ویلموتس، مرد منفور میلیون دلاری!
گرانترین درخت تاریخ
آریا طاری
مارک ویلموتس به ما لبخند زد. مارک ویلموتس با سوءاستفاده از عبارت فوتبال هجومی، به ما رویا فروخت. مارک ویلموتس یک درخت در ایران کاشت اما پول میلیونها اصله درخت را از کشور خارج کرد. ویلموتس یک سارق بزرگ بود و یک مربی کوچک. او خیلی خوب فوتبال ایران را شناخت و به سادهترین شکل ممکن از ضعف فدراسیون برای پر کردن جیبهایش استفاده کرد. او حالا دیگر برای همیشه، یک چهره فوقالعاده منفور برای فوتبال ایران خواهد بود اما سرزنش اصلی، همواره باید سهم کسانی باشد که اجازه دادند او به همین سادگی، داراییهای داشته و نداشته ما را به غارت ببرد.
سربازی که در جنگ، میدان را برای جولان دشمن مهیا میکند «خیانتکار» است. این را در همه کتابهای تاریخ در مقاطع مختلف تحصیلی نوشتهاند. ما میدان را برای مارک ویلموتس خالی کردیم. ما با یک قرارداد فاجعهبار، به او اجازه دادیم که هرچه میخواهد، بردارد و با خودش ببرد. او شاید در زمین فوتبال، برنده نباشد اما بیرون از زمین، بدجوری فدراسیون فوتبال را در مسیر یک سقوط تمام عیار قرار داده است. حتی اگر همه مدیران سابق و فعلی فدراسیون با سختترین جریمهها روبهرو شوند، حتی اگر موجی از برکناری در فوتبال ایران به راه بیفتد، حتی اگر برخوردهای قضایی کلید بخورند و مسببان فساد در فضای فوتبال ایران به شدت جریمه شوند، هرگز نمیتوانیم مارک ویلموتس را دوست داشته باشیم. هرگز نمیتوانیم او را آغازکننده یک تحول مثبت در فوتبال ایران بدانیم. هرگز نمیتوانیم حتی ذرهای به خدمات او برای فوتبال ایران فکر کنیم. کار ویلموتس، فقط نابودی بود و بس. او در حالی به فوتبال ایران آمد که با یکی از بهترین نسلهای تاریخ بلژیک، در رقابتهای مختلف نتیجه نگرفته بود. ویلموتس در ساحل عاج هم یک مربی ناکام به شمار میرفت و هیچ پیشنهاد دیگری هم نداشت. همین حالا، او حتی در یک تیم پایین جدولی در فوتبال بلژیک هم فرصت کار کردن به دست نیاورده اما میزان حقوقی که از ایران دریافت خواهد کرد، در حد بزرگترین مربیان دنیای فوتبال است. حتی پپ گواردیولا و یورگن کلوپ در بزرگترین رویاهایشان نمیتوانند به ازای هر بازی 1.3 میلیون یورو دریافت کنند. حتی مورینیو و کونته نمیتوانند برای چند مسابقه، نزدیک به هشت میلیون یورو از یک تیم بگیرند. ویلموتس، همه دندانهای فدراسیون را شمرده بود. او قواعد بازی را میدانست. خیلی هم خوب میدانست. مارک شاید در زمین یک مربی تاکتیکی نباشد اما بیرون از زمین، با بهترین تاکتیک روبهروی فدراسیون فوتبال قرار گرفت.
ویلموتس با بالا رفتن از نردبان نادانی و ضعف مدیران تصمیمساز فوتبال ایران، جای برد و باخت را با هم عوض کرد. او قبل از دیدار با عراق تا آخرین لحظات حاضر به سفر به تهران نبود. او برای دریافت دستمزدش، روی آینده تیم ملی قمار کرد. او دستمزدش را هم گرفت اما تیم ملی را عملا در بنبست قرار داد. حالا همه مشغول سرزنش این مربی بودند. چه خوشخیال بودیم که تصور میکردیم در این پرونده، تاج و رفقا دست بالا را خواهند داشت. چه خوشخیال بودیم که تصور میکردیم جدایی ویلموتس، به هیچ وجه به لحاظ مالی به ضرر فوتبال ایران نمیشود. اگر از چشمهای او این روایت را ببینیم، همه چیز به شدت منطقی به نظر میرسد. مارک کارش را در فوتبال ایران در حالی آغاز کرد که از همان ابتدا، موج بدقولیهای فدراسیون فوتبال شروع شد. او به واسط شغل همسرش یعنی وکالت، به خوبی خلاءهای قانونی فدراسیون را شناخت و با یک نقشه درست و حسابی، از هر حرکت اشتباه مهدی تاج به نفع خودش استفاده کرد. ثابت کردن خطای فدراسیون در فیفا، کار چندان راحتی نبود اما همه ادعاهای این مربی، به راحتی به اثبات رسیدند. شکایت 6 میلیون دلاری او، شبیه یک شوخی بزرگ بود اما این شوخی خیلی زود، رنگ حقیقت به خودش گرفت. حالا او دیگر شبیه به یک مربی ناکام به نظر نمیرسد. حالا او اگر حتی برای چندین سال هم قید مربیگری را بزند، باز هم برای چند نسل «یورو» خواهد داشت. او ثروتی بادآورده دارد اما معلوم نیست این عدد و رقم، چقدر زندگی مردم ایران را دشوارتر میکند. ظاهرا همه ما، به ویلموتس بدهکار هستیم. ظاهرا همه ما باید سهمی از زندگیمان را برای این مربی نگه داریم. چنین رقمی، میتوانست تیم ملی را برای همیشه متحول کند. چنین رقمی، میتوانست صرف بهترین اردوها و دیدارهای تدارکاتی شود. حالا اما این پول باید صاف برود توی جیب سرمربی سابق تیم ملی.
در اولین عکسها پس از امضای قرارداد سرمربی تیم ملی، بعضیها لبخند میزدند. بعضیها هم مثل مازیار ناظمی، توئیت میکردند و از «خاطرات خدمات» میگفتند. خدماتی که برای فوتبال ایران، بیش از حد گران تمام شدند. خاطراتی که چند نسل از بازیکنان تیم ملی را به مخاطره انداختند. ویلموتس اما آن روزها نمیخندید. توئیت هم نمیکرد. او منتظر ماند تا زمان درست از راه برسد. آنوقت صدای خندههای این مربی را هم شنیدیم. مردی که گرانترین درخت تمام تاریخ را کاشته است.
دیدگاه تان را بنویسید