قانون بد با یک نتیجه خوب توجیه نمیشود
همه مربیها «یحیی» نیستند
ناامیدکنندهترین خصلت فوتبال ایران، این است که آدمها در آن هر چقدر هم که بزرگ و معتبر باشند، ذرهای از «قدردانی» بو نبردهاند. همین علی پروین که یکی از چهرههای اساطیری باشگاه پرسپولیس به شمار میرود، به محض استقبال از تیم محبوبش در فرودگاه امام، از این موضوع صحبت کرد که پیشبینی همیشگیاش درباره توانایی «مربی ایرانی» با این موفقیت به اثبات رسیده است. بد نیست از سلطان قرمزها بپرسیم چطور آن روز که برای تماشای فینال لیگ قهرمانان آسیا به استادیوم آزادی رفتید، حرفی از مربی ایرانی وسط نبود؟ اصلا مگر یک مربی خارجی نبود که موجب شد شما برای اولین بار در آزادی حداقل برای چند دقیقه جام قهرمانی تورنمنتی مثل لیگ قهرمانان را لمس کنید؟ یحیی گلمحمدی و تیمش در آسیا، شگفتانگیز ظاهر شدهاند. یحیی تصمیمهای خوب زیادی در جریان برگزاری این جام گرفته و اعتبار موفقیت در این رقابتها، بدون شک و تردید برای این مربی است اما این دلیل خوبی برای زیر سوال بردن عملکرد مربیان خارجی و اعتبار دادن به همه مربیان داخلی نیست. طبیعتا این دلیل خوبی برای توجیه یک قانون غلط هم نخواهد بود. نه یحیی نماینده تام و تمام مربیان ایرانی به شمار میرود و نه همه مربیان وطنی شاغل در لیگ برتر، از چنین تواناییهایی برخوردار هستند. البته که این موفقیت، موجب میشود کمی بیشتر به مهرههای داخلی اعتماد کنیم و خوشبختی را همیشه در جای دیگری نبینیم اما هنوز هم تعداد مربیان داخلی که میتوانند در یک رقابت بینالمللی نتیجه بگیرند، بسیار بسیار کم است.
قانون منع ورود مربیان خارجی جدید به فوتبال ایران، یک اشتباه مهلک بود. با این حال نباید انتظار داشته باشیم که اثرات مخرب چنین قانونی، همین حالا مشخص شود. به طور معمول چند سال طول میکشد تا یک تصمیم اشتباه، خودش را نشان بدهد و اثرات یک قانون بد، نمایان شود. در این مورد نیز زمان، همه چیز را روشن میکند. فعلا باید به این مساله فکر کرد که چنین قانونی، هیچ ارتباطی با موفقیت آسیایی پرسپولیس نداشته است. چراکه جذب یحیی، قبل از ممنوعیت عقد قرارداد با خارجیها رقم خورده بود. سرنوشت تیمهای دیگر اما ممکن است به زودی، تحت تاثیر چنین تصمیمی قرار بگیرد. تیمهایی که میتوانستند به کمک مربی خارجی، در سطح به مراتب بالاتری فوتبال بازی کنند. ما در حالی از مربیان ایرانی افسانه میسازیم که در چهار فصل اخیر لیگ برتر، قهرمان سه فصل مربی خارجی داشته است. تیم ملی هم به لطف یک مربی خارجی، نمایشهایی آبرومندانه در سطح جهانی ارائه کرده و در جام جهانی، فراتر از حد انتظار بوده است. البته که در فوتبال ایران هم استعدادهایی برای مربیگری داریم اما بسیاری از مربیان داخلی این فوتبال، افرادی هستند که حتی با سادهترین اصول تاکتیکی هم آشنایی چندانی ندارند. شعار دادن کار سختی نیست. همه میتوانند شعار بدهند و از برتری مربی داخلی به خارجی حرف بزنند اما زمانی که «رقابت» واقعی از بین برود و انحصار جایگزین آن شود، دیگر اوضاع عادلانه نخواهد بود. این حرفها را بارها در مورد برتری کالای ایرانی بر کالای خارجی در بازار هم گفتهاند اما مصرفکنندگان، همیشه نظر متفاوتی با تئوری غالب دارند!
دیدگاه تان را بنویسید