکایت یک زن، برای مدتی از هدایت تیم ملی فاصله گرفت و کار را به دستیارش سپرد اما او در نهایت در آن پرونده با مجازات روبهرو نشد. پرونده جدید اما بسیار جدیتر بود و این بار دیگر راه فراری برای این چهره وجود نداشت. گیگز البته این اتهام را نپذیرفته و شاکیانش را به «دروغگویی» متهم کرده است. او رسما اعلام کرده که این پرونده را با جدیت دنبال میکند تا بیگناهیاش را برای همه به اثبات برساند. رایان واکنش تندی به فدراسیون فوتبال ولز هم نداشته و برای این تیم در رقابتهای یورو آرزوی موفقیت کرده است. ماجرای رایان گیگز و آزار و اذیت دیگران، حالا دیگر به جاهای خجالتآوری رسیده است. او در زمین فوتبال، همیشه چهرهای بسیار آرام و قابل احترام بود اما با این پروندههای جدید، دیگر مجالی برای دفاع از او باقی نمیماند.
چندین سال قبل هم، ماجرای روابط او با همسر برادرش، همه بریتانیا را در یک شوک خبری بزرگ فرو برده بود. در مورد رایان، ماجرای عجیب این است که زندگی فوتبال او هیچ ارتباطی به منشاش در زندگی شخصی ندارد. او در زمین فوتبال، یک ستاره کاملا وفادار بود. یک نابغه که به هیچ قیمتی حاضر به ترک یونایتد نشد. حتی در سالهای پایانی دوران بازی که فرصت کمتری برای حضور در زمین به این ستاره میرسید، او پیشنهاد تیم دیگری را نپذیرفت. درست همانطور که رایان در سالهای اوج هم پیشنهاد دستمزدهای چندبرابری را رد میکرد. او آنقدر محترم بود که حتی لقب «سر» را دریافت کرد اما حالا دیگر هیچکس این چهره را سر رایان گیگز صدا نمیزند. اگر رایان در پروندههای تازه شکست بخورد، دوران فوتبالش را عملا باید تمامشده بدانیم. چراکه بعید است هیچ تیمی به انتخاب او به عنوان یک مربی علاقه نشان بدهد. حداقل او میتواند مطمئن باشد که در کشورهایی مثل ولز و انگلستان، هیچ فرصتی برای کار نخواهد داشت. این یک اتفاق نابودکننده برای چهرهای است که تازه در اول راه مربیگری قرار داشت و آرزوهای زیادی را در این زمینه با خودش مرور کرده بود. شماره 11 فراموشنشدنی منچستریونایتد، حالا در یک پیچ و خم تازه گرفتار شده است. تنگنایی که در درجه اول نتیجه رفتارهای ناخوشایند خود این چهره بوده است. او دیگر هرگز با «وفادار» بودن به یاد آورده نخواهد شد؛ چراکه در زندگی شخصیاش با وفاداری سروکار نداشته است.
دیدگاه تان را بنویسید