اول پاسخ بدهید، بعد رای جمع کنید
قانون پایستگی رسوایی!
دهم اسفندماه زمان برگزاری انتخابات فدراسیون فوتبال خواهد بود. همین حالا هم چند نام آشنا که سابقهای طولانی در شکست خوردن در این انتخابات دارند، برای شرکت دوباره در رقابت قدم پیش گذاشتهاند و چند مدیر باشگاهی مثل سعید آذری هم خواهان ورود به این رقابت هستند. ابهام بزرگی که در این مورد هنوز هم برطرف نشده، به مساله حضور بازنشستهها برمیگردد. ظاهرا اساسنامه جدید مشکلی برای ورود چهرههای بازنشسته ایجاد نمیکند اما همچنان قوانین داخلی ایران و نهادهای نظارتی سفت و سخت با این مساله مخالف هستند. قرار است ثبتنام کاندیداها به صورت اینترنتی انجام شود اما هنوز هم هیچ توضیح شفافی در مورد مساله بازنشستهها داده نشده و فدراسیون تکلیفش را در این مورد روشن نکرده است. کلیدیترین تفاوت انتخابات حذف شرط اجباری «سابقه مدیریت» برای ورود نامزدها خواهد بود. یعنی حالا دیگر حتی چهرههای فوتبالی هم بدون سابقه مدیریتی میتوانند وارد این کارزار شوند. حتی علی کریمی در چند گفتوگوی غیررسمی از آمادگیاش برای وارد شدن به ساختار فدراسیون صحبت کرده است. او که یکی از بزرگترین فوتبالیستهای تاریخ ایران و یکی از جدیترین منتقدان اداره فدراسیون توسط مهدی تاج و رفقا بوده، میتواند کار را به دست بگیرد و یک فدراسیون متفاوت برای فوتبال ایران بسازد. همه این مسائل مهم به نظر میرسند اما یک مساله کلیدی دیگر هم در مورد این انتخابات وجود دارد. اینکه افراد رقمزننده رسوایی بزرگ مارک ویلموتس همچنان در اطراف انتخابات دیده میشوند و حتی سودای ماندن در فدراسیون را در سر دارند. حتی شنیده میشود که رییس سابق، شخصا با یک مدیر لیگ برتری وارد مذاکره شده تا او را به کرسی ریاست بنشاند و در حقیقت خودش کنترل اوضاع را به دست بگیرد. اگر حتی یکی از این نفرات باز هم در فدراسیون فوتبال دیده شوند، امید داشتن به پیشرفت تنها یک فرض محال خواهد بود.
شاید بهتر باشد قبل از برگزاری انتخابات جدید برای فدراسیون فوتبال، تکلیف مدیران قبلی که در مسئولیتشان قصور کردهاند روشن شود. اگر مدیری با خودش «تاجر شکر» به جلسه امضای قرارداد برده، باید پاسخ این کار را بدهد. اگر مدیری ندیده و نشناخته پای برگه را امضا کرده، باید در مراجع قضایی پاسخگو باشد. تصور اینکه چند نفر بتوانند به همین راحتی از قوانین تخطی کنند و خم هم به ابرویشان نیاید، اساسا ماهیت نهادی مثل فدراسیون فوتبال را تهدید میکند. این یک مشکل بسیار بزرگ برای تشکیلات فوتبال ایران به شمار میرود. فدراسیون دیگر به هیچ وجه نباید در چنین دامی قرار بگیرد و چنین تجربههای تلخی را داشته باشد. با این وجود تجربه نشان میدهد اعضای مجمع معمولا به جز منافع شخصی خودشان در این انتخابات، به چیز دیگری فکر نمیکنند. هر عضو مجمع در ازای دریافت امتیازهایی خاص، رای میدهد و معمولا آینده فدراسیون برای هیچکس چندان مهم نیست. با این حال کاش فوتبال ایران به جایی برسد که انتظار پاسخگویی از مسئولانش یک انتظار بیهوده نباشد. برای اینکه عمق فاجعه را در این مورد درک کنید، کافی است به یاد بیاورید که رییس فدراسیون فوتبال آلمان تنها به خاطر دریافت یک ساعت مچی به عنوان «هدیه»، از سمتش برکنار شد!
دیدگاه تان را بنویسید