پدر آرات؛ فداکار یا متهم؟
دوربینات را خاموش کن!
سالها قبل کارگردان بزرگی به نام پیتر ویر، در یکی از بهترین فیلمهایش، تصویر مردی را با بازی «جیم کری» روبهروی دوربین بود که همه زندگیاش، بخشی از یک پروژه بزرگ جهانی به شمار میرفت و تک تک اتفاقهای عمرش، روبهروی دوربینهای پخش زنده قرار داشتند. وقتی «نمایش ترومن» ساخته شد، خیلیها تصور میکردند چنین ایدهای اوج فانتزیهای ذهنی یک کارگردان سینما است اما حالا اگر فقط برای چند دقیقه به زندگی «آرات حسینی» نگاه کنید، متوجه شباهت بزرگی بین او و شخصیت نقش اول آن فیلم میشوید. چراکه زندگی آرات هم از همان ابتدا، روبهروی دوربینها رقم خورده است.
آریا رهنورد
از یک گزارش ساده در رسانههای انگلیسی تا کامنت یکی از بهترین بازیکنهای تاریخ فوتبال برای آرات حسینی، سالهای پرماجرایی برای این پسربچه سپری شده است. او وقتی فقط دو سال داشت، مورد توجه یک خبرنگار خارجی قرار گرفت و شاید همان گزارش معمولی، همه چیز را در مورد این پسر تغییر داد. آرات خیلی زود از یک بچه کم سن و سال معمولی، به یک آیکون رسانهای تبدیل شد. حالا خیلیها او را میشناختند و پدرش با استفاده از این فرصت طلایی، از صفحه پسرش برای نمایش تبلیغات گرانقیمت استفاده میکرد. استفاده تبلیغاتی از صفحاتی که برای بچههای کوچک ایجاد شده، در اروپا نوعی «کودکآزاری» به شمار میرود. در ایران اما پدر آرات به جای روبهرو شدن با واکنشهای منفی، دائما تشویق میشد. پسر کوچکی که قرار بود در «ژیمناستیک نمایشی» فعالیت کند، راهی کشور چین شد و در یک شوی مهم استعدادیابی در این کشور حضور پیدا کرد. نمایش آرات قابل توجه بود اما داوران مسابقه، در نهایت حاضر نشدند او را به مرحله بالاتر بفرستند. پس از آن، نوبت به چند نمایش شبانه سرشناس در دنیا بود که این پسر را برای لحظاتی روی آنتن ببرند. تا اینجا، همه چیز برای او به شکل شگفتانگیزی رقم خورده بود اما دیگر پیشرفتی حاصل نمیشد و آرات، آرام آرام در مسیر فراموشی قرار داشت. در همین نقطه بود که پدر او، ناگهان «فوتبال» را انتخاب کرد و مسیر تعیینشده برای پسرش را تغییر داد. او قصد داشت آرات کوچک را به جهتی هدایت کند که بیشتر «دیده شدن» را به دنبال دارد. اینکه علاقه یک پسربچه به فوتبال از چهار سالگی شکل جدی به خودش بگیرد، اصلا عجیب نیست اما اینکه یک کودک در چنین سن و سالی، کوهی از عضله داشته باشد و سیکس پکش را به نمایش بگذارد، فاصله زیادی با یک روند «طبیعی» دارد. خیلی از بازیکنهای فوتبال در سن و سال بسیار پایین، به سراغ این ورزش رفتهاند اما آنجا به جای عضلهسازی، لذت بردن از فوتبال و روح تیمی این رشته را درک میکنند. در هزار و یک ویدئو که از آرات در فضای مجازی منتشر شده، او هرگز در حال «پاس دادن» دیده نمیشود. این پسر همیشه همه را دریبل میزند و از همه موانع رد میشود اما در فوتبال واقعی اگر چنین کاری انجام بدهد، با لعن و نفرین همتیمیها روبهرو خواهد شد!
استفاده تبلیغاتی از صفحاتی که برای بچههای کوچک ایجاد شده، در اروپا نوعی «کودکآزاری» به شمار میرود. در ایران اما پدر آرات به جای روبهرو شدن با واکنشهای منفی، دائما تشویق میشد
اینکه یک پسربچه 6 سال با چنین سطحی از حواشی روبهرو باشد، در نوع خودش حیرتانگیز به نظر میرسد. نقش اول همه این حواشی، «پدر آرات» است. او در یکی مصاحبههای قدیمی، عنوان کرده که حتی قبل از تولد فرزندش چنین تصمیمی برای او گرفته بود. در واقع او پسرش را به یک «عروسک کوکی» تبدیل کرده تا رویاهای خودش را در او جستوجو کند. این وسط حتی احتمال تزریق استروئیدها برای عضلانی شدن این پسربچه نیز وجود دارد که اگر ثابت شود، یک جرم بزرگ و نابخشودنی به نظر میرسد. او همین حالا، فرصت بودن آرات در کنار مادرش را از بین برده و او را با خودش راهی انگلیس کرده است. آن هم در شرایطی که پسرک حداقل «10 سال» با امضای یک قرارداد حرفهای با یک باشگاه فوتبال خارجی فاصله دارد و قبل از آن، هر قراردادی غیرقانونی خواهد بود. آرات تا همینجا هم، ماشین پولسازی پدرش بوده است. او باید کودکی کند، باید تفریح کند، باید مثل یک بچه عادی وقت بگذراند، گاهی باید غذای ناسالم هم بخورد و همه کارهایی را انجام بدهد که بچههای معمولی انجام میدهند. هیچ ایرادی هم ندارد که او رویای فوتبالیست شدن را دنبال کند اما کاش آقای پدر، بداند که اگر این بچه به هر دلیلی فوتبالیست نشود، چه لطمه روحی و روانی وحشتناکی به زندگی او وارد خواهد شد. کاش او در جریان باشد که آدمها، ربات نیستند که «برنامهریزی» شوند و بر اساس برنامههای ورودی، به اهدافشان برسند.
آینده آرات را باید در دوستانش جستوجو کرد. پیام صادقیان و امیرحسین مقصودلو. دو استعداد سوخته. دو چهره که تواناییهای زیادی داشتند اما از حرفهایگری لازم برخوردار نبودند. با مرور آنچه بر آنها گذشته، به یاد میآوریم که استعداد برای یک فوتبالیست، چیزی بیشتر از یک «مکمل» نیست. استعداد نمیتواند از شما یک فوتبالیست بسازد اما میتواند شما را به بازیکن بهتری تبدیل کند. بدون سختکوشی، بدون عرق ریختن، بدون سالم زندگی کردن و بدون لذت بردن، هیچ فوتبالیست بزرگی ساخته نمیشود. پدر آرات هم اگر ذرهای به آینده فرزندش اهمیت میدهد، باید همین حالا دوربیناش را خاموش کند و از این آزار و اذیت در شکل نمایشی «فداکاری» دست بردارد.
دیدگاه تان را بنویسید