لبخند تهران، اشک بوشهر

پرونده لیگ نوزدهم سرانجام با سقوط دومین نماینده فوتبال بوشهر و رسیدن استقلال و فولاد به سهمیه آسیا بسته شد. در لیگی که بیشتر از همیشه معنای ثبات را گم کرده بود، تیم‌های زیادی مربی‌شان را تغییر دادند و خیلی از این تغییرات، در نهایت به نتیجه دلخواه ختم نشد. تراکتور و سپاهان نیز با وجود هزینه‌های نجومی، باز هم به خواسته‌های‌ مهم‌شان در این فصل نرسیدند. موضوعی که نشان می‌دهد «تیم بودن» خیلی بیشتر از ریخت و پاش کردن، برای موفقیت به باشگاه‌ها کمک می‌کند.

آریا طاری

پرسپولیس

فصل را با کالدرون شروع کردند و با یحیی به پایان رساندند اما در پایان اولین فصل بدون برانکو، باز هم قهرمان لیگ برتر شدند. حالا قرمزها اولین تیمی هستند که به چهار قهرمانی پیاپی در تاریخ فوتبال باشگاهی در ایران می‌رسند. بهترین میانگین امتیاز در تاریخ لیگ و همچنین بیشترین برد در همه ادوار لیگ برتر با 21 پیروزی در 30 بازی، بخش مهمی از رکوردهای این فصل باشگاه به شمار می‌رود. این تیم همچنین توانست زودهنگام‌ترین قهرمانی همه دوره‌های لیگ برتر را نیز از آن خودش کند. پرسپولیس در لیگ نوزدهم، صاحب بهترین خط دفاعی رقابت‌ها نیز بود.

حالا قرمزها اولین تیمی هستند که به چهار قهرمانی پیاپی در تاریخ فوتبال باشگاهی در ایران می‌رسند. بهترین میانگین امتیاز در تاریخ لیگ و همچنین بیشترین برد در همه ادوار لیگ برتر با 21 پیروزی در 30 بازی، بخش مهمی از رکوردهای این فصل باشگاه به شمار می‌رود

 استقلال

با داشتن بهترین گل‌زن و بهترین پاسور فصل، دستاوردهای مهم فردی را از آن خودشان کردند. استقلال در جدول نهایی لیگ برتر، دوم شد که خودش نسبت به فصل گذشته، یک پیشرفت برای این باشگاه محسوب می‌شود. آبی‌ها چه با استراماچونی و چه با فرهاد، تیم جذابی به نظر می‌رسیدند و صاحب بهترین خط حمله رقابت‌ها نیز شدند. فاصله 14 امتیازی با صدر جدول، برای هواداران باشگاه خوشایند نیست اما پروژه استقلال، رو به ترقی به نظر می‌رسد. آنها در چند فصل گذشته از تغییرات پایان فصل ضرر کرده‌اند و اگر برخلاف این سنت، این بار تیم‌شان را به طور کامل حفظ کنند، فصل آینده یک مدعی تمام‌عیار خواهند بود.

فولاد خوزستان

تیم منظم و منضبط جواد نکونام دست به یک شاهکار بزرگ زد و در آخرین هفته لیگ با شکست دادن تراکتورسازی، رسما آسیایی شد. این اتفاق در حالی رخ داد که در چند هفته گذشته، هیچ‌کس انتظار آسیایی‌شدن این باشگاه را نداشت. نقطه قوت مهم فولاد در این فصل، خط دفاعی این باشگاه بود. به کمک همین دفاع عالی، آنها در پنج هفته پایانی لیگ هیچ گلی دریافت نکردند و در نهایت با همین مزیت ویژه، فصل را با آسیایی‌شدن به پایان رساندند. استفاده از چند مهره جوان و معرفی چند پدیده به فوتبال ایران، یکی دیگر از آثار مثبت نکو برای اهوازی‌ها بود. فولاد یکی از معدود تیم‌های این فصل بود که از شروع تا پایان رقابت‌ها، سرمربی‌اش را عوض نکرد.

تراکتورسازی

تیمی که هر سه کاپیتان تیم ملی را در اختیار دارد، برای دومین فصل پیاپی نتوانسته در بین سه تیم بالای جدول لیگ برتر قرار بگیرد. با وجود همه هزینه‌های نجومی زنوزی، تراکتور همچنان در لیگ برتر به نتایج دلخواهش نمی‌رسد. مخالفان سرسخت ادامه لیگ پس از بحران کرونا، با برگزاری دوباره رقابت‌ها در جدول کمی پایین‌تر رفتند و سرانجام چهارم شدند. این رده با انتظارات آنها برای قهرمانی لیگ فاصله بسیار زیادی دارد اما حالا قرمزهای تبریز در صورت شکست دادن نفت مسجدسلیمان در نیمه‌نهایی جام حذفی، خیال‌شان را از صعود به لیگ قهرمانان آسیا راحت می‌کنند. به نظر می‌رسد برخلاف فصل گذشته، این بار قرمزهای تبریز حداقل به آسیا راه پیدا خواهند کرد. تراکتور این فصل کارش را با دنیزلی شروع کرد و هدایت این تیم پس از مدتی به ساکت الهامی سپرده شود.

سپاهان

پس از نایب‌قهرمانی فصل گذشته، همه انتظار داشتند سپاهان در این فصل یک مدعی جدی برای قهرمانی لیگ باشد اما تیمی که در لیگ هجدهم نایب‌قهرمان شده بود، این فصل را در رده ناامیدکننده پنجم به پایان رساند. پروژه امیرقلعه‌نویی در این باشگاه به شکست انجامید و سپاهان با وجود در اختیار داشتن یک ترکیب قدرتمند، از رسیدن به آسیا بازماند. بدون تردید ماجراهای  نبرد برگشت لیگ با پرسپولیس، تلخ‌ترین اتفاق این فصل برای باشگاه سپاهان بود.

شهرخودرو

با مثلث یحیی، مهدی رحمتی و سروش رفیعی، فصل را شبیه به یک تیم مدعی شروع کردند اما در پایان فصل، دیگر هیچ‌کدام از این نام‌ها را در فهرست نهایی خود نداشتند. یحیی به پرسپولیس رفت، سروش به سپاهان پیوست و رحمتی نیز از تیم کنار گذاشته شد. شهرخودرو در این فصل، سه مربی مختلف را امتحان کرد و سرانجام با  سهراب بختیاری‌زاده، در رده ششم جدول قرار گرفت. اگر لیگ نیمه‌تمام می‌ماند، آنها اوضاع بهتری در جدول رقابت‌ها داشتند.

صنعت نفت آبادان

لیگ نوزدهم را برای صنعت نفت باید به قبل و بعد از جدایی دراگان اسکوچیچ خلاصه کرد. آنها با دراگان نتایج فوق‌العاده‌ای گرفتند و حتی مدعی کسب سهمیه بودند اما پس از پیوستن این مربی به تیم ملی و نشستن بهنام سراج روی نیمکت نفت، برزیلی‌ها از سهمیه دور و دورتر شدند. نفت آبادان از هفته بیست و سوم تا هفته پایانی لیگ، فقط یک بار طعم برد را چشید. آنها که در هفته‌های پایانی انگیزه‌های زیادی نداشتند، سرانجام فصل را در رده هفتم به پایان بردند. رده‌ای که برای نفت اصلا ناامیدکننده به نظر نمی‌رسد.

نفت مسجدسلیمان

با وجود تشریفاتی بودن آخرین دیدار فصل، نفت مسجدسلیمان با همه قوا روبه‌روی پارس جنوبی ظاهر شد تا مهدی تارتار، تیم سابقش در فوتبال ایران را به لیگ یک بفرستد. نفت مسجدسلیمان با 17 تساوی، رکورددار مساوی در لیگ برتر نوزدهم بود. تیمی سختکوش که در همین فصل، قهرمان لیگ را در آزادی شکست داده است. آنها در 30 هفته لیگ برتر، فقط 6 بار شکست خوردند و در مجموع، فصل درخشانی را پشت سر گذاشتند. با بضاعت این باشگاه، چنین نتیجه‌ای کاملا قابل قبول به نظر می‌رسد.

نساجی مازندران

کابوس سقوط در مقطعی از این فصل، رضا مهاجری و شاگردها را تهدید می‌کرد اما از زمان روی کار آمدن محمود فکری، نساجی حتی با یک شکست هم روبه‌رو نشد. با چهار پیروزی و 6 تساوی در 10 هفته پایانی لیگ برتر، نساجی خیلی زود از منطقه سقوط دور شد و خودش را به عنوان یک تیم میانه جدولی تثبیت کرد. محمود فکری با شکست دادن تراکتورسازی، فولاد خوزستان و سپاهان، هم کاراکتر نساجی را در لیگ احیا کرد و هم نقش مهمی در آسیایی ‌شدن استقلال داشت.

گل گهر سیرجان

تا همین هفته آخر، هنوز خیال‌شان به طور کامل از بقا راحت نبود اما در نهایت فصل را در رده دهم جدول به پایان بردند. گل گهر برای اولین بار در هفته پنجم به منطقه سقوط رفت و تا پایان هفته شانزدهم، هرگز از این منطقه خارج نشد. آنها وینگو بگوویچ را به اولین مربی اخراجی این فصل فوتبال ایران تبدیل کردند. باشگاه تازه‌وارد سیرجانی، با مجید جلالی هم عالی نتیجه نگرفت و حتی خبر برکناری این مربی به گوش رسید اما جلالی ناگهان به تیم برگشت و پس از آن در 6 بازی، چهار بار برنده شد. رفت و برگشت جلالی، سیرجانی‌ها را کاملا احیا کرد.

ماشین‌سازی تبریز

رسول خطیبی، احد شیخ لاری، رضا مهاجری و هومن افاضلی. همه این نفرات در لیگ نوزدهم، به عنوان سرمربی روی نیمکت پارس جنوبی نشستند. سفید و سبزها در نیم‌فصل اول با رسول خطیبی نتایج نسبتا خوبی به دست آوردند. شکست دادن استقلال در هفته‌های اول و شانزدهم، تجربه‌ای فراموش‌نشدنی برای خطیبی بود اما این مربی باشگاه را ترک کرد و پس از آن، ماشین دیگر ثبات چندانی به خودش ندید. این تیم سرانجام با شکست دادن نفت آبادان در هفته پایانی و رسیدن به 31 امتیاز، در لیگ برتر ماندگار شد.

ذوب آهن

خیلی‌ها تصور می‌کردند ذوب پس از نتایج خوب نیم‌فصل دوم لیگ هجدهم، با علیمنصور یک تیم مدعی خواهد بود اما سفید و سبزها در هشت هفته ابتدایی لیگ برتر، حتی  یک پیروزی را نیز به دست نیاوردند. منصوریان این بار دیگر فرصت نداشت تا به مرور زمان تیمش را به شرایط خوب برگرداند. او برکنار شد و جایش را به رادولوویچ داد. مربی جدید ذوب پس از ماجرای کرونا دیگر به ایران برنگشت تا لوکا بوناچیچ، سومین مربی فصل ذوبی‌ها باشد. این تیم نهایتا فصل را سه امتیاز بالاتر از منطقه سقوط به پایان رساند.

پیکان

تیم حسین فرکی، فصل را با دو شکست متوالی کلید زد. آنها اواخر نیم‌فصل اول دوباره به رده‌های پایین جدول برگشتند و با یک بحران بزرگ روبه‌رو شدند. همین بحران کافی بود تا فرکی برکنار شود و جایش را به عبدا... ویسی بدهد. عبدا... که خودش در همین فصل از شاهین اخراج شده بود، اصلا شروع ایده‌آلی در پیکان نداشت اما به مرور زمان، این تیم را احیا کرد. پیکان با پنج کلین‌شیت متوالی به مصاف دو هفته پایانی رفت و در این دو هفته، از استقلال و سپاهان امتیاز گرفت تا لیگ برتر را ترک نکند. آنها به لحاظ هجومی، یکی از تیم‌های جذاب این فصل لیگ بودند.

سایپا

مدیران باشگاه به ابراهیم صادقی اعتماد کردند و با وجود نتایج نه‌چندان خوب در طول فصل، قید همکاری با این مربی را نزدند. سایپا با صادقی، یکی از جوان‌ترین تیم‌های تاریخ لیگ برتر بود. سایپا که در سه هفته اول فصل دو پیروزی را جشن گرفته بود، در 27 مسابقه بعدی فقط سه بار برنده شد و در نهایت با دو امتیاز اختلاف نسبت به منطقه سقوط، به زحمت شانس بقا در لیگ را به دست آورد.

پارس جنوبی جم

فراز کمالوند، هومن افاضلی و سیروس پورموسوی. پارس جنوبی با هیچ‌یک از این مربی‌ها طعم خوشبختی را نچشید. جالب است بدانید پارس جنوبی تا هفته بیست و هفتم لیگ برتر، حتی یک بار نیز در منطقه سقوط نبود اما در سه هفته پایانی در این منطقه گرفتار شد و دیگر هرگز نتوانست خودش را از این مخمصه خارج کند.

شاهین

یک سال قبل، جشن صعود به لیگ برتر گرفتند اما از آن جایی که برای لیگ برتر بسته نشده بودند، زودتر از هر تیم دیگری سقوط کردند. تیمی که خوب هزینه نکرد، خوب بسته نشد و در طول فصل چهار مربی مختلف داشت، هیچ‌کدام از هفته‌های لیگ را بالاتر از منطقه سقوط پشت سر نگذاشت.