آریا طاری

«چون دیده‌اند داریم کارمان را درست انجام می‌دهیم، از هر ابزاری برای دشمنی با ما استفاده می‌کنند!» باورش کمی سخت به نظر می‌رسد اما این جمله نه یک استراتژی جنگی در زمان جنگ جهانی، بلکه جمله‌ای از یک مربی در لیگ برتر فوتبال ایران است. محمود فکری این روزها به مصاحبه‌های تند و تیز خو گرفته و دائما دارد از دشمنی‌های بزرگ با استقلال حرف می‌زند. به نظر می‌رسد در بین همه مربیانی که فکری با آنها کار کرده، سیستم ذهنی او بیشتر به امیر قلعه‌نویی نزدیک است. فکری از توصیف دشمن فرضی، برای انگیزه دادن به تیمش استفاده می‌کند اما این کار ممکن است در نهایت به ضرر آبی‌ها تمام شود.

روند مصاحبه‌های مرد اول نیمکت استقلال، به وضوح نشان می‌دهد که او یک استراتژی مشخص را برای هدایت این تیم در نظر گرفته است. فکری بدون استثنا هر هفته از «دشمنی» با تیمش حرف می‌زند و باور دارد که دست‌های پشت پرده، در حال ضربه زدن به استقلال هستند. او حتی تا جایی پیش می‌رود که ادعا می‌کند هواداران باشگاه به اندازه دشمنان این تیم باهوش نیستند و هنوز متوجه نشده‌اند که تیم، راهش را به درستی انتخاب کرده است. حداقل بخشی از هواداران آبی، با این تئوری موافق نیستند. چراکه سبک بازی‌ها و همچنین نتایج تیم، معیار کلیدی قضاوت آنها به شمار می‌رود و استقلال در این فصل، هنوز به یک تیم پنج‌ستاره تبدیل نشده است. به نظر می‌رسد دوران مربیگری کاپیتان سابق استقلال در این باشگاه، رسما پس از مسابقه با فولاد شروع شد. در بازی اول، همه چیز مطلوب بود و فکری، هنوز با هیچ فشاری روبه‌رو نشده بود اما از اولین شکست به بعد، او خانه امنش را ترک کرد و پس از انتشار آن ویدئوی خاص، با انبوهی از واکنش‌های منفی روبه‌رو شد. پس از اینکه آن ویدئو سروصدای وحشتناکی در فضای فوتبال ایران به پا کرد، فکری اساسا دو تصمیم پیش رو داشت. اینکه با یک عذرخواهی ساده، قضیه را برای همیشه جمع کند و قید جنجال‌های بیشتر را بزند، یا اینکه کوتاه نیاید و موضع‌اش را برابر فولادی‌ها و منتقدانش حفظ کند. محمود راه دوم را انتخاب کرد تا پس از سپری شدن چند هفته، همچنان مشغول واکنش نشان دادن به اتفاقات آن مسابقه باشد. در برنامه لیگ، بازی استقلال و فولاد دیگر تمام شده و تاثیرش را هم روی جدول گذاشته اما در ذهن سرمربی استقلال انگار آن مسابقه همچنان ادامه دارد. او از اظهارنظرهای تکراری در مورد ماجراهای آن بازی خسته نمی‌شود اما دیگران را حسابی خسته کرده است.

محمود فکری، یک وجه اشتراک مهم با استراماچونی و فرهاد مجیدی دارد. هر سه آنها در شروع دوران کاری‌شان در استقلال کمی «عصبانی» بودند و هر سه، به چیزهایی اعتراض داشتند. استراماچونی به مدیران باشگاه خودش معترض بود و رفتار آنها را کاملا غیرحرفه‌ای می‌دانست. او خواسته‌های مشخصی از باشگاه داشت و وقتی این خواسته‌ها را دست‌نیافتنی می‌دید، مدام به مدیران وقت استقلال نهیب می‌زد. فرهاد مجیدی بیشتر با داورها و برگزارکنندگان رقابت‌های لیگ درگیر بود و محمود فکری برای اعتراض کردن، به سراغ دشمنان «فرضی» رفته است. او را از این جهت باید ادامه دهنده راه قلعه‌نویی در استقلال دانست. مردی که هر وقت شکست می‌خورد و هر بار که نتیجه مطلوبش را به دست نمی‌آورد، عده‌ای را از «بیرون» مسئول این اتفاق می‌دانست و هیچ‌وقت هم به صورت مشخصی به هویت این افراد اشاره نمی‌کرد. فکری بهترین و موفق‌ترین سال‌های فوتبالش را زیر نظر قلعه‌نویی سپری کرده و اصلا غیرمنتظره نیست که تحت تاثیر عقاید این مربی قرار داشته باشد. با این وجود به نظر می‌رسد که او مرتکب یک اشتباه محاسباتی شده است. دشمن‌تراشی‌های ژنرال اساسا وقتی طرفدار پیدا کردند که او توانست خودش را به عنوان یک مربی محبوب و موفق در فوتبال ایران به تثبیت برساند. فکری اما هنوز در چنین مرحله‌ای قرار ندارد. به همین خاطر نباید توقع داشته باشد که فقط پنج هفته پس از حضورش روی نیمکت استقلال، همه هواداران باشگاه در جبهه او قرار بگیرند و همه آن‌چه این مربی به زبان می‌آورد را بدون درنگ بپذیرند.

محمود فکری در صحبت‌هایش، مدام از نیاز استقلال به «آرامش» حرف می‌زند اما به نظر می‌رسد خود او سهم زیادی در بر هم خوردن این آرامش دارد. این یک تناقض کاملا بزرگ محسوب می‌شود. چراکه خود او از یک سو بر اهمیت آرامش تاکید می‌کند و از سوی دیگر، همین آرامش را با مصاحبه‌های تند و تیز همیشگی، زیر سوال می‌برد. به نظر می‌رسد قبل از هر چیز، خود فکری به آرامش بیشتری نیاز دارد. تا اینجا انتشار دو ویدئو از او و دستیارانش در دو نبرد با فولاد و پیکان، برای این مربی دردسرساز شده و فکری افشای حقیقت در این موارد را هم‌‌‌معنی «دشمنی» دانسته است. او باید بیشتر از هر چیزی، به دنبال از بین بردن این سوژه‌ها باشد. تلاش برای عدم انتشار صحیح اخبار و واقعیت‌های نیمکت در استقلال، چیزی به جز پاک کردن ناشیانه صورت مساله نخواهد بود.